جستجوی پیشرفته
بازدید
2218
آخرین بروزرسانی: 1401/07/14
خلاصه پرسش
آیا در روایات به دانشی با عنوان «علم الدهر» و یا دانش روزگار اشاره شده، و منظور از آن چیست؟
پرسش
معنای «علم الدهر» را توضیح دهید.
پاسخ اجمالی

«دهر» در لغت به معنای جمع زمان‌های پشت سرهم است،[i] و در اصل اسمی برای عمر جهان از آغاز وجود و پیدایش آن تا پایان است.[ii]

در روایات از چیزی با عنوان «علم الدهر» یاد نشده؛ اما در برخی روایات آمده است که دهر و روزگار جز خدا چیزی نیست(چون اول و آخر تنها او است):

پیامبر(ص) از قول خدای متعال می‌فرماید: «یؤذِینی ابنُ آدَمَ یسُبُّ الدَّهرَ و أنا الدَّهرُ بیدی الأمرُ أُقلِّبُ اللَّیلَ و النَّهارَ»؛[iii] فرزند آدم مرا آزار می‌دهد که به روزگار ناسزا می‌گوید، روزگار من هستم و کارها به دست من است و شب و روز را تغییر می‌دهم.

چنان‌که در برخی از دعاها از خدا با کلماتی؛ مانند «یا دهر، یا دیهور، یا دیهار» یاد می‌شود.[iv]

از این رو از فحش‌دادن به آن نهی شده است. رسول خدا(ص) فرمود: «لَا تَسُبُّوا الدَّهْرَ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ الدَّهْرُ»؛[v] به روزگار دشنام ندهید که خدا همان روزگار است.

این دسته از روایات به صورت مجاز هستند[vi] و معنایشان آن است که خداوند در حقیقت فاعل تمام آن‌چیزهایی است که در روزگار اتفاق می‌افتد.[vii]

در تفسیر این روایت گفته شده است؛ کسی که روزگار را به خوبی بشناسد، معنای حدیث را خواهد فهمید، مانند آنچه محی الدین در فتوحات گفته است: کسی که علم دهر را بیاموزد در چیزی که منتسب به حق باشد، متوقف نمی‌شود و برای او وسعت و گشایش زیادی خواهد بود و از این علم مقالات در مورد خدا زیاد می‌شود و عقائد مختلف می‌شود. تمام بخش‌های این علم مورد قبول است و چیزی از آن رد نمی‌شود:

«قوله ع لا تسبوا الدهر فإن اللَّه هو الدهر و الحدیث صحیح ثابت و من حصل له علم الدهر لم یقف فی شی‏ء ینسبه إلی الحق فإن له الاتساع الأعظم و من هذا العلم تعددت المقالات فی الإله و منه اختلفت العقائد و هذا العلم یقبلها کلها و لا یرد منها شیئا و هو العلم العام و هو الظرف الإلهی و أسراره عجیبة».[viii]

بر این اساس، «علم الدهر» را می‌توان به شناخت واقعیت روزگار و چگونگی ارتباط آن با خدا دانست.


[i]. عسکری، حسن بن عبدالله‏، الفروق فی اللغة، ص 263، بیروت، دار الافاق الجدیدة، چاپ اول، 1400ق‏.

[ii]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن‏، ص 319، بیروت، دار القلم‏، چاپ اول، 1412ق.

[iii]. رشید الدین میبدی، احمد بن ابی سعد، کشف الأسرار و عدة الأبرار، تحقیق، حکمت‏، علی اصغر، ج ‏6، ص 556، تهران، امیر کبیر، چاپ پنجم، 1371ش.

[iv]. ابو طالب مکی، محمد بن علی‏، قوت القلوب فی معاملة المحبوب و وصف طریق المرید إلی مقام التوحید، ج 1، ص 22، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، بی‌تا.

[v]. شریف الرضی، محمد بن حسین، المجازات النبویة، محقق، مصحح، صالح، صبحی، ص 222، قم، دار الحدیث، چاپ اول، 1422ق.

[vi]. همان.

[vii]. فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، محقق، مصحح، مخزومی، مهدی، سامرائی، ابراهیم، ج 4، ص 23، قم، هجرت، چاپ دوم، 1410ق.

[viii]. محیی الدین بن عرب،  الفتوحات المکیة، ج 1، ص 157، بیروت، دار الصادر، بی‌تا، چاپ اول‏.

نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها