لطفا صبرکنید
بازدید
6625
6625
آخرین بروزرسانی:
1401/03/01
کد سایت
fa84925
کد بایگانی
102542
نمایه
تلفظهای استثنائی قرآن
طبقه بندی موضوعی
صرف و نحو
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
توضیحی در مورد مفاهیم «اماله»، «رَوم» و «اشمام» در تلاوت قرآن ارائه کنید؟
پرسش
توضیحی در مورد مفاهیم «اماله»، «روم» و «اشمام» در تلاوت قرآن ارائه کنید؟
پاسخ اجمالی
برای هرچه بهتر و زیباتر شدن قرائت قرآن، قواعدی تجویدی در نظر گرفته شده است که سه مورد موجود در پرسش نیز بخشی از آنها است.
- اشمام: «اشمام» در تجوید به معناى جمعکردن لبها به نشانهی ضمّه است. این قانون تجویدی تنها یک مورد، در عبارت «لا تَأْمَنَّا» در سورهی «یوسف» مورد استفاده قرار گرفته است.[1] این کلمه در اصل «لا تأمَنُنا» بود که دو حرف «نون» آن در یکدیگر ادغام شدند. به دلیل حذف شدن حرکت ضمه در این کلمه، در ابتداى غنّه نون مشدّد باید لبها را به نشانهی ضمّه جمع نمود. البتّه این عمل در تلفظ واژه «تأمنّا» تغییری ایجاد نمیکند، و فقط در حرکت لبها دیده میشود.
- رَوم: روم به فتح راء که به آن اختلاس یا اخفا نیز گفته میشود، بدین معنا است که در واژهی «تأمنّا» که در اصل تأمَنُنا بود، نون اول این واژه به صورت کاملا واضح تلفظ شود؛ اما حرکت ضمهی آن به طور کامل ادا نشود، بلکه به میزان زیادی از آن حذف شده و مقدار کمی از آن ادا شود. سپس در ادامه، حرف نون دوم که مفتوح است نیز به طور کامل تلفظ گردد. در این حالت این دو نون، در یکدیگر ادغام نمیشوند.[2]
- اماله: «اماله» در تجوید به معناى میلدادن «الف» به سوى «یاء» است. به عنوان نمونه در کلمهی «مجریها» در سوره «هود»[3] به این قانون تجویدی عمل میشود؛ یعنى در تلفّظ الف بعد از راء، آنرا به سوى یاء میل میدهیم.[4]
- تسهیل: «تسهیل» در علم تجوید به معناى تلفّظ همزه به صورت آوایى است که بین همزه و الف میباشد. این قانون فقط در کلمه «ءأعجمىٌّ» در سورهی «فصّلت»[5] اعمال میشود که در این حالت، همزه دوم این واژه تسهیل میگردد و به صورت تند و تیز تلفظ نمیشود.[6]
گفتنی است که فراگرفتن این دست از احکام پیچیده تجویدی، تنها از طریق خواندن قواعد در کتابها و منابع، امکانپذیر نبوده، بلکه باید همزمان به صورت شفاهی و با شنیدن آیات مورد نظر از زبان اساتید و قاریان به یادگیری آنها پرداخت.
[1]. یوسف، 11.
[2]. الغوثانی، یحیی عبدالرزاق، علم التجوید، ص 139 – 140، دمشق، دار الغوثانی، چاپ چهارم، 1425ق.
[3]. هود، 41.
[4]. النبهان، محمد فاروق، المدخل الی علوم القرآن الکریم، ص 211 – 212، حلب، دار عالم القرآن، چاپ اول، 1426ق.
[5]. فصلیت، 44.
[6]. سادات فاطمی، سید جواد، تجوید عمومی، ص 48، مشهد، به نشر، چاپ سوم، 1383ش.
نظرات