جستجوی پیشرفته
بازدید
15366
آخرین بروزرسانی: 1392/08/26
خلاصه پرسش
در رابطه ایمان و عمل صالح کدام یک بر دیگری تأثیرگذار است؟
پرسش
سلام علیکم؛ خداوند در سوره فاطر آیه 10 می‌فرماید: «إِلَیْهِ یَصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیِّبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ یَرْفَعُه»، «هاء ضمیر» در «یرفعه» به چه کسی بر می‌گردد؟ رافع(رفع دهنده) و مرفوع (رفعت داده شده) چه کسانی‌اند؟
پاسخ اجمالی
در آیه مورد پرسش چنین آمده است: «سخنان پاکیزه به سوى او [خداوند] صعود مى‏‌کند، و عمل صالح آن‌را بالا مى‏‌برد».[1] بسیاری از مفسران می‌گویند مقصود از «کلم طیب» سخنان پاکیزه است که نشان از عقاید صحیح دارد. «کلم طیب» آن سخنى است که با نفس شنونده و گوینده سازگار باشد، به طورى که از شنیدن آن لذتى معنوی در او پیدا شود، و نیز کمالى را که نداشت به آن دست یابد و این همه تنها زمانی است که کلام معناى حقى را افاده کند، معنایى که در بردارنده سعادت و رستگارى نفس باشد.[2]
بر اساس قواعد زبان عربی، برای عبارت «العملُ الصالحُ یرفعُه» سه احتمال امکان پذیر است. بر اساس هر یک از این سه وجه، معنایی متفاوت حاصل خواهد شد:
1. براساس آنچه از ظاهر اولیه آیه بر می‌آید، فاعل «یرفعه» خود عمل صالح است و معنا چنین می‌شود: «عمل صالح، اعتقاد پاک و صحیح را رفعت می‌بخشد». این قول را منتسب به حسن بصری دانسته‌اند.[3] در کشاف به نقل از ابن عباس نیز آمده است که صعود و بالا رفتن اعتقادات آدمی تنها در صورتی است که همراه با عمل صالحی شود که آن‌را محقق بخشد و تصدیق نماید.[4]
همانا اعتقاد و ایمان راسخ با عمل تصدیق می‌گردد؛ یعنی عمل از فروع علم و آثار آن است. هر گاه عمل صالح یعنی آن عملی که بر آن مهر بندگی و اخلاص خورده است تکرار می‌گردد، بیش از پیش اعتقاد حق را در ترتب آثار خود یاری می‌دهد و این همان معنای صعود و رفعت است.[5] به طور مثال در مورد مفهوم «استغفار» در حدیثی از امام صادق(ع) آمده است که استغفار به عنوان یک کلام طیب، تنها توبه و عمل صالح است که می‌تواند آن را بالا ببرد.[6]
در حدیثی از امام رضا(ع) نیز نقل شده است: «عمل صالح دلیل و راهنمای اعتقاد صحیح است. [در حقیقت] عمل او همان اعتقاد قلبی او بر صحت کلامش است».[7] به واقع در این حدیث تعبیری دیگر از معنای رفعت بیان شده است.
بسیاری از مفسران اهل سنت نیز بنابر احادیثی که در منابع خودشان نقل نموده‌اند، همین نظر را پذیرفته‌اند.[8] از جمله آنها در حدیثی آمده است: «خداوند قول [و عقیده] بدون عمل را نمی‌پذیرد».[9] البته برخی از «کلم طیب» به یاد خداوند و توحید او و از «عمل صالح» به ادای فرائض الهی و اطاعت او نام برده‌اند؛ یعنی اگر فردی یاد خداوند کند ولی ادای فرائض ننماید، هیچ‌یک از اعتقادات او صعود نخواهد کرد.[10] در نقطه مقابل برخی دیگر از مفسران این قول را منافی عقاید اهل سنت قلمداد کرده‌اند.[11] آنها چنین می‌گویند؛ مادامی که فرد شرک نورزد، اعتقاد و ایمانش مورد قبول پروردگار خواهد بود، حتی اگر فرائض خود را ادا نکرده باشد. از این‌رو در صحت برخی از آن روایات تردید کرده و مقصود از رفعت و صعود را همان معنای ترتب آثار ایمان و تصدیق آن بیان کرده‌اند.[12]
البته ناگفته نماند که در این آیه می‌توان مقصود از رفعت بخشیدن را به معنای با ارزش و با قیمت نمودن نیز، معنا نمود؛[13] یعنی عمل صالح موجب ترفیع مقام و جایگاه اعتقاد و ایمان صحیح است.
2. بر خلاف وجه قبل، ضمیر مفعولی در «یرفعه» به عمل صالح باز گردد و ضمیر فاعلی به «الکلم الطیب» بازگشت کند. بدین ترتیب معنا چنین خواهد بود: «اعتقاد صحیح، عمل صالح را بالا می‌برد [و موجب قبولی آن است]»؛ یعنی عمل صالح تنها وقتی سود می‌بخشد که از اعتقاد صحیح و توحید حقیقی صادر گردد. و به همین دلیل است که اعمال کفار به هیچ وجه قابل قبول نیست. برخی این قول را به ابن عباس نیز منتسب دانسته‌اند.[14]
3. رفع دهنده عمل صالح خداوند باشد و در آیه فوق فاعل «یرفعه» به خداوند بازگشت کند. در این فرض معنای چنین خواهد بود: «سخنان پاکیزه به سوى او [خداوند] صعود مى‏‌کند، و [خداوند]عمل صالح را بالا مى‏‌برد»؛ یعنی آن‌را می‌پذیرد. این قول نسبت به قتاده شده است و بزرگانی چون شیخ طوسی در تفسیر خود آن‌را پذیرفته‌اند.[15] در این حالت ممکن است سؤال شود که چرا آیه فوق در مورد «کلام طیب» مى‌‏گوید: «خودش به سوى پروردگار اوج مى‌‏گیرد»، اما در مورد «عمل صالح» مى‏گوید: «خدا آن‌را بالا مى‏‌برد»؟
این سؤال را چنین مى‏‌توان پاسخ گفت: کلام طیب اشاره به ایمان و اعتقاد پاک است و آن عین اوج گرفتن به سوى خدا است که حقیقت ایمان چیزى جز این نیست، ولى عمل صالح را او پذیرا مى‌‏شود و قبول مى‌‏کند و اجر مضاعف مى‏‌دهد و بقا و دوام مى‌‏بخشد و اوج مى‌‏دهد.[16]
شاید بتوان در تأیید این قول، به حدیثی از امام صادق(ع) اشاره نمود که حضرت در مورد این آیه فرمود: «[و آن] ولایت ما اهل بیت است – و به دست خود اشاره به سینه‌اش نمود- و فرمود: کسی که ولایت ما را نداشته باشد، هیچ عملی از او بالا نمی‌رود».[17]
البته شاید بتوان برای این آیه، احتمالات دیگری را نیز با توجه به قواعد زبان عربی بیان نمود که تمامی آنها دور از ذهن بوده و به آنها اعتنا نمی‌شود.
 

[1]. فاطر، 10. «مَنْ کانَ یُریدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمیعاً إِلَیْهِ یَصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیِّبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ یَرْفَعُهُ».
[2]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 17، ص 23، دفتر انتشارات اسلامى قم، 1417ق.
[3]. انتساب این قول و اقوال دیگر: طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 8، ص 629، ناصر خسرو، تهران، 1372ش.
[4]. زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض القرآن، ج 3، ص 602، دار الکتب العربی، بیروت، 1407ق.
[5]. المیزان، همان.
[6]. عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، ج 1، ص 198، ح 143، المطبعة العلمیة، تهران، 1380ق.
[7]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 24، ص 328، دار احیاء التراث العربی، بیروت، 1403ق.
[8]. جهت مشاهده این احادیث ر.ک: سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی تفسیر الماثور، ج 5، ص 245 و 246، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، قم، 1404ق.
[9]. ثعلبی نیشابوری، ابو اسحاق احمد بن ابراهیم، الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، ج 8، ص 101، دار احیاء التراث، بیروت، 1422ق.
[10]. قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، ج 14، ص 331، ناصر خسرو، تهران، 1364ش؛ و به نقل از ابن عربی همین قول را بیان کرده است.
[11]. آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج 11، ص 347، به نقل از ابن عطیه، دار الکتب العلمیه، بیروت، 1415ق.
[12]. به مانند همان معنایی که در کلام علامه طباطبایی گذشت.
[13]. الکشف و البیان، ج 18، ص 102.
[14]. کاشانی، ملا فتح الله، منهج الصادقین فی الزام المخالفین، ج 7، ص 394، کتابفروشی محمد حسن علمی، تهران، 1336ش؛ ایشان نیز این نظر را به عنوان نظر اول خود مطرح نموده‌اند.
[15]. طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، ج 8، ص 416، دار احیاء التراث العربی، بیروت.
[16]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 18، ص 198، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1374ش.
[17]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج 1، ص 430، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1407ق.
ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

پرسش های اتفاقی

  • اگر مکلف در برخی احکام، به نظر مرجعی غیر از نظر مرجع تقلید خویش عمل کند، آیا گناهی مرتکب شده است؟
    4844 تقلید در برخی احکام 1399/07/30
    چنانچه دو مرجع مذکور، از لحاظ علمی مساوی باشند، این مسئله حکم عدول به مجتهد مساوی را دارد، که نظر مراجع تقلید درباره آن مختلف است و برای آگاهی از آن می‌توانید به نمایه 4970(عدول از مرجع تقلید زنده) در همین سایت مراجعه نمایید.ولی اگر ...
  • آیا در روایات، توصیه شده که در شب‌های قدر، قرآن بر سر بگیریم؟
    19898 درایه الحدیث 1392/05/07
    آنچه در احادیث در ارتباط با اعمال و دعایی که همراه با قرآن در شب قدر خوانده می‌شود، آمده از دو بخش تشکیل می‌شود: بخش اول مربوط به باز کردن قرآن و قرار دادن آن در مقابل است که این از اعمال شب‌های قدر است.
  • معنا و مفهوم حصن بودن توحید چیست؟
    16498 صفات واجب 1393/02/21
    معنا و مفهوم حصن بودن توحید این است که دست‌یابی به هر خیر و خوبی؛ و در امان ماندن از هر شر بدی، فقط در سایه اعتقاد به وحدانیت و یکتایی خداوند ممکن خواهد بود؛ زیرا همان‌گونه که ذات متعالی خداوند هم مبدأ همه امور است و هم ...
  • حقیقت علم از نظر ابن سینا چیست، کیف نفسانی به چه معنا است؟
    12741 علم حضوری و حصولی 1394/02/09
    یکی از مباحث مهم و به تعبیر خواجه نصیر طوسی از امور پیچیده این عالم،
  • آیا در اموالی که از زن باقی می ماند، سهم دختر نصف پسر است
    9267 Laws and Jurisprudence 1391/07/10
    همان طور که می دانید ارثی که به پسر می رسد دو برابر یک دختر است، این امر دارای حکمت هایی است که در سؤال 2207 می توانید مشاهده کنید. در این ‌حکم فرقی ندارد که میت پدر باشد یا مادر، زیرا به طور مطلق در ...
  • پیامبرانی که در هدایت فرزندان و نزدیکانشان موفق نبودند، آیا می‌توانند در هدایت دیگران موفق باشند؟!
    11584 صفات و زندگی پیامبران 1394/06/30
    پیامبران(ع) منادی توحید و یکتاپرستی بودند. آنان ارائه طریق می‌کردند؛ یعنی موظف بودند تا راه هدایت و سعادت را به مردم نشان دهند. این وظیفۀ بندگان است تا راهی را که به آنها نشان داده می‌شود، پیش گرفته و به مقصود اصلی برسند. اگر انسان خود راه هدایت ...
  • در فقه اسلامی حضرت زهرا(س) چه جایگاهی دارد؟
    7551 ویژگی ها و مناقب 1392/06/05
    فقه اسلامی متصدی احکام عبادی است. یکی از این احکام، لزوم احترام به معصومان(ع) است که شامل دختر بزرگوار پیامبر اسلام(ص) نیز می‌شود. عباداتی نیز به حضرتشان منتسب شده است؛ لذا بررسی برخی از احکام فقهی مربوط به حضرت فاطمه زهرا(س) نشان می‌دهد که این احکام در شمار ...
  • راه درمان بی ادبی چیست؟
    58052 درمان رذائل اخلاقی 1388/12/03
    ادب نوعی رفتار خاصّ و سنجیده با افراد پیرامون (از کوچک و بزرگ و آشنا و بی گانه) است که از تربیت شایسته نشأت می گیرد. عاقلانه زیستن و متانت در گفتار و وقار در رفتار، نشانه ادب است و بی خردی، گفتار زشت، بددهانی، تندخویی، زشت گویی، ...
  • چرا یهودیان را یهودی می‌نامند؟
    16552 بنی اسرائیل 1390/09/26
    در مورد علت نام گذاری قوم بنی اسرائیل به یهود، اختلاف است. برخی گفته اند که "یهود" به معنای هدایت یافته است و علت آن توبه قوم موسی (ع) از گوساله پرستی است.[1] برخی دیگر گفته ...
  • فهم دین و حقیقت توسط عقل چگونه اتفاق می‌افتد؟
    4633 شبهه شناسی 1397/10/30
    در مورد فهم دین توسط عقل، دو مکتب «مطلق‌‏گرایی» و «نسبی‌گرایی» وجود دارد. نسبی‌گرایان بر این باورند که صور و ماهیات اشیاء، به صورت مطلق و دست نخورده پا به ذهن انسان نمی‌‏نهند، بلکه از دو عامل اثر می‌‏پذیرند: یکى شرایط زمانى و مکانى مدرِک و دیگری دستگاه ...

پربازدیدترین ها