لطفا صبرکنید
48813
- اشتراک گذاری
شناخت اسلام و معارف دینی همانند موارد مشابهی از این نوع، رشتههای به هم پیوستهای میباشند که باید همزمان و با تلاش و کوشش، در تمام زمینههای آن اطلاعاتی را به دست آورد و نمیتوان توصیه نمود که دقیقا از چه قسمتی آغاز نمایید. البته شناخت خداوند میتواند مهم ترین مرحله دینداری ارزیابی گردد که باید در گام های اول، بیشتر در این قسمت تلاش نمود و دقت نمایید که این یک اصل کلی نیست که همواره ایمان تازه مسلمانان، مستحکمتر از تمام افرادی باشد که از قبل بر این دین بودهاند، بلکه عارفان کاملی وجود دارند که بینش دینی آنان، به مراتب قویتر از افراد دیگر و از جمله تازه مسلمانان میباشد و اشتباهات و خطاهای دیگران به هیچ وجه نمیتواند مستندی برای دین گریزی ما بوده، بلکه هر شخصی در مقابل خدای خود، جداگانه باید پاسخگو باشد.
پرسش شما را میتوان به چند بخش تقسیم نمود:
1 – تحقیقات دینی از چه موضوعاتی باید آغاز گردد؟
2 – آیا اشخاص تازه مسلمان، غالبا ایمانی محکمتر از سایر مسلمانان دارند؟
3 – آیا اشتباهات و ریاکاریهایی که برخی اوقات در جامعه دینداران مشاهده میگردد، میتواند مستندی برای دینگریزی ما گردد؟
اما در مورد بخش اول، باید بدانیم که اعتقادات دینی، حالتی زنجیروار و به هم پیوسته داشته و نمیتوان نقطه شروع معینی برای آن درنظر گرفت هر چند، انسانی که خود را نشناخته، توانایی شناخت خداوند را ندارد و نمیتوان شخصی را که به خداوند اعتقادی ندارد، به پیروی از فرستاده و رسول او فراخواند و نیز اگر فردی رسالت پیامبر(ص) را نپذیرد، نمیتوان با او در مورد جانشینان و امامان بعد از ایشان، سخنی به میان آورد و به همین ترتیب، اگر امامت ائمه(ع) برای طرف مقابل ثابت نشده باشد، دعوت او به رعایت موازین ارائه شده از جانب آنان، تلاشی بیثمر خواهد بود.
ولی در نگاهی دیگر، تنها با بررسی سخنان پیامبران است که میتوان شناخت بهتری از خداوند داشت و به همین دلیل است که امام صادق(ع) مناجاتی را به یکی از یاران خود، آموزش میدهد که افراد در زمان غیبت امام باید محتوای آن را از خداوند درخواست نمایند، بدین مضمون که:
خدایا! خودت را به من بشناسان که اگر خودت را به من نشناسی تو را نخواهم شناخت! خدایا پیامبرت را به من بشناسان که اگر او را به من نشناسانی، هرگز او را به طور کامل نخواهم شناخت! خدایا امام و حجت خود را به من بشناسان! که اگر او را نشناسانی، در دین خود گمراه خواهم شد[1].
و به عبارتی، لازمه پیروی از پیامبران، شناخت اولیه خداوند است ولی شناخت بهتر خدا، از طریق پیامبران انجام خواهد شد و نمیتوان این ترتیب را دور باطلی دانست که از لحاظ فلسفی امکان پذیر نیست، بلکه شناخت اجمالی خداوند، موجب میگردد که پیامبران او را نیز بشناسیم و در پی آن، شناخت دقیقتری از خدای خود داشته باشیم و چنین ترتیبی، ممکن و صحیح میباشد. در سایر موارد مرتبط با اعتقادات دینی نیز گاهی به چنین معضلی برخورد مینماییم که در صورت عدم دقت، موجب سردرگمی ما خواهد شد که از کجا باید شروع نماییم!؟
به هر حال، همان گونه که امیرالمؤمنین(ع) فرمودهاند: اولین گام برای دینداری، شناخت خداوند است[2] و یقینا اگر صادقانه و با تلاش به دنبال فهم مسائل دینی باشیم، خداوند وعده فرموده که راههای رسیدن به خود را نشانمان خواهد داد[3].
نتیجهای که از این مطالب گرفته میشود، آن است که بررسی مسائل دینی را نمیتوان همانند مسیر مسابقه دو و میدانی دانست که از نقطهای آغاز و به جایی تمام میشود، بلکه اعتقادات خود را باید به صورت همزمان و به هم پیوسته تقویت نمود، همان گونه که نمیتوان به جوانی که جویای تحصیلات عالیه و مطالعات تحقیقی بعد از آن و ازدواج و کسب درآمد و رسیدگی به پدر و مادر و نیز انجام فعالیت های مذهبی میباشد، توصیه نمود که از یک مورد شروع نموده و به ترتیب، به دیگر موارد بپردازد، بلکه او باید با تدبیر و مدیریت خود، همزمان در تمام این زمینهها فعالیت نموده تا سرانجام به همه آنها دست یابد و یا نیز شخصی که خواستار آشنایی با کامپیوتر است، باید همزمان در مورد سختافزارها و نرمافزارها و ویروسها و ...مطالعه نماید، تا دانش کافی را در این زمینه به دست آورد.
در تحقیقات دینی نیز باید به همین شیوه عمل شود و به عنوان نمونه، نمیتوان توصیه نمود که اکنون در مورد خدا و پیامبر تحقیق نموده و بعد از تمام شدن مطالعات و دستیابی به یک نتیجه مشخص، شروع به انجام فرایض دینی همانند نماز و روزه و حج نما و بعد از انجام این فرایض، سراغ اموال خود رفته، برای محرومان و مستضعفان سهمی را در نظر بگیر!
اما نکته بسیار مهمی در مورد رفتار دینی وجود دارد که باید مورد توجه واقع گردد و آن این که، هرگاه در طول زندگی خود، گوشهای از زوایای دین برایمان روشن و واضح شد، به آن قسمتی که شناخت کامل به آن یافتیم، دقیقا عمل نموده و در جستجوی شناخت موارد دیگر باشیم، همان گونه که شب های رمضان در دعای افتتاح از بارگاه الاهی میخواهیم: خدایا چنان کن که به آن چه از حق که به ما شناساندی، عمل نماییم و هرچه که تا کنون نشناختیم را نیز به ما بشناسان[4]. خداوند در آیات قرآن تنها آنانی را به شدت تهدید مینماید که بعد از روشن شدن حق برایشان، باز به مخالفت با آن برخاستهاند[5] و در چنین حالتی است که هیچ عذری نزد پروردگار نخواهند داشت. هم چنین اگر ما در مورد بخشی از دین به شناختی دست یافتیم، باید به بخش های دیگری که ناشی از آن بوده، عمل نماییم و منتظر تهیه دلیل برای تمام آن موارد نباشیم. به عنوان نمونه، اگر اعجاز قرآن و نزول آن از جانب خداوند برای ما ثابت شد، دیگر نباید برای انجام دستورات مندرج در آن، به دنبال دلیل باشیم که مثلا چرا نماز و روزه واجب بوده و ربا و قمار حرام است؟ البته، تلاش در جهت شناخت دلایل این احکام نیز قابل تقدیر است، اما مراد ما این است که نباید تا زمان مشخص شدن دلایل این احکام، عمل به آنها را ترک نماییم.
اما این که مطرح فرمودید که تمام افراد تازه مسلمان، ایمانی قویتر از دیگر مسلمانان دارند ، مورد پذیرش ما نیست، بلکه تنها میتوان بیان نمود که ایمان این افراد؛ چون بر اساس مطالعه و تحقیق صورت پذیرفته؛ از ایمان مسلمانانی که بدون تحقیق و تنها به دلیل تعلق داشتن به خانواده و جامعهای مسلمان، پیرو این دین میباشند، قویتر است، اما مطمئنا افراد مسلمان دیگری نیز وجود دارند که تنها به دلیل اسلام پدرانشان، مسلمان نشدهاند، بلکه از طرفی، با تحقیق و مطالعه، عقاید دینی خود را مستحکم نموده و از طرفی با تلاش در تهذیب نفس، به خداوند نزدیکتر شدند.
البته افراد تازه مسلمان، به دلیل این که از سویی مورد توجه و احترام دیگر مسلمانان واقع میشوند، و از طرفی؛ به دلیل قرار گرفتن در فضای معنوی جدید؛ احساس بهتری نسبت به تکالیف اسلامی دارند.
مشابه این مسئله را میتوان در شور و شوق نوجوانانی دانست که برای اولین بار، روزه مستحبی میگیرند و آثار روزهداری در تمام وجودشان هویدا است، که هرچند آنها نیز مورد توجه خداوند میباشند، ولی نمیتوانیم روزه آنان را با روزه عارفان کاملی که عمل آنان بدون هیچ نمود ظاهری و در سکوتی ناشی از اطمینان انجام میگردد، مقایسه نماییم.
اما در مورد بخش آخر پرسشتان که جامعه دیندار را جامعهای آکنده از ریا و اشتباه تصور نمودهاید، باید گفت که هرچند نمیتوان وجود اشتباهاتی را در میان دینداران انکار نمود، اما آیا فقط این دیندارانند که در زندگی خود دچار اشتباه و خطا میگردند و تمام افراد بیدین، رفتاری انسانی و مطابق با فطرت بشری دارند؟!
حقیقت این است که تمام آدمیان در معرض خطا و اشتباه هستند، ولی خطای افراد دیندار به دلیل وجاهتی که دارند، بیشتر به نظر آمده و بر این اساس، متدینین باید بیشتر مراقب رفتار و اعمال خود باشند.
به عنوان نمونه، اگر صدها نفر مرتکب تخلف رانندگی شوند، به آن اندازه جلب توجه نمینماید که یک فرد متدین چنین تخلفی را انجام دهد!
اما صرف نظر از آن چه گفته شد، به هیچ وجه نمیتوانیم تخلف دینداران و حتی برخی عالمان دینی از موازین شرعی را مستندی برای گریز خود از دین قرار دهیم، چون دین عبارت است از معیارهایی که انسان را به راه راست و به سوی خداوند هدایت مینماید و بعد از آن که اطمینان یافتیم که این معیارها از جانب خداوند بوده و شک و شبههای نیز در صحت محتوای آن نداشته باشیم، نباید عدم رعایت چنین موازینی را از جانب اشخاصی که داعیه دینداری دارند، دلیلی بر ضعف مبانی دینی بدانیم، همان گونه که اگر اعتیاد برخی پزشکان به مواد مخدر و نیز عدم رعایت قواعد ساخت و ساز از جانب برخی مهندسین و مواردی از این دست را مشاهده نماییم، نمیتوانیم نتیجه بگیریم که میتوان به جانب اعتیاد رفته و یا نیازی به مراعات موازین مهندسی در ساختمان خود نداریم. بر این اساس، باید میان موازین دینی و رفتار دینداران تفاوت گذاشته و در صورتی که در مسئلهای از مسائل دین شبههای داشته باشیم، باید با تحقیق بیشتر، به آن چه حق است، اطمینان پیدا کنیم، اما بعد از به دست آوردن چنین اطمینانی، نباید به رفتار دیگر اشخاص، اهمیتی دهیم بلکه باید تابع فرموده خداوند باشیم که: ای کسانی که ایمان آوردهاید، مراقب رفتار خودتان باشید! اگر شما در مسیر هدایت گام بردارید، رفتار دیگران آسیبی به شما نخواهد رسانید! تمامتان به سوی خدا باز خواهید گشت ...[6] و به کمک پروردگار خود امیدوار باشیم که خود او فرموده: ما در دنیا و آخرت به کمک فرستادگان خود و افرادی که ایمان آوردهاند، خواهیم شتافت[7].
[1] - "اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی نَفْسَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَفْسَکَ لَمْ أَعْرِفْکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی نَبِیَّکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَبِیَّکَ لَمْ أَعْرِفْهُ قَطُّ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی"؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 1، ص 342، روایت 29، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1365 ه ش.
[2] - نهج البلاغه، دار الهجره للنشر، قم، بیتا، ص 39 (اول الدین معرفة الله).
[3] - عنکبوت، 69 (و الذین جاهدوا فینا لنهدینّهم سبلنا).
[4] - شیخ طوسی، التهذیب، ج 3، ص 110، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1365 ه ش.
[5] - آل عمران، 103 و ... .
[6] - مائده، 105.
[7] - غافر، 51 .