
لطفا صبرکنید
146
«اصالة الحلیة» یا «قاعده حلیت» به این معنا است که انسان نسبت به اشیای موجود در خارج، حق هرگونه دخل و تصرف را دارد، مگر در مواردی که دلیل قطعی بر منع تصرف از طرف شارع وارد شده باشد.
بنابر این، هرگاه در حلال یا حرام بودن چیزی شک کردیم، با اجرای اصل حلیت، حکم به حلال بودن آن میکنیم. به عنوان مثال، اگر ندانیم استعمال دخانیات حرام است یا حلال، حکم به حلیت آن میکنیم، مگر دلیلی قطعی بیابیم که با استناد به آن به این نتیجه برسیم که شارع مقدس ما را از استعمال آن نهی کرده است.
«اصل حلیت» مترادف با «اصل اباحه» بوده و دلیل وجود چنین اصلی در دانش فقه، آیات و روایاتی است که مجاز بودن مطلق چنین تصرفاتی را میرساند. مانند:
«هُوَ الَّذی خَلَقَ لَکُمْ ما فِی الْأَرْضِ جَمیعاً…»؛[1] او کسی است که همه چیزهای روى زمین را برای شما آفرید.
این آیه در مقام منتگذاری بر انسانها است. و زمانی مفهوم خواهد داشت که نعمتهای الهی از هر جهت حلال باشند، مگر موارد استثنایی که با ادله تبیین شده است.
در روایات نیز آمده است:
«کُلُّ شَیْءٍ هُوَ لَکَ حَلَالٌ حَتَّى تَعْلَمَ أَنَّهُ حَرَامٌ بِعَیْنِه...»؛[2] تمام چیزها بر تو حلال است، مگر آنکه علم قطعی به حرمت آن پیدا کنی.[3]
[1]. بقره، 29.
[2]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 5، ص 313، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407 ق.
[3]. ر. ک: ولایی، عیسی، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، ص 88- 89، تهران، نشر نی، چاپ اول، 1374ش.