لطفا صبرکنید
بازدید
12711
12711
آخرین بروزرسانی:
1393/05/31
کد سایت
fa38022
کد بایگانی
46227
نمایه
خرابی دنیا و آبادانی آخرت در کلام امام علی(ع)
طبقه بندی موضوعی
درایه الحدیث|روایات و دعاهای برجای مانده
اصطلاحات
دنیا
گروه بندی اصطلاحات
سرفصلهای قرآنی
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
آیا معنای این سخن امام علی(ع) «أَبَى اللَّهُ إِلَّا خَرَابَ الدُّنْیَا وَ عِمَارَةَ الْآخِرَةِ» به معنای نابودی دنیا و آبادانی آخرت است؟!
پرسش
در وصیتنامه امام علی(ع) به فرزندش آمده است: «أبی الله الا خراب الدنیا و عمارة الاخرة»؛ ترجمه و شرح این بخش از روایت چیست؟ یعنی خدا به غیر از آباد کردن آخرت و ویران کردن دنیا روی گردان هست، ویران کردن دنیا خودش روی گردانی نیست؟
پاسخ اجمالی
مراد امام علی(ع) از این سخن بیان اراده تکوینی خداوند است نه اراده تشریعی؛ یعنی اینکه اراده تکوینی الهی به آبادانی و دوام دنیا تعلق نگرفته است؛ بلکه به نابودی و خراب شدن دنیا و آبادانی آخرت تعلق گرفته است. البته مراد از این کلام این نیست که خداوند متعال امر به خراب کردن و نابودی دنیا کرده باشد و به دنبال آن، انسانها باید دست به تخریب دنیا بزنند؛ بلکه مقصود این است که بر اساس تصمیم تکوینی پروردگار، ذات و طبیعت دنیا به گونهای است که به سمت نابودی و فنا پیش میرود و هر چیز تازه آن کهنه میشود.
البته به این نکته نیز باید توجه کرد که براساس آموزههای دینی یکی از وظایف انسان در دنیا، آباد کردن آن برای اهداف الهی است و سیره و روش معصومان(ع) نیز چنین بوده است.
البته به این نکته نیز باید توجه کرد که براساس آموزههای دینی یکی از وظایف انسان در دنیا، آباد کردن آن برای اهداف الهی است و سیره و روش معصومان(ع) نیز چنین بوده است.
پاسخ تفصیلی
امام علی(ع) در این فراز از نامه خویش میفرماید: «وَ اعْلَمْ أَنَّ مَنْ کَانَتْ مَطِیَّتُهُ اللَّیْلَ وَ النَّهَارَ فَإِنَّهُ یُسَارُ بِهِ وَ إِنْ کَانَ لَا یَسِیرُ أَبَى اللَّهُ إِلَّا خَرَابَ الدُّنْیَا وَ عِمَارَةَ الْآخِرَةِ أَیْ بُنَیَّ فَإِنْ تَزْهَدْ فِیمَا زَهَّدَکَ اللَّهُ فِیهِ مِنَ الدُّنْیَا وَ تَعْزِفْ نَفْسَکَ عَنْهَا فَهِیَ أَهْلُ ذَلِکَ وَ إِنْ کُنْتَ غَیْرَ قَابِلٍ نَصِیحَتِی إِیَّاکَ فِیهَا فَاعْلَمْ یَقِیناً أَنَّکَ لَنْ تَبْلُغَ أَمَلَکَ وَ لَنْ تَعْدُوَ أَجَلَک».[1]
«بدان! آن که مَرکبش شب و روز است، به سوى مقصدش میبرند گرچه در حرکت نباشد؛ خداوند جز ویرانى دنیا و آبادى آخرت را نخواسته است. پسرم، اگر از دنیا چنان که خدا خواسته است اعراض کنى، دنیا سزاوار آن است، و اگر نصیحت مرا بپذیرى، به یقین دانسته باش که علاقه به دنیا سرنوشت تو را تغییر ندهد و به آرزوهایت نرسى، و از عمر مقدّرت پا فراتر ننهى، و راه پیشینیان (یعنى مرگ) را بپیمایى».[2]
این عبارت آنحضرت که فرمودهاند: «خداوند جز ویرانى دنیا و آبادى آخرت را نخواسته است»، به سه حالت قابل فرض است که هر کدام میتواند مقصود از کلام باشد.
اول. این عبارت تکمیل کننده جمله قبل (یعنی؛ «به سوى مقصدش میبرند گرچه در حرکت نباشد») است.
دومو مرتبط با جمله مابعد خود باشد.
سوم. جملهای مستأنفه و جدای از ما قبل و مابعدش از نظر ارتباط معنایی باشد.
در صورت اول؛ معنا و توضیح عبارت چنین است: هر کسی که مرکب او شب و روز است؛ یعنی دارای زندگی دنیوی است و مطابق شب و روز زندگی او گذرانده میشود؛ چه مایل باشد و چه نباشد و چه با پای خود در مسیر زندگی حرکت کند و یا نکند، او را به پیش میبرند و به سوی نهایت زندگی خویش پیش میرود؛ چرا که خدای متعال نابودی دنیا و آبادانی آخرت را اراده کرده و هر آنچه دنیوی است، رو به نابودی میباشد. این معنا؛ هم با مفردات عبارت حضرت علی(ع) بیشتر سازگاری دارد؛ زیرا «أبی الله الا خراب الدنیا» با توجه به لغت عرب، به معنای «ترک الله الا خراب الدنیا»[3] است و هم با سیاق کلام؛ چرا که با آمدن «یا بنیّ»، این عبارت از ما بعد خود جدا میشود و ما بعد آن مطلب جدیدی را میرساند.
طبق فرض دوم؛ معنای عبارت این میشود: خداوند از انسانها تنها آبادانی دنیا را نخواسته، بلکه آبادانی آخرت هدف خلقت انسان است و پروردگار عالم از انسانها آبادانی آخرت را میخواهد، پس اگر آنچنان که خدا خواسته است از دنیا اعراض کنی، دنیا سزاوار آن است. به عبارت دیگر؛ سزاوار نیست دنیای خود را آباد کنی؛ چون خواست خدا به نابودی دنیا تعلق گرفته است و آنچه خرابشدنی است لایق و سزاوار آباد کردن نیست. این معنا هرچند خیلی مطابق سیاق کلام حضرت علی(ع) نمیباشد، ولی از نظر مضمون و محتوا صحیح به نظر میآید و خللی به عبارت وارد نمیسازد.
طبق فرض سوم که این عبارت را مستأنفه و جدای از قبل و بعد آن در معنا بدانیم؛ معنای عبارت این خواهد بود: آنچه اراده الهی به آن تعلق گرفته است، نابودی و خراب شدن دنیا و آبادانی آخرت است؛ و خدای متعال امتناع[4] کرده است، مگر از خرابی دنیا و آبادانی آخرت.
نکته اساسی که باید در نظر داشت این است که؛ کلام امام علی(ع) را مطابق هر یک از فروض فوق بگیریم؛ مراد ایشان از این سخن بیان اراده تکوینی خداوند است نه اراده تشریعی. به بیان روشنتر؛ مقصود این است که اراده تکوینی الهی به آبادانی و دوام دنیا تعلق نگرفته است؛ بلکه به نابودی و خراب شدن دنیا و آبادانی آخرت تعلق گرفته است و مراد از این کلام این نیست که خداوند متعال امر به خراب کردن و نابودی دنیا کرده باشد و به دنبال آن، انسانها باید دست به تخریب دنیا بزنند؛ بلکه مقصود این است که خداوند متعال ذات و طبیعت دنیا را به گونهای قرار داده است که به سمت نابودی و فنا میرود و هر چیز تازه آن کهنه میشود. مفاد این عبارت نظیر سخنان دیگر آنحضرت است که در وصف دنیا میفرماید: «اى مردم! شما در این دنیا هدف تیرهاى مرگ هستید، که در هر جرعهاى، اندوهى گلوگیر، و در هر لقمهاى استخوان شکستهاى قرار دارد، در دنیا به نعمتى نمیرسید جز با از دست دادن نعمتى دیگر، و روزى از عمر سالخوردهاى نمیگذرد مگر به ویرانى یک روز از مهلتى که دارد، و بر خوردنى او چیزى افزوده نمیشود مگر به نابود شدن روزى تعیین شده، و اثرى از او زنده نمیشود مگر به نابودى اثر دیگر، و چیزى براى او تازه و نو نمیشود مگر به کهنه شدن چیز دیگر، و چیز جدیدى از او نمیروید مگر به درو شدن چیزى دیگر».[5]
بنابراین، مقصود این نیست که خداوند متعال به اراده تشریعی امر به خراب کردن و نابودی دنیا کرده باشد؛ زیرا براساس آموزههای دینی یکی از وظایف انسان در دنیا آباد کردن آن برای اهداف الهی است؛ چنانکه خداوند در قرآن فرموده است: «شما را جز او خدایى نیست، او است که شما را از این زمین آفریده و شما را در آن زندگانى داده و آباد کردن آنرا از شما خواسته است».[6]
علاوه اینکه سیره و روش عملی امام علی(ع) مانند تمام اولیای الهی، تلاش در جهت آباد کردن دنیا بوده است.[7]
«بدان! آن که مَرکبش شب و روز است، به سوى مقصدش میبرند گرچه در حرکت نباشد؛ خداوند جز ویرانى دنیا و آبادى آخرت را نخواسته است. پسرم، اگر از دنیا چنان که خدا خواسته است اعراض کنى، دنیا سزاوار آن است، و اگر نصیحت مرا بپذیرى، به یقین دانسته باش که علاقه به دنیا سرنوشت تو را تغییر ندهد و به آرزوهایت نرسى، و از عمر مقدّرت پا فراتر ننهى، و راه پیشینیان (یعنى مرگ) را بپیمایى».[2]
این عبارت آنحضرت که فرمودهاند: «خداوند جز ویرانى دنیا و آبادى آخرت را نخواسته است»، به سه حالت قابل فرض است که هر کدام میتواند مقصود از کلام باشد.
اول. این عبارت تکمیل کننده جمله قبل (یعنی؛ «به سوى مقصدش میبرند گرچه در حرکت نباشد») است.
دومو مرتبط با جمله مابعد خود باشد.
سوم. جملهای مستأنفه و جدای از ما قبل و مابعدش از نظر ارتباط معنایی باشد.
در صورت اول؛ معنا و توضیح عبارت چنین است: هر کسی که مرکب او شب و روز است؛ یعنی دارای زندگی دنیوی است و مطابق شب و روز زندگی او گذرانده میشود؛ چه مایل باشد و چه نباشد و چه با پای خود در مسیر زندگی حرکت کند و یا نکند، او را به پیش میبرند و به سوی نهایت زندگی خویش پیش میرود؛ چرا که خدای متعال نابودی دنیا و آبادانی آخرت را اراده کرده و هر آنچه دنیوی است، رو به نابودی میباشد. این معنا؛ هم با مفردات عبارت حضرت علی(ع) بیشتر سازگاری دارد؛ زیرا «أبی الله الا خراب الدنیا» با توجه به لغت عرب، به معنای «ترک الله الا خراب الدنیا»[3] است و هم با سیاق کلام؛ چرا که با آمدن «یا بنیّ»، این عبارت از ما بعد خود جدا میشود و ما بعد آن مطلب جدیدی را میرساند.
طبق فرض دوم؛ معنای عبارت این میشود: خداوند از انسانها تنها آبادانی دنیا را نخواسته، بلکه آبادانی آخرت هدف خلقت انسان است و پروردگار عالم از انسانها آبادانی آخرت را میخواهد، پس اگر آنچنان که خدا خواسته است از دنیا اعراض کنی، دنیا سزاوار آن است. به عبارت دیگر؛ سزاوار نیست دنیای خود را آباد کنی؛ چون خواست خدا به نابودی دنیا تعلق گرفته است و آنچه خرابشدنی است لایق و سزاوار آباد کردن نیست. این معنا هرچند خیلی مطابق سیاق کلام حضرت علی(ع) نمیباشد، ولی از نظر مضمون و محتوا صحیح به نظر میآید و خللی به عبارت وارد نمیسازد.
طبق فرض سوم که این عبارت را مستأنفه و جدای از قبل و بعد آن در معنا بدانیم؛ معنای عبارت این خواهد بود: آنچه اراده الهی به آن تعلق گرفته است، نابودی و خراب شدن دنیا و آبادانی آخرت است؛ و خدای متعال امتناع[4] کرده است، مگر از خرابی دنیا و آبادانی آخرت.
نکته اساسی که باید در نظر داشت این است که؛ کلام امام علی(ع) را مطابق هر یک از فروض فوق بگیریم؛ مراد ایشان از این سخن بیان اراده تکوینی خداوند است نه اراده تشریعی. به بیان روشنتر؛ مقصود این است که اراده تکوینی الهی به آبادانی و دوام دنیا تعلق نگرفته است؛ بلکه به نابودی و خراب شدن دنیا و آبادانی آخرت تعلق گرفته است و مراد از این کلام این نیست که خداوند متعال امر به خراب کردن و نابودی دنیا کرده باشد و به دنبال آن، انسانها باید دست به تخریب دنیا بزنند؛ بلکه مقصود این است که خداوند متعال ذات و طبیعت دنیا را به گونهای قرار داده است که به سمت نابودی و فنا میرود و هر چیز تازه آن کهنه میشود. مفاد این عبارت نظیر سخنان دیگر آنحضرت است که در وصف دنیا میفرماید: «اى مردم! شما در این دنیا هدف تیرهاى مرگ هستید، که در هر جرعهاى، اندوهى گلوگیر، و در هر لقمهاى استخوان شکستهاى قرار دارد، در دنیا به نعمتى نمیرسید جز با از دست دادن نعمتى دیگر، و روزى از عمر سالخوردهاى نمیگذرد مگر به ویرانى یک روز از مهلتى که دارد، و بر خوردنى او چیزى افزوده نمیشود مگر به نابود شدن روزى تعیین شده، و اثرى از او زنده نمیشود مگر به نابودى اثر دیگر، و چیزى براى او تازه و نو نمیشود مگر به کهنه شدن چیز دیگر، و چیز جدیدى از او نمیروید مگر به درو شدن چیزى دیگر».[5]
بنابراین، مقصود این نیست که خداوند متعال به اراده تشریعی امر به خراب کردن و نابودی دنیا کرده باشد؛ زیرا براساس آموزههای دینی یکی از وظایف انسان در دنیا آباد کردن آن برای اهداف الهی است؛ چنانکه خداوند در قرآن فرموده است: «شما را جز او خدایى نیست، او است که شما را از این زمین آفریده و شما را در آن زندگانى داده و آباد کردن آنرا از شما خواسته است».[6]
علاوه اینکه سیره و روش عملی امام علی(ع) مانند تمام اولیای الهی، تلاش در جهت آباد کردن دنیا بوده است.[7]
[1]. ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول(ص)، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ص 77، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1404ق.
[2]. جنتى، احمد، ترجمه تحف العقول، ص 123 و 125، تهران، مؤسسه امیر کبیر، چاپ اول، 1382ش.
[3]. در کتاب العین آمده است: «کل من ترک أمرا و رده، فقد أَبَى»؛ فراهیدى، خلیل بن احمد، کتاب العین، قم، نشر هجرت، چاپ دوم.
[4]. در الصحاح آمده است: «أَبَى فلانٌ یَأْبَى (بالفتح فیهما، مع خُلُوٍّ من حروف الحلْق، و هو شاذٌّ) أى امتنع»؛ جوهرى، اسماعیل بن حماد، الصحاح، بیروت، نشر دار العلم للملایین، چاپ اول.
[5]. شریف الرضى، محمد بن حسین، نهج البلاغة، ترجمه دشتى، محمد، ص 267، قم، مشهور، چاپ اول، 1379ش.
[6]. هود، 61: «وَ إِلى ثَمُودَ أَخاهُمْ صالِحاً قالَ یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَکُمْ مِنْ إِلهٍ غَیْرُهُ هُوَ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ اسْتَعْمَرَکُمْ فیها فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ إِنَّ رَبِّی قَریبٌ مُجیبٌ».
[7]. ر.ک: مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج 18، ص 289، تهران، انتشارات صدرا؛ همچنین ر.ک: «تلاش برای دنیا یا آخرت»، سؤال 1821؛ «رفاه و آسایش در دنیا و آخرت»، سؤال 2902؛ «راه خلاصی از حب دنیا»، سؤال 1443.
نظرات