لطفا صبرکنید
بازدید
29622
29622
آخرین بروزرسانی:
1398/05/12
کد سایت
fa96844
کد بایگانی
113194
نمایه
معنای علامت لوزی در قرآن
طبقه بندی موضوعی
صرف و نحو
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
در آیاتی از قرآن کریم، علامتی تجویدی به شکل «لوزی» مشاهده میشود. معنای این علامت چیست؟
پرسش
سلام؛ در آیه 11 سوره مبارکه یوسف شکل «لوزی» روی کلمه تامنا کدام علامت تجویدی است؟
پاسخ اجمالی
علامت تجویدی لوزی در قرآن، برای آگاهی دادن به قاری قرآن بوده، تا به او تذکر داده شود که شیوه خواندن کلمهای که این لوزی در کنارش قرار دارد، با قواعد کلی تجوید آن نوع از قرائت، متفاوت است. این علامت از سوی گروهی از علمای لغت و قرائت در مصر برای کتابت قرآن موافق با روایت حفص از عاصم پیشنهاد شده، و تنها بر روی دو کلمه از قرآن قرار گرفته است:
الف) «مَجْراها»: علامت لوزی بر روی این واژه بیانگر این است که کلمه «مجراها»[1] با اماله کردن حرکت فتحه به سمت کسره باید ادا شود.
معنای لغوی «اماله» عدول و صرف نظر از یک چیز و رفتن به سمت چیز دیگری است. در اصطلاح علوم قرآنی، به این معنا است که قاری قرآن، کسره را به سمت فتحه و الف را سمت یاء بکشاند. اماله دو نوع است؛ کبرا و صغرا. در «اماله کبرا» انحراف از حرکت و حرف، به طور کامل انجام میشود به عنوان مثال به جای موسا، موسی(با یاء) خوانده میشود. ولی در «اماله صغرا»، به صورت حد وسط بین فتحه و کسره تلفظ میگردد. اماله در لهجه برخی از قبائل اهل نجد؛ مانند تمیم، قیس و اسد وجود داشته است.
ب) «لا تَأْمَنَّا»: این علامت نشانگر این است که واژه «تأمنا»[2] را باید با صفت «اشمام» تلفظ کرد.[3]
«اشمام» در اصطلاح قرائت قرآن، چهار معنا دارد:
1. خلط یک حرف با حرفی دیگر که در کلماتی؛ نظیر صراط و مصیطر انجام شده است که اصل آن «سین» بوده است.
2. خلط یک حرکت با حرکت دیگر؛ همانگونه که در مثل «قیل» حرف ضمه به کسره تبدیل شده است.
3. غنچه کردن لبها (به حالت تلفظ حرف ضمه) بعد از اینکه حرف ساکن شده است. این مربوط به برخی از قرائتهای قرآن (غیر از حفص از عاصم) میشود.
4. مخفی کردن حرکت به گونهای که چیزی ما بین سکون و حرکت، تلفظ میگردد؛ مانند «تأمَنّا».[4] اصل این کلمه «تآمَنُنا» بود، ولی به این دلیل که در کتابت قرآن با یک نون نوشته شده، به سه صورت خوانده شده: ادغام دو نون در یکدیگر، ادغام و اشمام، اخفاء بدون ادغام که اصطلاحاً به آن «روم» گفته میشود. منظور از اشمام این است که به وسیله حرکت [لبها] به حرف نون [مضمومی که ادغام شده] اشاره شود.[5]
الف) «مَجْراها»: علامت لوزی بر روی این واژه بیانگر این است که کلمه «مجراها»[1] با اماله کردن حرکت فتحه به سمت کسره باید ادا شود.
معنای لغوی «اماله» عدول و صرف نظر از یک چیز و رفتن به سمت چیز دیگری است. در اصطلاح علوم قرآنی، به این معنا است که قاری قرآن، کسره را به سمت فتحه و الف را سمت یاء بکشاند. اماله دو نوع است؛ کبرا و صغرا. در «اماله کبرا» انحراف از حرکت و حرف، به طور کامل انجام میشود به عنوان مثال به جای موسا، موسی(با یاء) خوانده میشود. ولی در «اماله صغرا»، به صورت حد وسط بین فتحه و کسره تلفظ میگردد. اماله در لهجه برخی از قبائل اهل نجد؛ مانند تمیم، قیس و اسد وجود داشته است.
ب) «لا تَأْمَنَّا»: این علامت نشانگر این است که واژه «تأمنا»[2] را باید با صفت «اشمام» تلفظ کرد.[3]
«اشمام» در اصطلاح قرائت قرآن، چهار معنا دارد:
1. خلط یک حرف با حرفی دیگر که در کلماتی؛ نظیر صراط و مصیطر انجام شده است که اصل آن «سین» بوده است.
2. خلط یک حرکت با حرکت دیگر؛ همانگونه که در مثل «قیل» حرف ضمه به کسره تبدیل شده است.
3. غنچه کردن لبها (به حالت تلفظ حرف ضمه) بعد از اینکه حرف ساکن شده است. این مربوط به برخی از قرائتهای قرآن (غیر از حفص از عاصم) میشود.
4. مخفی کردن حرکت به گونهای که چیزی ما بین سکون و حرکت، تلفظ میگردد؛ مانند «تأمَنّا».[4] اصل این کلمه «تآمَنُنا» بود، ولی به این دلیل که در کتابت قرآن با یک نون نوشته شده، به سه صورت خوانده شده: ادغام دو نون در یکدیگر، ادغام و اشمام، اخفاء بدون ادغام که اصطلاحاً به آن «روم» گفته میشود. منظور از اشمام این است که به وسیله حرکت [لبها] به حرف نون [مضمومی که ادغام شده] اشاره شود.[5]
[1]. «وَ قالَ ارْکَبُوا فیها بِسْمِ اللَّهِ مَجْراها وَ مُرْساها إِنَّ رَبِّی لَغَفُورٌ رَحیم». هود، 41.
[2]. «قالُوا یا أَبانا ما لَکَ لا تَأْمَنَّا عَلى یُوسُفَ وَ إِنَّا لَهُ لَناصِحُون». یوسف، 11.
[3]. البیلی، احمد، الاختلاف بین القراءات، ص 277 - 288، بیروت، دار الجیل.
[4]. عبد الرحمن بن اسماعیل، ابراز المعانی من حرز الامانی فی قراءات السبع، ص 71 – 72، بیروت، دار الکتب العلمیه.
[5]. همان، ص 532.
نظرات