لطفا صبرکنید
بازدید
10951
10951
آخرین بروزرسانی:
1392/05/23
کد سایت
fa35001
کد بایگانی
42349
نمایه
عزت و سربلندی در ناامیدی از مردم
طبقه بندی موضوعی
درایه الحدیث|فضایل اخلاقی
اصطلاحات
یأس(ناامیدی، قنوط،خیبة)
گروه بندی اصطلاحات
سرفصلهای قرآنی
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
مقصود از «العزّ مع الیأس» در سخن امام معصوم(ع) چیست؟
پرسش
مقصود از حدیث «العزّ مع الیأس» چیست؟
پاسخ اجمالی
این سخن امام علی(ع) که میفرماید: «العزّ مع الیأس»؛[1]عزّت با ناامیدى است؛ معنایش این است که هر کس خود را ناامید از خلق خدا کرد و طمع خویش را از ایشان قطع نمود و چشم داشتی به آنان نداشت، این قطع امید باعث آن خواهد شد تا پیش خدا و بندگانش محترم و عزیز شود.[2]
این معنا با روایات دیگر نیز تأیید میشود: «تَحَلَّ بِالْیَأْسِ مِمَّا فِی أَیْدِی النَّاسِ تَسْلَمْ مِنْ غَوَائِلِهِمْ وَ تُحْرِزِ الْمَوَدَّةَ مِنْهُم»؛[3] آراسته شو به ناامیدى از آنچه در دستهاى مردم است تا اینکه از آفتهایشان سالم بمانى، و دوستیشان را به دست آوری.
اینکه روایت میفرماید از آنچه در دست مردم است ناامید شوید تا از آفتهایشان در امان باشید؛ یکی از آن آفات، در سخن معصوم(ع) بیان شده، و آن ذلت و خواری است: «الذّلّ فى مسئلة النّاس»؛[4]ذلت و خوارى در خواستن و دست نیاز دراز کردن به سوی مردم است.
آنچه بیان شد؛ از آنرو است که قرآن کریم تمامى عزتها از آن خدا میداند و میفرماید: «...فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِیعاً».[5]
چرا تمامی عزتها از آن خدا است؛ دلیلش آن است که عزت همواره از «علم» و «قدرت» سرچشمه میگیرد و غیر خدا قدرتشان ناچیز و علمشان نیز همانند قدرتشان ناچیز است، و کارى از دستشان ساخته نیست تا بتوانند منشأ عزتى باشند.
این آیه در حقیقت به همه مسلمانان هشدار میدهد که عزت خود را در تمام شئون زندگى اعم از شئون اقتصادى، و فرهنگى و سیاسى و...، از خدا بخواهند و به غیر او تکیه نکنند؛ چرا که او سرچشمه همه عزتها است.[6]
[1]. تمیمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، محقق، مصحح، درایتى، مصطفى، ص 398، دفتر تبلیغات، قم، چاپ اول، 1366ش.
[2]. آقا جمال خوانسارى، محمد بن حسین، شرح آقا جمال خوانسارى بر غرر الحکم و درر الکلم، محقق، مصحح، حسینى ارموى محدث، جلال الدین، ج ۳، ص ۲۸۹، دانشگاه تهران، تهران. ۱۳۶۶ش.
[3]. تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص 398،
[4]. شرح آقا جمال خوانسارى بر غرر الحکم و درر الکلم، ج1، ص 121.
[5] نساء، 139.
[6]. ر. ک: مکارم، شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 4، ص 170، دار الکتب الاسلامیة، تهران، ۱۳۷۴ش.
نظرات