لطفا صبرکنید
8717
- اشتراک گذاری
شایسته هر انسانى است که در گروه متناسب با خود جای گرفته و با افرادی گرد آید که با او در یک راه و روش هستند. و از آنجا که انسان، یک موجود اجتماعی است، نشست و برخاست با همنشین مناسب، از آرزوها و امیدهای او است، چنانچه مولوی در مثنوی معنوی میگوید:
گر لب دمساز خود را جفتمی همچو نی ناگفتنیها گفتمی
انسانها در دنیا به دنبال افراد و گروههای متناسب با خود هستند و در آخرت نیز پروردگار، آنان را در گروههای همروش و همصنفی قرار خواهد داد که شایسته آن هستند.
در همین راستا قرآن کریم در آیات ابتدایی سورهی تکویر، در زمینهی مقدمات برپایی قیامت میفرماید:
در آنهنگام که خورشید بیفروغ شود؛ ستارگان فرو ریزند؛ کوهها به حرکت درآیند؛ باارزشترین اموال به دست فراموشى سپرده شود، و در آنهنگام که دریا برافروخته شوند، آنگاه میفرماید: و هنگامی که افراد زوج زوج شوند: «واِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَت».[1]
برای این آیه تفسیرهای گوناگونی از سوی مفسران ارائه شده است که به برخی از آنها اشاره میشود:
- «نفس» که مفرد واژهی «نفوس» است، به معناى روح آمده است؛ یعنى آن هنگامى که ارواح انسانها که با مرگ از بدنها جدا شده بود، به اجساد برمیگردد و با آنها جفت میشود.[2] بر اساس این نظریه منظور از «تزویج نفوس» بازگشت روح به بدن است.
- هنگامی که صالحان با صالحان، بدکاران با بدکاران، و... محشور میشوند. بر خلاف دنیا که همه با هم آمیختهاند؛ گاه انسان مؤمن، با همسایه کافر و مشرک زندگی میکند، و همسر صالح، با ناصالح، اما در قیامت که یوم الفصل و روز جداییها است، این صفوف کاملاً از هم جدا میشوند، و هر گروه همفکر و همصنفی با صنف خویش محشور خواهند شد.[3]
- منظور از تزویجى که در آیهی مورد بحث آمده، ازدواج نفوس پاک با همسران بهشتى است،[4] چنانکه در جایی دیگر فرمود: «لَهُمْ فِیها أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ».[5]
- «واِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَت»؛ یعنی نفوس را با اعمالشان از خیر و شرّ جفت میکنند.[6]
- قتاده میگوید؛ منظور از «وَإِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَتْ»، این است که انسانها بر اساس دین و آیین خود محشور میشوند؛ یهودی با یهودی، مسیحی با مسیحی و... .[7]
- منظور پیوستن آثار اعمال به انسان است؛ توضیح اینکه مناسبتر از هر چیزی به نفس که مبدأ حرکت و عمل است، آثار و اعمالی است که از منشأ فکر و غرائز صادر میشود. این آثار و اعمال که نخست سازنده ملکات و در نتیجه صورت باقى نفس است، در محیط خارج شخص - که نفوس دیگران و طبیعت اثرپذیر است - به صورتهاى مختلف، باقى و ثابت میماند، همانگونه که قدرتها و آثار طبیعى پس از صدور از اصل منشأ خود و ترکیب با عناصر دیگر، به صورتهاى ترکیبى مخصوص کامل و آثار مناسب با آن درمیآید، و در نهایت با صورت کامل و مشخص به اصل و منشأ قدرت برمیگردد، آثار صورتهاى فکرى و عملى انسان در صفحات ماده گیرنده و دارنده نیز ضبط میگردد و دست تواناى زمان که پیوسته صفحاتى را میگشاید و به هم میپیچد، از آن عکس برمیدارد. تا همینکه عناصر سازنده طبیعت تجزیه شد و به عنصر اصلى برگشت، و عنصر اصلى دگرگون گردید و امتداد زمان و مکان از میان رفت، این آثار که به صورت قدرت باقى درآمده و خود منشأ آثارى شده، به رابطه علیّت، یا اصل خود که همان نفس انسانى است، پیوسته شود و شخصیت باقى انسان را پدید آورد و از این ترکیب نهایى، آثارى بروز مینماید که صورت بهشت یا دوزخ میباشد.[8]
- مراد از تزویج نفوس، پیوستن آثار اعمال به صورت کامل به انسان است؛ توضیح اینکه بسیاری از اعمال انسان به صورت ملکات، قرین و آمیخته با نفس آدمی شده، در دنیا و عالم برزخ با وی خواهد بود، اما برخی از اعمال - اعم از حسنات و سیئات - پس از مرگ به حسابش نوشته میشود؛ میتواند معنای آیه این باشد که این اعمال با اعمال قبلی به صورت کامل در آنروز بر وی عرضه میشود، و این است معنای «وَإِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَتْ».
[1]. تکویر، 1- 7.
[2]. ر. ک: طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی، محمد جواد، ج 10، ص 674، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش؛ مغنیه، محمد جواد، تفسیر الکاشف، ج 7، ص 52، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1424ق.
[3]. ر. ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 26، ص 17، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.
[4]. طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج20، ص 21، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق.
[5]. نساء، 57.
[6]. ابوالفتوح رازى، حسین بن على، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن، تحقیق، یاحقی، محمد جعفر، ناصح، محمد مهدى، ج20، ص 160، مشهد، بنیاد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى، 1408ق.
[7]. طبری، ابو جعفر محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج 30، ص 45، دار المعرفة، چاپ اول، 1412ق.
[8]. طالقانی، سید محمود، پرتوى از قرآن، ج 3، ص 176، تهران، شرکت سهامی انتشار، چاپ چهارم، 1362ش.