جستجوی پیشرفته
بازدید
17261
آخرین بروزرسانی: 1391/10/05
خلاصه پرسش
واجب الوجود، واجب من جمیع الجهات است، به چه معنا است؟
پرسش
معنای واجب الوجود، واجب من جمیع الجهات را توضیح دهید.
پاسخ اجمالی

واجب الوجود بالذات در فلسفه، به معنای موجودی است که هستی و وجود او، ناشی از موجود دیگری نیست و از سوی ذاتِ خودِ او، وجودش دارای ضرورت می‌­باشد؛ لذا ذاتش برای موجود بودنش کافی است و نیاز به فرضِ موجود دیگری نیست. بدین ترتیب، واجب الوجود بالذات همان خداوند می‌­باشد. مقصود از این حرف که واجب الوجود بالذات، واجب الوجود از جمیع جهات است، این است که جهت امکانى در او وجود ندارد. هر صفتى که براى او به امکان عام ثابت مى‌‏شود وجوباً براى او ثابت است.

یکی از قاعده‌­های فلسفی راجع به واجب الوجود بالذات، این است که وجودِ همه جهات، صفات و ویژگی‌های او برایش ضروری است؛ یعنی صفاتِ واجب الوجود، برایش واجب (ضروری الوجود) هستند که این، به معنای آن است که هیچ جهت، صفت و ویژگی ممکنی در ذاتِ واجب الوجود نیست و هر جهت و ویژگی او، مانندِ ذاتش، دارای صفتِ وجوب است. [1]پس واجب الوجود از جمیع جهات واجب است.

برای اثبات این ادعا چند دلیل می‌توان اقامه کرد:

1. واجب بالذات اگر نسبت به صفت کمالی، جهت امکانى داشته باشد، ذات او به خودى خود، فاقد آن است و عدم آن صفت در ذاتش جاى گزین است؛ بنابر این او مرکب از وجود و عدم بوده، لازمه‌‏اش ترکب ذات است؛ لازمه ترکب، حاجت و لازمه حاجت، امکان مى‌‏باشد؛ در حالى‌که فرض، وجوب او بود و این خلاف فرض است.

2. ذات واجب الوجود، اگر به تنهایى در وجوب صفات کمالى خود که بدان متصف است کافى نباشد، ناگزیر در اتصاف به صفات خود به دیگرى نیازمند است. در این هنگام اگر ذات واجب را به تنهایى با قطع نظر از بود و نبود دیگرى اعتبار کردیم، حال اگر ذات، واجب است با وجود آن صفت، در این صورت علیت آن غیر، لغو است؛ در حالى‌که او را علت، فرض کرده‌‏ایم و این خلاف فرض است. اگر ذات، واجب باشد با عدم آن صفت، باز خلاف فرض پیش خواهد آمد.

به بیان دیگر، اگر واجب الوجود بالذات، واجب الوجود از جمیع جهات نباشد، لازمه‌اش این است که در وجوب صفتى از صفات کمال، نیازمند به غیر باشد؛ یعنی آن غیر علت آن صفت است؛ لازمه این مطلب، اتصاف واجب به وجوب غیرى است؛ در حالی‌که و اجب بالذات محال است، واجب بالغیر باشد.[2]

 


[1]. سبزواری؛ ملا هادی؛ شرح‏ المنظومة، ج ‏1، ص 377، نشر ناب، تهران، چاپ اول، 1369ش.

[2]. ر. ک. محسن دهقانى، فروغ حکمت(ترجمه و شرح نهایة الحکمة علامه سید محمد حسین طباطبائى)، ج 1، ص 324 - 331، موسسه بوستان کتاب، قم، چاپ اول، 1388ش؛ برای آگاهی بیشتر، ر. ک: http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=39639

 

نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها