لطفا صبرکنید
بازدید
15974
15974
آخرین بروزرسانی:
1393/11/15
کد سایت
fa54735
کد بایگانی
67339
نمایه
وجه نامگذاری امام علی(ع) و امام حسن و امام حسین(ع)
طبقه بندی موضوعی
خصوصیات و مناقب|امام حسن مجتبی ع|فضائل و مناقب
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
چرا امام علی(ع)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) را به این نامها نامگذاری کردند؟
پرسش
چرا اسم امام حسین(ع) را حسین گذاشتند؟ چرا اسم امام علی(ع) را علی گذاشتند؟
پاسخ اجمالی
در فلسفه نامگذاری ائمه(ع) به اسمهای خاص، مطالبی در برخی روایات آمده است که به مناسبت پرسش، به برخی از آنها اشاره میکنیم:
از پیامبر اسلام(ص) در وجه نامگذاری آنحضرت و اهل بیت(ع) چنین میخوانیم: «پس خداوند متعال، محمود و مورد ستایش است و من «محمد» هستم، و او على و بلند مقام است و این پسر عمویم «على» نامیده شده است. خداوند فاطر و شکافنده و جداکننده حق از باطل و نور از ظلمت است و دخترم «فاطمه» قطع کننده و جدا سازنده است. خداوند متعال صاحب خوبى و نیکوییها و احسان است و فرزندم یکی «حسن» است و دیگرى «حسین» است».[1]
دلیل نامگذاری امام علی(ع)
در مورد اسم امام علی(ع) در برخی روایات چنین آمده است:
۱. عدهای میگویند: امیر المؤمنین به خاطر آن موسوم به «على» شد که بر هر کسى که با او مبارزه نمود غالب گشت و علوّ پیدا نمود.
۲. گروهى دیگر میگویند: امیر المؤمنین(ع) را از آنرو على نامیدند که منزل حضرت در بهشت به حدّى رفیع و عالى است که همطراز منازل پیامبران میباشد.
۳. برخى دیگر مىگویند: امیر المؤمنین(ع) را به خاطر این على نامیدند که به منظور اطاعت خدا بالاى دوش رسول خدا(ص) رفت تا بتها را از وسط خانه خدا به زیر آورد و هیچکسی غیر از آنحضرت بالاى دوش نبىّ اکرم(ص) نرفت.
۴. جماعتى دیگر میگویند: امیر المؤمنین(ع) را به این جهت على خواندهاند که در اعلا و بالاترین طبقات آسمان تزویج فرموده و احدى غیر از آنحضرت در آن مکان ازدواج ننموده است.
۵. طائفه دیگر گفتهاند: علی(ع) را به این خاطر على میگویند که از نظر علم بعد از رسول خدا(ص) اعلا و برتر از همه مردم است.[2]
دلیل نامگذاری امام حسن و امام حسین(ع)
۱. «جبرئیل نام امام حسن(ع) را در حالیکه در پارچهای از حریر بهشتی بود، برای پیامبر(ص) هدیه آورد و اسم امام حسین(ع) نیز از اسم امام حسن(ع) مشتق شده است».[3]
۲. در روایت دیگری که با تفصیل بیشتری به داستان نامگذاری امام حسن(ع) و امام حسین(ع) پرداخته شد، چنین میخوانیم: «هنگامى که امام حسن(ع) متولد شد، حضرت فاطمه(س) به امام على(ع) گفت: اسمی براى این نوزاد بگذارید. حضرت فرمودند: من در اسم گذاردن بر این نوزاد از رسول خدا پیشى نمیگیرم. رسول خدا(ص) وارد شدند، نوزاد را در پارچهاى زرد پیچیده محضر مبارکش آوردند. حضرت فرمودند: مگر من سفارش نکردم که نوزاد را در پارچه زرد نپیچید؟ سپس پارچه را از او باز کرده و او را در پارچهاى سفید پیچیدند؛ آنگاه به على(ع) فرمودند: آیا نام برایش گذاردهاید؟ على(ع) فرمود: من در گذاردن نام بر شما سبقت نخواهم گرفت. پیامبر(ص) فرمودند: من نیز در نامگذاردن این طفل بر پروردگار عزّ و جلّ پیشى نخواهم گرفت. پس حقّ تعالى به جبرئیل فرمود: فرزندى به محمّد(ص) داده شد، محضرش مشرّف شو و سلام و تهنیت مرا به او برسان و بگو: على(ع) نسبت به تو به منزله هارون(ع) نسبت به موسى(ع) است، پس این نوزاد را به نام فرزند هارون اسم بگذار. جبرئیل به زمین آمد، تهنیت خداى تعالى را به پیامبر رساند، سپس گفت: حقّ جلّ جلاله تو را امر میکند که این نوزاد را به اسم فرزند هارون نامگذارى. پیامبر(ص) میفرماید: نام فرزند هارون چیست؟ جبرئیل گفت: شبّر. حضرت فرمودند: زبان من عربى است نه عبرى! جبرئیل گفت: نامش را حسن بگذار، پس پیامبر او را حسن نامید. در مورد نامگذاری امام حسین(ع) نیز همین داستان تکرار شد.[4]
از پیامبر اسلام(ص) در وجه نامگذاری آنحضرت و اهل بیت(ع) چنین میخوانیم: «پس خداوند متعال، محمود و مورد ستایش است و من «محمد» هستم، و او على و بلند مقام است و این پسر عمویم «على» نامیده شده است. خداوند فاطر و شکافنده و جداکننده حق از باطل و نور از ظلمت است و دخترم «فاطمه» قطع کننده و جدا سازنده است. خداوند متعال صاحب خوبى و نیکوییها و احسان است و فرزندم یکی «حسن» است و دیگرى «حسین» است».[1]
دلیل نامگذاری امام علی(ع)
در مورد اسم امام علی(ع) در برخی روایات چنین آمده است:
۱. عدهای میگویند: امیر المؤمنین به خاطر آن موسوم به «على» شد که بر هر کسى که با او مبارزه نمود غالب گشت و علوّ پیدا نمود.
۲. گروهى دیگر میگویند: امیر المؤمنین(ع) را از آنرو على نامیدند که منزل حضرت در بهشت به حدّى رفیع و عالى است که همطراز منازل پیامبران میباشد.
۳. برخى دیگر مىگویند: امیر المؤمنین(ع) را به خاطر این على نامیدند که به منظور اطاعت خدا بالاى دوش رسول خدا(ص) رفت تا بتها را از وسط خانه خدا به زیر آورد و هیچکسی غیر از آنحضرت بالاى دوش نبىّ اکرم(ص) نرفت.
۴. جماعتى دیگر میگویند: امیر المؤمنین(ع) را به این جهت على خواندهاند که در اعلا و بالاترین طبقات آسمان تزویج فرموده و احدى غیر از آنحضرت در آن مکان ازدواج ننموده است.
۵. طائفه دیگر گفتهاند: علی(ع) را به این خاطر على میگویند که از نظر علم بعد از رسول خدا(ص) اعلا و برتر از همه مردم است.[2]
دلیل نامگذاری امام حسن و امام حسین(ع)
۱. «جبرئیل نام امام حسن(ع) را در حالیکه در پارچهای از حریر بهشتی بود، برای پیامبر(ص) هدیه آورد و اسم امام حسین(ع) نیز از اسم امام حسن(ع) مشتق شده است».[3]
۲. در روایت دیگری که با تفصیل بیشتری به داستان نامگذاری امام حسن(ع) و امام حسین(ع) پرداخته شد، چنین میخوانیم: «هنگامى که امام حسن(ع) متولد شد، حضرت فاطمه(س) به امام على(ع) گفت: اسمی براى این نوزاد بگذارید. حضرت فرمودند: من در اسم گذاردن بر این نوزاد از رسول خدا پیشى نمیگیرم. رسول خدا(ص) وارد شدند، نوزاد را در پارچهاى زرد پیچیده محضر مبارکش آوردند. حضرت فرمودند: مگر من سفارش نکردم که نوزاد را در پارچه زرد نپیچید؟ سپس پارچه را از او باز کرده و او را در پارچهاى سفید پیچیدند؛ آنگاه به على(ع) فرمودند: آیا نام برایش گذاردهاید؟ على(ع) فرمود: من در گذاردن نام بر شما سبقت نخواهم گرفت. پیامبر(ص) فرمودند: من نیز در نامگذاردن این طفل بر پروردگار عزّ و جلّ پیشى نخواهم گرفت. پس حقّ تعالى به جبرئیل فرمود: فرزندى به محمّد(ص) داده شد، محضرش مشرّف شو و سلام و تهنیت مرا به او برسان و بگو: على(ع) نسبت به تو به منزله هارون(ع) نسبت به موسى(ع) است، پس این نوزاد را به نام فرزند هارون اسم بگذار. جبرئیل به زمین آمد، تهنیت خداى تعالى را به پیامبر رساند، سپس گفت: حقّ جلّ جلاله تو را امر میکند که این نوزاد را به اسم فرزند هارون نامگذارى. پیامبر(ص) میفرماید: نام فرزند هارون چیست؟ جبرئیل گفت: شبّر. حضرت فرمودند: زبان من عربى است نه عبرى! جبرئیل گفت: نامش را حسن بگذار، پس پیامبر او را حسن نامید. در مورد نامگذاری امام حسین(ع) نیز همین داستان تکرار شد.[4]
[1]. منسوب به امام جعفربن محمد ع، مصباح الشریعة، ص 64، بیروت، اعلمى، چاپ اول، 1400ق. شبیه آن در روایت دیگری آمده است: ر. ک: حسن بن على العسکری(ع)، التفسیر المنسوب، ص 220، قم، مدرسة الإمام المهدی (عج)، چاپ اول، 1409ق.
[2]. ابن بابویه، محمد بن على، علل الشرائع، ج 1، ص 136 و 137، قم، کتاب فروشى داورى، چاپ اول، 1385ش.
[3]. بروجردى، آقا حسین، جامع أحادیث الشیعة، ج 26، ص722، تهران، فرهنگ سبز، چاپ اول، 1386ش.
[4]. علل الشرائع، ج 1، ص 138.
نظرات