لطفا صبرکنید
بازدید
35659
35659
آخرین بروزرسانی:
1393/03/03
خلاصه پرسش
مفرد شرایط و شروط و أشراط چیست؟ و این کلمات چه تفاوتی با هم دارند؟
پرسش
آیا شرایط جمع شرط است؟ باشروط چه فرقی دارد؟
پاسخ اجمالی
از نظر ادبیات عرب، «شروط» و «شرائط»، جمع مکسرند و از جمعهای «کثره» به شمار میآیند؛[1] یعنی هر دو دلالت بر سه و بالاتر از سه تا بینهایت مینمایند.
اما از نظر مبدأ اشتقاق، بین اهل لغت اختلاف نظر وجود دارد که بنابر دیدگاه مشهور، «شروط» بر وزن فُعوُل، جمع شرط است. مانند عقود که جمع عقد است یا مانند شموس و فلوس که جمع شمس و فلس هستند.[2]
اما «شرائط»، بر وزن «فَعایِل یا فَعاوِل»[3] جمع «شَریطه» میباشد که با شرط هم معنا بوده و همان معنایی را افاده میکند که لفظ شرط افاده مینماید.[4]
بنابر قول برخی، «شرائط»، جمع الجمع است؛ یعنی جمع شروط است که شروط نیز جمع شرط میباشد.[5]
برخی نیز گفتهاند: «شروط و شرائط هر دو جمع شرط هستند».[6]
طبق دیدگاه مشهور،[7] «شرط»، مصدر است که به معنای الزام و التزام چیزی در بیع و غیر بیع میباشد.[8] و فعل آن از دو باب «فَعَلَ یَفعُلُ» مانند قَتَلَ یَقتُلُ و «فَعَلَ یَفعِلُ» مانند ضَرَبَ یَضرِبُ آمده است. [9] یعنی در کلام عرب هم «شَرَطَ یَشرُطُ» و هم «شَرَطَ یَشرِطُ» استعمال شده است.[10]
جمع مکسر دیگری نیز از ریشه «ش،ر،ط» مشتق میشود که از نظر معنا و وزن مفرد با شروط و شرائط متفاوت است و آن لفظ «أَشراط» بر وزن أفعال[11] میباشد که جمع «شَرَط»[12] به معنای علامت و نشانه است.[13] چنانکه در قرآن کریم در آیه «فَهَلْ یَنْظُرُونَ إِلاَّ السَّاعَةَ أَنْ تَأْتِیَهُمْ بَغْتَةً فَقَدْ جاءَ أَشْراطها فَأَنَّى لَهُمْ إِذا جاءَتْهُمْ ذِکْراهُمْ».[14] استعمال شده و به معنای علامات و نشانههای قیامت آمده که برخی از علمای تفسیر با استناد به روایات، بیش از صد علامت و نشانه برای قیامت بیان نمودهاند.[15]
اما از نظر مبدأ اشتقاق، بین اهل لغت اختلاف نظر وجود دارد که بنابر دیدگاه مشهور، «شروط» بر وزن فُعوُل، جمع شرط است. مانند عقود که جمع عقد است یا مانند شموس و فلوس که جمع شمس و فلس هستند.[2]
اما «شرائط»، بر وزن «فَعایِل یا فَعاوِل»[3] جمع «شَریطه» میباشد که با شرط هم معنا بوده و همان معنایی را افاده میکند که لفظ شرط افاده مینماید.[4]
بنابر قول برخی، «شرائط»، جمع الجمع است؛ یعنی جمع شروط است که شروط نیز جمع شرط میباشد.[5]
برخی نیز گفتهاند: «شروط و شرائط هر دو جمع شرط هستند».[6]
طبق دیدگاه مشهور،[7] «شرط»، مصدر است که به معنای الزام و التزام چیزی در بیع و غیر بیع میباشد.[8] و فعل آن از دو باب «فَعَلَ یَفعُلُ» مانند قَتَلَ یَقتُلُ و «فَعَلَ یَفعِلُ» مانند ضَرَبَ یَضرِبُ آمده است. [9] یعنی در کلام عرب هم «شَرَطَ یَشرُطُ» و هم «شَرَطَ یَشرِطُ» استعمال شده است.[10]
جمع مکسر دیگری نیز از ریشه «ش،ر،ط» مشتق میشود که از نظر معنا و وزن مفرد با شروط و شرائط متفاوت است و آن لفظ «أَشراط» بر وزن أفعال[11] میباشد که جمع «شَرَط»[12] به معنای علامت و نشانه است.[13] چنانکه در قرآن کریم در آیه «فَهَلْ یَنْظُرُونَ إِلاَّ السَّاعَةَ أَنْ تَأْتِیَهُمْ بَغْتَةً فَقَدْ جاءَ أَشْراطها فَأَنَّى لَهُمْ إِذا جاءَتْهُمْ ذِکْراهُمْ».[14] استعمال شده و به معنای علامات و نشانههای قیامت آمده که برخی از علمای تفسیر با استناد به روایات، بیش از صد علامت و نشانه برای قیامت بیان نمودهاند.[15]
[1]. سیوطی، عبدالرحمن بن ابی بکر، همع الهوامع، محقق، هنداوی، عبدالحمید، ج 3، ص 364، مصر، المکتبة التوفیقیة،؛ ابن عقیل، عبدالله بن عبدالرحمن، شرح ابن عقیل، تحقیق: محمد محیی الدین، عبدالحمید، ج 4، ص 114، قاهره، دارالتراث، چاپ بیستم، 1400ق.
[2]. طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، تحقیق، حسینی، سید احمد، ج 4، ص 258، تهران، کتابفروشی مرتضوی، چاپ سوم، 1375ش؛ مامقانى، ملا عبد اللّٰه بن محمد حسن، نهایة المقال فی تکملة غایة الآمال، ص 144، قم، مجمع الذخائر الإسلامیة، چاپ اول، 1350 ق.
[3]. این وزن را «منتهی الجموع» گویند؛ زیرا هر اسمی به این وزن جمع بسته شود پس از آن دیگر جمع بسته نمیشود.
[4]. مجمع البحرین، همان؛ نهایة المقال، همان.
[5]. نهایة المقال، همان.
[6]. قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج 4، ص 14، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ ششم، 1371ش.
[7]. «برخی نیز گفتهاند: «شرط»، اسم ذات است به معنای عهد و پیمان میباشد»، یزدى، طباطبایی، سید محمد کاظم، حاشیة المکاسب، ج 2، ص 105، قم، مؤسسه اسماعیلیان، چاپ اول، 1410 ق.
[8]. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 7، ص 329، بیروت، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق.
[9]. حاشیة المکاسب، همان.
[10]. برای اطلاع از معنای شرط، در اصطلاحات علوم مختلف؛ مانند نحو، اصول، فقه، فلسفه، کلام، قانون و...، ر. ک، الشروط أو الالتزامات التبعیة فی العقود، ج 1، ص 16 - 33.
[11]. مانند «اقلام» که جمع «قلم» یا مانند «اسباب» که جمع «سبب» است.
[12]. به فتح شین و راء.
[13]. درویش، محیى الدین، اعراب القرآن و بیانه، ج 9، ص 212، سوریه، دارالارشاد، چاپ چهارم، 1415 ق؛ محمود عبد الرحمان، معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهیة، ج 1، ص 187، بینا، بیجا، بیتا.
[14]. «آیا آنها [کافران] جز این انتظارى دارند که قیامت ناگهان فرا رسد (آن گاه ایمان آورند)، در حالىکه هم اکنون نشانههاى آن آمده است. اما هنگامى که بیاید، تذکّر (و ایمان) آنها سودى نخواهد داشت»، محمد، 18.
[15]. برای اطلاع بیشتر ر.ک؛ طیب، سید عبد الحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج 12، ص 177 – 178، تهران، انتشارات اسلام، چاپ دوم، 1378 ش.
نظرات