لطفا صبرکنید
54867
- اشتراک گذاری
حیازت در لغت به معنای ضمیمه کردن است، گویا کسی که مکانی را حیازت می کند، آن را تملک کرده و به دارائی هایش ضمیمه می کند. اما در اصطلاح فقهی، حیازت یکی از اسباب ملکیت است و مقصود از آن تسلط بر چیزی است که آن چیز قبلاً، مالکی نداشت؛ مانند ماهی های دریا، زمین های بایر، علوفه ها و غیره. حیازت هر چیز به حسب شرایط همان چیز متغیر است. مثلاً ماهی زمانی که در تور صیاد می افتد حیازت محقق می شود و شرعاً و عرفاً صیاد مالک ماهی می شود.
حیازت در لغت: حیازت، مصدر فعل حاز به معنای ضمیمه کردن است، گویا کسی که مکانی را حیازت می کند، آن را تملک کرده و به دارائی هایش ضمیمه می کند. پس هر چیزی که به نفس انسان ضمیمه شود، آن فرد، آن چیز را حیازت کرده است.[1]
در اصطلاح فقهی: در فقه قاعده ای وجود دارد به نام "من حاز ملک"،[2] به این معنا که حیازت، یکی از اسباب ملکیت است و مقصود از حیازت، استیلاء و تسلط بر چیزی است که سابقه مالکیت شخص بر آن وجود نداشت؛[3] مانند آب دریاها و رودخانههاى عمومى، ماهى دریا، هیزم و علوفه زمین هاى بدون مالک و پرندگان.
از جمله موضوعات بحث این است که آیا وکالت گرفتن در حیازت صحیح است یا خیر؟ و یا این که به صِرف تصرف کردن مباحات، ملکیت محقق می شود، یا این که نیاز به قصد است؟ یعنی تا انسان قصد حیازت نداشته باشد، حیازت تحقق نمی یابد. در این موضوع؛ فقهاء اختلاف دارند.[4] اما آنچه مورد اتفاق فقها می باشد این است که به طور کلی حیازت و تسلط بر مباحات(آنچه که مالک ندارد) علتِ ملکیّت برای انسان می باشد.[5]
اصلِ این مطلب که به واسطه حیازت، شخص، مالک آن شیء می شود، امری است عقلائی که قبل از این که خداوند این مسئله را تجویز کند، در نزد عرف و عقلاء بدان عمل می شد. اما در مورد معیار حیازت و این که حیازت هر چیز، چگونه محقق می شود، باید چنین گفت که حیازت، به واسطه موارد مختلف متفاوت است. مثلا احیای زمین های زراعی، به این است که سنگلاخ های آن زمین جمع آوری شود و جوی های آبش جاری شده و مواردی از این قبیل که برای زراعت کردن لازم است. اما حیازت حیوان ها به آن است که صید شود به گونه ای که آن حیوان نتواند فرار کند و اگر چه هنوز صیاد او را نگرفته باشد. بنابر این، اگر شکارچی پرنده ای را تیر بزند و یا یکی از حیوانات دریایی را مجروح کند، حیازت آن حیوان محقق شده است.
حیازت ماهی: حیازت ماهی و مانند آن، از چیزهایی که دریایی می باشند؛ مانند الماس که از صدف دریایی به دست می آید، به صِرف وقوع شان در تور صیاد، عرفاً حیازت محقق می شود. اگر ماهی از تور صیاد فرار کرد، حیازت از بین رفته است و آن ماهی دوباره به چیزهایی که مالکی ندارد، تبدیل می شود. بنابراین، حیازت هر چیزی به حسب آن چیز متفاوت است.[6] به طور کلی برای حیازت ماهی (از باب نمونه) مصادیق مختلفی را می توان بیان کرد.
1. توری در آب انداخته شود تا ماهی در آن زندانی شود.
2. حوضچه ای در آب آماده می شود تا ماهی ها در آن حبس شوند.[7]
3. با قلاب مخصوص ماهی گیری ماهی صید شود.
4. ماهی با دست صید شود.[8] هر کدام از مصادیق مختلفی که برای حیازت ماهی بدان اشاره شد، مالکیت را به دنبال خواهد داشت.
لازم به ذکر است که در حکومت اسلامی انواع حیازت، تابع مقررات آن خواهد بود. مثلاً این که در چه زمان هایی صید قانونی و در چه زمان هایی خلاف قانون است؟ درچه مکان هایی، انجام صید قانونی و در چه مکان هایی غیرقانونی است؟ گرفتن چه نوع ماهی هایی در چارچوب قانون بوده و گرفتن چه ماهی هایی خلاف قانون است؟ و یا در باب حیازت زمین کشاورزی و ملکی، چه زمین هایی را حاکم اسلامی مجوّز حیازت داده است تا در صورت حیازت کردن آن، انسان مالک آن شود؟ بنابراین، به طور کلی رعایت قوانین و مقررات کشور اسلامی باید در نظر گرفته شود.
[1] محمود عبد الرحمان، معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهیة؛ ج1، ص 604، نرم افزار جامع فقه اهل بیت(ع) 2.
[2] نجفى، محمد حسن بن باقر، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، ج26، ص 291، دار الحیاء التراث العربی، بیروت، بی تا.
[3] مصطفوى، سید محمد کاظم، القواعد- مائة قاعدة الفقهیة، ص 280، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1421ق.
[4] بحرانى، یوسف بن احمد بن ابراهیم، الحدائق الناضرة فی أحکام العترة الطاهرة، ج21، ص190، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1405ق.
[5] جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، ج 26، ص 321.
[6] مکارم شیرازى، ناصر، القواعد الفقهیة، ج2، ص 129-130، مدرسه امام امیر المومنین،قم، 1411ق.
[7] گلپایگانى، سید محمد رضا، مجمع المسائل، ج2، ص343، دارالقرآن الکریم، قم، 1409ق.
[8] سیستانى، سید علی، منهاج الصالحین، ج3، ص 272، م 822، دفتر ایشان، قم، 1417ق.