لطفا صبرکنید
9926
- اشتراک گذاری
باید دانست که در هیچ کشوری آزادی مطلق برقرار نبوده، بلکه هر جامعه ای بر اساس عرف ها و سنت های خویش محدودیت هایی را برای شهروندان خود اعمال می نماید. در همین راستا، جوامع اسلامی نیز با توجه به فرهنگ دینی حاکم، یک سلسله الزامات و محدودیت هایی را مقرر می دارند که منافاتی با اصل پذیرفته شده آزادی انسان ها ندارد.
در ابتدای پاسخ باید بدانیم که در هیچ جامعه ای آزادی مطلق وجود نداشته و هر جامعه بر اساس دین، سنت و عرف خویش، محدودیت هایی را برای افراد مرتبط با خود ایجاد می کند.
به عنوان نمونه، نمی توانیم پرسش را این گونه مطرح کنیم که چه اشکالی دارد که در یک جامعه، قتل آزاد باشد، هر شخصی که علاقه مند بود به دزدی بپردازد، هر که خواست در هر زمینی به ساخت و ساز و زراعت بپردازد، در هر خیابان و هر کوچه با هر سرعتی که خواست رانندگی کند، هر سندی که خواست، جعل کند و ... ؟!
به یقین هیچ جامعه ای وجود ندارد که چنین آزادی هایی را به شهروندان خود ارائه کرده، بلکه استفاده از آنها را مخالف با آزادی و حقوق دیگر شهروندان ارزیابی کرده و یقینا این ارزیابی نیز صحیح می باشد.
بر این اساس، اصل ایجاد برخی محدودیت ها مورد انکار هیچ اندیشمندی نمی تواند باشد، اما آنچه مهم است، نوع و گستره این محدودیت ها است که می توان آنها را بازتابی از فرهنگ هر جامعه دانست.
در همین راستا، دین مبین اسلام نیز محدودیت هایی ایجاد کرده و آنها را مخالف حقوق عمومی دیگران می داند.
به عنوان نمونه در برخی مواردی که اشاره نمودید، آیا این احتمال را نمی دهید که آزادی افراد در میگساری و بدمستی منجر به بروز ضررهای جانی، مالی و حیثیتی برای دیگران شود؟!
آیا آزادی بی حد و حصر در امور جنسی و تحریک بیش از حد این غریزه خدادادی با هر وسیله ممکن، نوامیس جامعه اسلامی را به خطر نمی اندازد؟!
آیا افرادی که می خواهند جان و مال و ناموسشان در امنیت باشد، به برخی از این آزادی ها معترض نخواهند شد؟
البته، می دانیم و می دانید که افرادی که مرتکب جرایمی چون گوش کردن به موسیقی حرام، میگساری و ... می شوند، تا زمانی که این گناهانشان تنها جنبه شخصی داشته و آنها را به جامعه نکشانند، تنها در برابر پروردگار پاسخ گو بوده و متحمل جریمه و مجازات نخواهند شد و مجازات ها و محدودیت ها تنها زمانی اعمال می شود که فرد مجرم، دیگران را تحت تأثیر جرم خود قرار دهد.
به عنوان نمونه، اگر شخصی در خانه و یا ماشین شخصی خویش به موسیقی حرامی گوش فرا دهد و صدای آن را به گوش افراد دیگر نرساند، مشروبات الکلی مصرف کرده، ولی از خانه بیرون نرود و ...، گرچه در این موارد نیز باید در برابر خداوند پاسخ گو باشد که چرا از دستورات او سرپیچی کرده، اما کسی متعرض او نخواهد شد، اما اگر صدای موسیقی را بلند کرده و یا بر اثر بدمستی به عربده کشی بپردازد و یا مکان هایی را برای ارتکاب این رفتارهای حرام تأسیس نماید، چنین رفتاری مخالف با شئونات اسلامی ارزیابی شده و به مرتکب آن تذکر داده شده و حسب مورد ممکن است به مجازات هایی نیز بیانجامد، اما با این وجود، نمی توان چنین رویکردی را مخالف با آزادی های فردی دانست، چون همان گونه که اشاره کردیم، این محدودیت ها در تمام جوامع و بر حسب فرهنگ و ارزش پذیرفته شده توسط آنان تعریف و تعیین می شود و ضرورت آن مورد انکار هیچ فرد منصفی نیست.
در پایان به دو نکته توجه فرمایید:
1. با پذیرش لزوم اعمال برخی محدودیت ها از طرف حکومت اسلامی، باید بدین نکته نیز توجه داشته باشیم که اعتقاد قلبی به دین، موضوعی نیست که بتوان آن را با اجبار بر دیگران تحمیل کرد و مجازات ها تنها برای سالم ماندن جامعه اسلامی و رعایت ظواهر دینی است که در سایه آن، مؤمنان واقعی بتوانند مقررات دینی خود را با آسودگی خاطر بیشتری انجام دهند.
2. براساس نظر اندیشمندان دینی، بلند کردن صدای قرآن و مداحی و موارد مشابه نیز اگر به آزار دیگران منجر شود، حرام و ناپسند بوده و افراد با ایمان باید از چنین رفتاری پرهیز کنند. به پرسش و پاسخی در همین زمینه از مقام معظم رهبری توجه فرمایید:
س: آیا پخش آیات قرآنى قبل از اذان صبح و دعا بعد از آن با صداى بلند به وسیله بلندگوى مسجد و سایر مراکز به طورى که از چند کیلومتر دورتر قابل شنیدن باشد، جایز است؟ با توجه به این که این برنامه گاهى بیشتر از نیم ساعت طول مىکشد.
ج: پخش اذان به نحو متعارف براى اعلام داخل شدن وقت نماز صبح به وسیله بلندگو اشکال ندارد، ولى پخش آیات قرآنى و دعا و غیر آن از بلندگوى مسجد، اگر موجب اذیت همسایگان شود، توجیه شرعى ندارد و بلکه داراى اشکال است.[1]