لطفا صبرکنید
29985
- اشتراک گذاری
همهی موجودات این عالم دارای دو وجود هستند: یکی وجود علمی در نزد خداوند که از آن به وجود نوری تعبیر میکنند؛ و دیگری وجود عینی، مانند وجود در عالم ماده برای موجودات مادی. وجود نوری پیامبر اکرم(ص) به دلیل جامعیت و برتری، قبل از همهی موجودات و واسطه برای تحقق وجود نوری و به تبع آن واسطهی در وجود عینی بقیهی موجودات است؛ اما وجود عینی و مادی پیامبر(ص) روشن است که بعد از وجود مادی و عینی حضرت آدم(ع) است، بلکه از این جهت وجود حضرت آدم واسطهی در تحقق وجود پیامبر است.
برای روشن شدن موضوع مطرح شده در پرسش، باید گفت:
الف) تمام موجودات این عالم دارای دو وجود هستند: یکی وجود علمی در نزد خداوند که از آن به وجود نوری تعبیر میکنند، دیگری وجود عینی، مانند وجود در عالم ماده برای موجودات مادی. وجود نوری پیامبر اکرم(ص) به دلیل جامعیت و برتری، قبل از همۀ موجودات و واسطه برای تحقق وجود نوری و به تبع آن واسطۀ در وجود عینی بقیۀ موجودات است.
در تبیین این مطلب گذشته از دلایل عقلی و بیانات عرفانی، [1] دلایل نقلی نیز وجود دارد که به برخی از آنها اشاره میکنیم:
مقصود از این اولیّت، اولیّت رتبى است، نه زمانى؛ زیرا اگر مقصود اولیت زمانى بود، هر پیامبرى نسبت به قوم خویش «اول المسلمین» بود، و پیامبران پیشین نیز به طریق اولى میتوانستند مصداق این آیه باشند. از اینکه خداى سبحان تنها به پیامبر اسلام فرمود بگو: «مأمورم که اول المسلمین باشم»، براى آن است که آنحضرت اوّل صادر، یا اول ظاهر است. [3]
این روایت، اشاره به همان نشئه غیر مادی و طبیعی پیامبر اکرم(ص) دارد.
- پیامبر فرمود: «من پیامبر بودم در حالی که حضرت آدم(ع) بین آب و گل بود». [5]
مسلّماً مراد این روایات، نشئه عنصری و مادی پیامبر نیست.
- در روایاتى که معصومان(ع) «نور و مخلوق اول» مطرح شدهاند، به این نکته نیز اشاره شده است که خداى متعال از نور ایشان، هر چیز و هر کمال وجودى را آفریده است؛ یعنی، وجود و هستى خیر است، و هر وجود از نظر جنبهی وجودى - با قطع نظر از حدود و نقایص - خیر است. بر این اساس همهی موجودات و تمامى وجودات و کمالات وجودى، از جلوهها و ظهورات همین مخلوق اول و نور معصوم است، و مخلوقات مراتب مختلف تجلیات این نورند. [6]
به عبارت دیگر، «نور معصوم»، سبب وجود موجودات دیگر است و موجودات دیگر، آثار و صورتهاى نازلهی این حقیقت، در مراتب مختلف و متنوع هستند.
- رسول خدا(ص) در حدیثى به نسبت طولانى، به این حقیقت به صراحت فرمود: «از نور رسول خدا، عرش خلق شده است؛ از نور علی(ع) ملائکه به وجود آمدهاند؛ از نور فاطمه(س) آسمانها و زمین خلق شده است؛ از نور امام حسن(ع) خورشید و ماه پدیدار گشتهاند؛ از نور امام حسین(ع) بهشت و حورالعین قدم به هستى نهادهاند و ...». [7]
البته هر چند در این روایت آمده است، از نور رسول خدا، عرش خلق شده است، ولی روایات دیگر بیانگر این حقیقتاند که «مخلوق اول» در عین اینکه یک حقیقت و یک موجود است، حقیقت همهی چهارده معصوم است؛ یعنى هم حقیقت رسول خدا(ص) بوده و هم حقیقت تک تک عترت آنحضرت است. آنان در عین یکى بودن، متعدد هم هستند و همهی آنان، ظهورات روح و حقیقت واحدند. مانند این روایت:
جابر بن عبدالله از امام محمد باقر(ع) نقل میکند: «خدای متعال، چهارده هزار سال قبل از خلقت آدم، چهارده نور از نور عظمتش را خلق کرد، آن چهارده نور ارواح ما بود». جابر میگوید: از امام درباره اسامى آن چهارده نور سؤال کردم، ایشان فرمود: «محمد، على، فاطمه، حسن، حسین(ع) و نه فرزند حسین(ع) که نهمین فرد قائم ایشان است». [8]
امام باقر(ع) میفرماید: «اى جابر! اول مخلوقى که خداوند خلق کرد، محمد و عترت هدایت شدهی آنحضرت بودند. پس آنان اشباح نور در برابر خداوند بودند. جابر میگوید: به حضرت عرض کردم اشباح چیست؟ فرمود: سایهی نور، بدنهاى نورى بدون روح که مؤَیَّد به یک روح یگانه و واحد بودند و آن روح القدس بود...». [9]
این روایات تصریح دارند که: آنان بدنهای نورى بودند که ارواح متعدد نداشتند، بلکه مؤیّد به یک روح بودند و آن عبارت است از «روح القدس»؛ یعنی حقیقت روح و جان همه، یکى بود و ظهورات (ابدان نورى و یا اشباح نورى) متعدد بود.
اینکه در زیارت جامعه میخوانیم «و ان ارواحکم و طینتکم واحدة»، اشاره به این حقیقت دارد که چهارده معصوم، یک نورند و در این جهت با هم اتحاد دارند. این اتحاد - در عین غیریت - نه تنها در اوّل خلقت بوده، بلکه در نظام مادى و زندگى دنیایی و حقیقت آنان، یکى بوده است و ایشان در عین تعدد صورى و ظاهرى با همدیگر، وحدت و اتحاد دارند.
بنابراین، سخن مذکور در سؤال، با آنچه که در آیات و روایات وجود دارد، مطابقت دارد و صحیح است. البته این مطلب با این تعبیر که «حضرت محمد به اذن الله حضرت آدم را خلق کرد» تفاوت دارد.
ب) وجود عینی و مادی پیامبر(ص) از وجود مادی و عینی حضرت آدم است، به عبارت دیگر، از این جهت وجود حضرت آدم واسطۀ در تحقق وجود پیامبر است. [10]
[1]. ر. ک: پایگاه حوزه، بخش پرسش و پاسخ، در مورد خلقت حضرت محمد(ص) قبل از حضرت آدم(ع).
[3]. جوادی آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی قرآن کریم، ج 8، ص 30 و 31، قم، نشر اسراء، چاپ دوم، 1379ش.
[4]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 1، ص 97، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
[5]. همان، ج 16، ص 402، باب 12، «نادر فی اللطائف فی فضل نبینا».
[6]. طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه، موسوی همدانی، سید محمد باقر، ج 1، ص 121، قم، دفتر انتشارات اسلامی.
[7]. بحار الانوار، ج 15، ص 15. استرآبادى، على، تأویل الآیات الظاهرة فی فضائل العترة الطاهرة، ص 144، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، چاپ اول، 1409ق.
[8]. بحارالانوار، ج 25، ص 4.
[9]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 1، ص 442، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[10]. برای اطلاع بیشتر، ر. ک : 731 (سایت: 911) (قرآن و خلقت انسان).