لطفا صبرکنید
بازدید
14475
14475
آخرین بروزرسانی:
1397/02/26
کد سایت
fa84894
کد بایگانی
102579
نمایه
«تنافر» در علم فصاحت و بلاغت
طبقه بندی موضوعی
صرف و نحو
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
مراد از «تنافر»، «غرابت» و «مخالفت قیاس لغوی» در علم فصاحت و بلاغت چیست؟
پرسش
مراد از «تنافر»، «غرابت» و «مخالفت قیاس لغوی» در علم فصاحت و بلاغت چیست؟
پاسخ اجمالی
علم بلاغت به سه بخش «معانی»، «بیان» و «بدیع» تقسیم میگردد. یکی از مواردی که در بخش «معانی» مورد بررسی قرار میگیرد، «فصاحت کلمه» است. کلمه فصیح کلمهای است که دارای «تنافر»، «غرابت» و «مخالفت با قیاس لغوی» نباشد.[1]
توضیح آنکه کلمه مفرد ممکن است به سه لحاظ دارای عیب باشد:
1. عیب به لحاظ مادّه (یعنی حروفی که کلمه از آن تشکیل شده است). از این عیب به «تنافر» یاد میشود.
در مورد «تنافر» باید گفت؛ گاهی کلمه از حروفی تشکیل یافته است که سبب سختی تلفظ آن میگردد؛ مانند لفظ «هُعخُع». این سختی در کلمات به یک اندازه نیست و ممکن است کلمهای دارای سختی متوسط یا کم باشد؛ نظیر کلمه «مستشزر» که دارای حدّ وسط در تنافر میباشد.[2] اینگونه کلمات با آنکه صحیحاند، اما به دلیل دشواربودن تلفظ، کلام را از بلاغت میاندازند.
معیار اصلی در تشخیص تنافر کلمات، «حُسن» (زیبایی و سلیس بودن) کلمه است؛ به این معنا که اهل زبانی که «ذوق سلیم» داشته و با ممارست و تمرین در یک زبان، سلیقه مطلوب را یافته است، آن کلمه را «حَسَن» بداند.[3] با این وجود، برخی از متخصصین فنّ بلاغت ویژگیهایی که سبب تنافر میشود را ذکر نمودهاند. به عنوان مثال برخی گفتهاند نزدیک بودن مخارج حروف یک کلمه سبب سختی تلفظ آن میگردد.[4]
2. عیب به لحاظ صورت (یعنی قیاس و ضابطه صرفی کلمه). از این عیب به «مخالفت قیاس لغوی» تعبیر میشود.
به عبارت دیگر، ماده و ریشه کلمه صحیح است و تنافری نیز در آن وجود ندارد، اما اشتقاق آن در قالب تعریف نشده صرفی میباشد که در بلاغت کلام، اخلال ایجاد میکند.
3. عیب به لحاظ دلالت بر معنا؛ که به آن «غرابت» گفته میشود و در زمانی رخ میدهد که کلمهای با آنکه تنافری نداشته و منطبق با قواعد صرفی نیز میباشد، اما معنای اراده شده توسط متکلم، معنای دور از ذهنی است که میان مردم مصطلح نبوده و شاید تنها در زوایای کتب لغوی قابل دسترسی باشد. طبیعی است که آوردن الفاظی که مخاطب در درک آن دچار مشکل شود، از بلاغت سخن خواهد کاست.
توضیح آنکه کلمه مفرد ممکن است به سه لحاظ دارای عیب باشد:
1. عیب به لحاظ مادّه (یعنی حروفی که کلمه از آن تشکیل شده است). از این عیب به «تنافر» یاد میشود.
در مورد «تنافر» باید گفت؛ گاهی کلمه از حروفی تشکیل یافته است که سبب سختی تلفظ آن میگردد؛ مانند لفظ «هُعخُع». این سختی در کلمات به یک اندازه نیست و ممکن است کلمهای دارای سختی متوسط یا کم باشد؛ نظیر کلمه «مستشزر» که دارای حدّ وسط در تنافر میباشد.[2] اینگونه کلمات با آنکه صحیحاند، اما به دلیل دشواربودن تلفظ، کلام را از بلاغت میاندازند.
معیار اصلی در تشخیص تنافر کلمات، «حُسن» (زیبایی و سلیس بودن) کلمه است؛ به این معنا که اهل زبانی که «ذوق سلیم» داشته و با ممارست و تمرین در یک زبان، سلیقه مطلوب را یافته است، آن کلمه را «حَسَن» بداند.[3] با این وجود، برخی از متخصصین فنّ بلاغت ویژگیهایی که سبب تنافر میشود را ذکر نمودهاند. به عنوان مثال برخی گفتهاند نزدیک بودن مخارج حروف یک کلمه سبب سختی تلفظ آن میگردد.[4]
2. عیب به لحاظ صورت (یعنی قیاس و ضابطه صرفی کلمه). از این عیب به «مخالفت قیاس لغوی» تعبیر میشود.
به عبارت دیگر، ماده و ریشه کلمه صحیح است و تنافری نیز در آن وجود ندارد، اما اشتقاق آن در قالب تعریف نشده صرفی میباشد که در بلاغت کلام، اخلال ایجاد میکند.
3. عیب به لحاظ دلالت بر معنا؛ که به آن «غرابت» گفته میشود و در زمانی رخ میدهد که کلمهای با آنکه تنافری نداشته و منطبق با قواعد صرفی نیز میباشد، اما معنای اراده شده توسط متکلم، معنای دور از ذهنی است که میان مردم مصطلح نبوده و شاید تنها در زوایای کتب لغوی قابل دسترسی باشد. طبیعی است که آوردن الفاظی که مخاطب در درک آن دچار مشکل شود، از بلاغت سخن خواهد کاست.
[1]. هاشمی، احمد، جواهر البلاغة، ص 7، مصر، الاعتماد، دهم، 1358ق.
[2]. خطیب قزوینی، جلال الدین، الایضاح فی علوم البلاغه، ج 1 ص 21، بیروت، دار احیاء العلوم، چهارم، 1998م.
[3]. اسفراینی، ابراهیم، الاطول فی علوم البلاغة، تحقیق، عنایة، احمد، مصطفی، علی، ج 1، ص 42، بیروت، دار التراث، اول، 1432ق.
[4]. الایضاح فی علوم البلاغه، ج 1 ص 21. در مقابل، برخی تصریح نمودهاند که تباعد حروف به حسب مخارج یا تقارب آنها مربوط به علم مخارج بوده و در علم بلاغت بحث نمیشود، کما اینکه تفاوت حروف به لحاظ جهر و همس و استعلاء و... مربوط به این علم نمیباشند. الاطول، ج 1، ص 41-42.
نظرات