لطفا صبرکنید
34209
- اشتراک گذاری
قرآن کریم، روایات پیامبر اکرم(ص) و ائمه(ع) تأکید زیادی بر اکرام و احترام انسان بویژه مؤمنان دارند.
از نظر قرآن و روایات، داشتن نام زیبا و همدیگر را با نام نیک خطاب کردن از امور مطلوبی است که موجب اکرام و احترام انسانها است.
قرآن کریم در سورهی حجرات میفرماید: همدیگر را با نامهای زشت صدا نکنید. علاوه بر این؛ اسلام به ما میگوید: ارزش و احترام مؤمن از ارزش کعبه بالاتر است. بنابر این درست نیست که انسان مؤمن شخصیت خود یا دیگر مؤمنان را مورد اهانت قرار دهد.
پیامبر(ص) و ائمه(ع) نیز هرگز راضی نیستند که پیروان آنها به جهت احترام به آنان به خود اهانت کنند.
البته باید توجه داشت که امور منافی با حرمت انسان بر اساس فرهنگها، متفاوت است، در یک فرهنگی نامگذاری به اسمی، توهین تلقی میشود، در حالیکه در فرهنگ دیگر همان نام نه تنها اشکال ندارد، بلکه مایهی افتخار برای دارندهی آن است و بدیهی است که در چنین فرهنگی معنای کنایی مد نظر است و استعمالات کنایی بیقین با حرمت انسان و مؤمن ناسازگار نیست.
اسلام عزیز همهی انسانها، بویژه مسلمانان و مؤمنان را مورد اکرام و احترام قرار داده و برای آنان مقام و ارزش والایی قائل شده است.
خداوند در توصیف انسان و بیان شرایط خلقت او میفرماید: «همانا انسان را در بهترین صورت و نظام آفریدیم ».[1] «ما بنی آدم را تکریم کردیم».[2]
پس انسان موجودی است که خداوند او را در بهترین وضع خلق کرد و از نظر خالق خود، ارزش، احترام و کرامت بالایی دارد. در این میان مؤمنان و کسانی که در دنیا در مقابل دستورات الهی فروتنی دارند، جایگاه والاتر و ارزشی برتر از دیگران دارند، به گونهای که در آیات و روایات دستورات اکیدی به آنان داده شد تا در حفظ جایگاه خود و دیگران تلاش داشته باشند.[3]
روایات زیادی در زمینهی استحباب تلاش برای انجام کار مؤمن،[4] استحباب اکرام مؤمن،[5] حرمت ترک همکاری و کمک کردن به مؤمن هنگام نیاز و ضرورت،[6] و حرمت ناراحت کردن(بدون دلیل) مؤمن،[7] رسیده است که اکرام و احترام نهادن به مؤمنان از آنها استفاده میشود تا جایی که بیان شده است: ارزش و احترام مؤمن از ارزش کعبه بالاتر است.[8]
در همین رابطه دستوراتی از طرف خدای متعال و معصومین(ع) درباره نام نیکو گذاشتن بر فرزندان، و یکدیگر را با نام و القاب زیبا و متین خطاب کردن رسیده است. امام علی(ع) میفرماید: «حق فرزند بر پدر آن است که نام نیکو بر فرزند نهد».[9]
قرآن کریم تأکید دارد که: مؤمنان هرگز همدیگر را مسخره نکنند؛ اسم و لقب بد بر همدیگر قرار ننهند؛ گمان بد به برادر مسلمان نداشته باشند؛ عیوب مردم را تجسس نکنند و غیبت یکدیگر را ننمایند».[10] زیرا اسم و لقب بد دادن، مسخره کردن، تجسس در امور شخصی دیگران و بدگمانی به مردم موجب از بین رفتن عزت و ارزش انسانها و مؤمنان میشود.
همانگونه که خداوند راضی نیست مؤمنان همدیگر را مسخره کنند و یکدیگر را به نامهای زشت صدا بزنند، مسلماً اگر کسی اسم و لقب زشتی بر خود بگذارد و از این طریق موجبات مسخره شدن خود را فراهم آورد، عملش پسندیده نیست.[11]
بنابر این، از نظر مکتب انسانساز اسلام، جایز نیست اشخاص همدیگر را به نامهای زشت صدا بزنند و یا شخصی نامی زشت را برخود بگذارد. این قانون و قاعدهی کلی در عزاداریها هم صدق میکند؛ یعنی انسان هنگام ابراز ارادت به ائمهی معصومین(ع) هم نباید چنین عملی را انجام دهد؛ چرا که چنین کارهایی با روح تعالیم ائمه(ع) و در درجهی اوّل با تعالیم قرآنی منافات دارد. در سیرهی ائمه(ع) بسیار دیده شده است که آنان از کارهای ذلیلانهای که بعضی از افراد ناآگاه از باب احترام به آنان انجام میدادند، بشدت نهی میکردند.[12] وقتی پیامبر(ص) یا ائمه(ع) اجازه نمیدادند حتی کسی در مقابل آنها گردن خم کند و خود را در این حد ذلیل کند، بیقین اجازه نخواهند داد یک فرد مؤمن به عنوان احترام به آنان نام سگ یا حیوان دیگری را بر خود بگذارد.
ما هرگز در تاریخ زندگی پیامبر(ص) و ائمه(ع) به موردی بر خورد نکردهایم که مسلمانان صدر اسلام و یاران با وفای این بزرگواران، یا علمای بزرگواری؛ مانند آیت ا... بروجردی، امام خمینی و... مرتکب چنین اعمالی شده باشند. از طرفی وهن شیعه موجب وهن امامان و رهبران آنان میشود و از آن نهی شده است.
در همین راستا است سخن امام صادق(ع) که فرمود: همواره موجب زینت ما باشید و موجب سر شکستگی و ذلت ما نشوید.[13]
بنابر این، بهتر است که همهی ابراز ارادتها در راستای تعالیم ائمه معصومین(ع) باشد تا هر چه بیشتر موجبات خشنودی آنان را فراهم کند. و از به کار بردن الفاظی که موجب وهن افراد و عزاداریها و مذهب میشود جلوگیری کرد.
البته گفتنی است که امور منافی با حرمت انسان بر اساس فرهنگها، تبیین میشود، و تفاوت فرهنگ نقش اساسی در تحقق این معیار و اصل دارد؛ یعنی ممکن است در فرهنگی نامگذاری به اسمی، توهین تلقی شود ولی همان نام در فرهنگ دیگر نه تنها اشکال ندارد، بلکه مایهی مباهات باشد. بیقین در چنین مواردی معنای کنایی مراد است و بیقین استعمالات ادبی یا کنایی با حرمت انسان و مؤمن ناسازگار نیست.
[3]. نور، 12؛ حجرات، 11 - 12؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 2، ص 205 – 207، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق؛ شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج 16، ص 376، باب استحباب اکرام المؤمن، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1409ق.
[4]. وسائل الشیعه، ج 16، ص 369.
.[8] علی بن موسی (امام هشتم)، الفقه المنسوب للإمام الرضا علیه السلام، ص 335، مشهد، مؤسسة آل البیت علیهم السلام، چاپ اول، 1406ق.
[9]. سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صبحی صالح، ص 546، حکمت 399، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق. «... حَقُّ الْوَلَدِ عَلَى الْوَالِدِ أَنْ یُحَسِّنَ اسْمَه...»..
[11]. طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه، موسوی همدانی، سید محمد باقر، ج 18، ص 481، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1374ش.
[12]. ر. ک: نهج البلاغة، ص 475، کلمات قصار، شماره 37.
[13]. کافی، ج 2، ص 77.