لطفا صبرکنید
5001
- اشتراک گذاری
واژهی «مهمل» معانی گوناگونی دارد:
- «الفاظ مهمل» عبارت از الفاظ بدون معنا است، مانند «دیز»، مقلوب «زید»؛ یعنی الفاظ در مرحلهی قبل از وضع و فاقد معنا مهملاند، به بیان دیگر، به هر لفظی که معنایی برای آن در نظر گرفته نشده، «لفظ مهمل» مىگویند، بر خلاف «الفاظ مستعمل» که شامل الفاظ معنادار میباشد. به بیان روشنتر، صوتى که از دهان با اتکاء به مخارج خارج میشود، اگر به ازاء معنایى وضع شده باشد، لفظ موضوع یا مستعمل یا مفید نامیده میشود، و در غیر این صورت لفظ مهمل است.[1]
در همین زمینه، بیشتر دانشمندان علم اصول معتقدند که وجود لفظ مهمل در خطاب مولاى حکیم جایز نیست.[2] یعنی خداوند و یا یکی از فرستادگانش در سخنانی که مطرح میکنند از الفاظ بیمعنا استفاده نکرده، بلکه بند بند سخنانشان دارای معنا است.
- حرف بدون نقطه از حروف الفبا را نیز «حروف مهمل» میگویند که البته واژهی «مستعمل» را در برابرش به کار نگرفته، بلکه «حروف منقوط» در برابر «حروف مهمل» قرار میگیرند.
- در اصطلاح دانش حدیث، مراد از «مهمل»، آن راوى حدیثى است که از جهت اسم یا سایر مشخصات با راوى دیگرى مشابهت داشته باشد، و در هنگام ذکر سند یک حدیث، خصوصیتى که موجب شناخت و تمییز این راوى از راوى دیگر شود ذکر نشده باشد.
گفتنی است، اگر هر دو راوى که مشابهت در اسم یا لقب دارند، ثقه باشند، این اهمال در ذکر خصوصیت جداکنندهی آنها از یکدیگر موجب ضعف سند نمیشود.[3]
[1]. خوانسارى، محمد، فرهنگ اصطلاحات منطقى، 221، تهران، پژوهشگاه علوم انسانى و مطالعات فرهنگى، چاپ دوم، 1376ش.
[2]. مرکز اطلاعات و مدارک اسلامى، فرهنگنامه اصول فقه، ص 240، قم، دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم، معاونت پژوهشى، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامى، چاپ اول، 1389ش.
[3]. ملکى اصفهانى، مجتبى، مقدمه، سبحانى تبریزى، جعفر، فرهنگ اصطلاحات اصول، ج 2، ص 188- 189، قم، عالمه، چاپ اول، 1379ش.