لطفا صبرکنید
بازدید
12831
12831
آخرین بروزرسانی:
1393/09/29
کد سایت
fa51244
کد بایگانی
63048
نمایه
زندگینامه حسن بن ابى الحسن دیلمى و آثار علمی او
طبقه بندی موضوعی
درایه الحدیث|شخصیت های شیعی|تألیفات شیعی
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
نویسنده کتاب «ارشاد القلوب الی الصواب» کیست؟ آیا این کتاب از نظر شیعیان کتاب معتبری است؟
پرسش
نویسنده کتاب «ارشاد القلوب الی الصواب» کیست؟ آیا این کتاب از نظر اهل تشیع کتاب معتبری است؟
پاسخ اجمالی
«إرشاد القلوب إلى الصواب»؛ نوشته حسن بن ابى الحسن دیلمى، از علماى قرن هشتم هجرى است که در دو جزء؛ حاوى مواعظ قرآن و سنت و فضائل امام على(ع) و اهل بیت(ع) میباشد.
گفتنی است؛ از دیدگاه برخی علماى تراجم و کتابشناسی، جزء دوم این کتاب که پیرامون فضائل اهل بیت است، از دیلمى نبوده و بعداً ملحق به کتاب شده است، اما برخی دیگر این نظر را تأیید نکرده و تمام کتاب را نوشته دیلمى میدانند.
مؤلف، روایات را مستقیماً و بدون ذکر سند از پیامبر(ص) و ائمه(ع) نقل کرده و دلیل این کار خود را شهرت داشتن این روایات در کتب روایى ذکر میکند. از این نکته فهمیده میشود که قصد دیلمى تألیف کتابی روایى نبوده، بلکه او تنها قصد بیدار کردن خفتگان و غفلتزدگان، بهوسیله مواعظ معصومان(ع) داشته است.
به طور کلی؛ اندیشمندان شیعی، با توجه به محتوا، این کتاب را ارزشمند دانسته و از آن نقل کردهاند.
گفتنی است؛ از دیدگاه برخی علماى تراجم و کتابشناسی، جزء دوم این کتاب که پیرامون فضائل اهل بیت است، از دیلمى نبوده و بعداً ملحق به کتاب شده است، اما برخی دیگر این نظر را تأیید نکرده و تمام کتاب را نوشته دیلمى میدانند.
مؤلف، روایات را مستقیماً و بدون ذکر سند از پیامبر(ص) و ائمه(ع) نقل کرده و دلیل این کار خود را شهرت داشتن این روایات در کتب روایى ذکر میکند. از این نکته فهمیده میشود که قصد دیلمى تألیف کتابی روایى نبوده، بلکه او تنها قصد بیدار کردن خفتگان و غفلتزدگان، بهوسیله مواعظ معصومان(ع) داشته است.
به طور کلی؛ اندیشمندان شیعی، با توجه به محتوا، این کتاب را ارزشمند دانسته و از آن نقل کردهاند.
پاسخ تفصیلی
«إرشاد القلوب إلى الصواب» نوشته حسن بن ابى الحسن دیلمى است که نخست نگاهی کوتاه به زندگی این دانشمند شیعی داشته سپس به بررسی کتاب او میپردازیم.
ولادت و وفات
ابو محمد، حسن بن ابى الحسن بن محمد دیلمى از علماى قرن هشتم هجرى است،[1] اما تاریخ دقیق ولادت و وفاتش مشخص نیست.
اعتماد بزرگان به وثاقت و مقام علمى
براى درک مقام علمى هر شخصیتی، باید نگاهی به اظهار نظرهای بزرگان هم عصر و بعد او انداخت و دید که آنها چگونه شخص مورد نظر را معرفى کردهاند.
با نگاهى اجمالى به کلمات بزرگان در ارتباط با شخصیت دیلمى صفاتى؛ مانند: عارف، عالم، فاضل، محدّث، کامل، و... را در وصف او میبینیم.[2] تمام بزرگانى که نامى از دیلمى بردهاند، او را از بزرگان امامیه در علوم مختلف، خصوصاً فقه و حدیث و عرفان دانستهاند.
تألیفات
1. ارشاد القلوب الى الصواب.
2. غرر الأخبار و درر الآثار: در مناقب اهل بیت(ع).
3. اعلام الدین فی صفات المؤمنین: از کتابهاى مهم دیلمى، و شامل مواعظ بلند اخلاقى است و در آن بحثهاى کلام، تفسیر، مواعظ، ادعیه، صفات حسنه و رذائل اخلاق و بحثهاى متنوع و فراوان دیگرى از کلام معصومان(ع) نقل کرده است.
4. الأربعون حدیثا.[3]
سیر و سلوک و بینش سیاسى و اجتماعى و ادبى مؤلّف
حسن بن ابی الحسن دیلمى، از علماى روشن ضمیر، ادیب وارسته، پارسا، و داراى بینش سیاسى بود، و براى تحقّق و اجراى اسلام ناب، در ابعاد گوناگون، سعى و تلاش فراوانى مینمود.[4]
او در فرازى از شرح حال خود چنین میگوید: «من در دوران جوانى هنگامى که نیمههاى شب براى تهجّد برمیخاستم، و مشغول خواندن دعایى که قبل از نماز شب وارد شده میشدم،[5] پیش خود شرمنده میشدم؛ زیرا مضمون این دعا را در وجود خودم نمییافتم، و ادّعاى دروغ مینمودم، تا اینکه براى خلاصى از ادّعاى دروغ، با ذهن و نیّت خودم عهد کردم که هنگام خواندن این دعا چنین نیّت کنم که به زودى چنین حالتى در آینده برایم حاصل میشود.
وقتى که سنّ و سالم بالا رفت و پیر شدم، نیرویم تحلیل رفت و ناتوان گشتم و ساعتهاى کوچیدن از این دنیا به سراى وحشت و غریب فرا رسید، دیگر چنین ذهنیّتى برایم باقى نماند که ادّعاى دروغ نمایم، بلکه چه بسا امید آن داشتم که شب را زنده به روز نیاورم، و روز را به شب نرسانم، وقتى گام برداشتم، گام بعدى فرا نرسد، و لقمه غذا که در دهانم است، دیگر مهلت بلعیدن آن به من داده نشود، از اینرو چنین دعا میکردم: «خدایا! بیخوابى مرا به خود مشغول نموده، و آرامش درونى مرا به هم زده است. اى خدا و مولا و آقاى من! ترس از تو، باعث اندوه طولانى، و ضعف جسمم شده، و مرا در غم و حزن جانکاه و دائم فرو برده، و از خانواده و فرزند، بازداشته است، به طورى که اشکم جارى، و ناله جانسوز بین گلو و سینهام بلند است. اى سرور و مولاى من! اندوه پرسوز مرا با خنکى عفو و بخششت، خنک کن، و با گستردگى رحمت و آمرزشت، اندوهم را برطرف ساز، چرا که من جز از خوف تو آرام نگیرم، و جز در پرتو فروتنى در برابر عظمت تو، عزیز نمیشوم، و جز در پرتو اطمینان و توکّل به تو رستگار و پیروز نمیگردم، اى مهربانترین مهربانان».[6]
از بینش سیاسى و اجتماعى دیلمى اینکه در ذکر اختلافات سران کشورهاى اسلامى پس از انقراض سلسله عبّاسیان در سال 656ق، مینویسد: «اختلاف و کشمکش شدید سران کشورهاى اسلامى باعث ضعف و ناتوانى مسلمانان، و تقویت کافران شده است و این موضوع بسیار نگرانکننده است ... تا جایى که حدود صد سال است که مسلمانان به دست کافران کشته میشوند، و اموالشان در چنگال آنها به یغما برده میشود، به هوش باشید، و با اتّحاد و به هم پیوستگى، نگذارید کافران بر شما مسلّط گردند».[7]
کتابشناسی ارشاد القلوب
«إرشاد القلوب إلى الصواب»؛ حاوى مواعظ قرآن و سنت و فضائل امام على(ع) و اهل بیت(ع) میباشد. مصنف ابتدا مواعظى گرانبها از قرآن کریم نقل کرده، پس از آن، مواعظ پیامبر(ص) و ائمه(ع) را آورده، سپس ابواب کتاب را آغاز نموده است.
عناوین بخشهای کتاب طورى تنظیم شده که بیشترین اثر را براى خواننده کتاب به دنبال داشته باشد.
نویسنده در مقدمه، درباره انگیزه تألیف میگوید: «چون دیدم سلطان شهوت و غضب بر مردم تسلط یافته و مردم مشغول به خود شدهاند و آخرت را فراموش کردهاند، این کتاب را نوشتم و آنرا "إرشاد القلوب إلى الصواب" نام نهادم تا هر کس به آن عمل کند از عذاب الیم الهى در امان بماند».[8]
ارشاد القلوب در یک مجلد چاپ و منتشر شده است که، شامل دو جزء است؛ جزء اول کتاب، در حکمتها و مواعظ قرآن و سنت است و جزء دوم، در فضائل امامان معصوم(ع) میباشد.
مؤلف، روایات را مستقیماً و بدون آوردن سلسله سند از پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) نقل میکند و دلیل این کار خود را شهرت داشتن این روایات در کتب روایى ذکر میکند.[9] از این نکته فهمیده میشود که قصد دیلمى تألیف کتابی روایى نبوده، بلکه تنها قصد بیدار کردن خفتگان و غفلتزدگان، بهوسیله مواعظ معصومان(ع) را داشته است.
البته بسیاری از روایات موجود در این کتاب را میتوان در کتب دیگر و با سلسله سند مشاهده کرد.
مؤلف که خود اهل سیر و سلوک بوده، کلامى گیرا و نَفَسى گرم دارد؛ به طورى که، مطالعه کننده کتاب تحت تأثیر مواعظ آن قرار میگیرد.
انتساب جزء دوم کتاب
برخی از علماى تراجم و کتابشناسی، معتقدند که جزء دوم کتاب ارشاد القلوب، که پیرامون فضائل اهل بیت است، از دیلمى نبوده و بعداً ملحق به کتاب شده است و در اثبات این ادعا شواهدى نیز آوردهاند، از جمله اینکه نام کتاب با موضوع جزء دوم کتاب هیچ تناسبى ندارد.[10]
البته این نظر مورد تأیید برخی از علما واقع نشده و تمام کتاب را نوشته دیلمى میدانند.[11]
ارشاد القلوب؛ از نگاه علمای شیعه
اندیشمندان اسلامى در تمجید کتاب ارشاد القلوب مطالبى گفتهاند که در اینجا عبارتهای برخی از آنها را ذکر میکنیم:
آقا بزرگ تهرانى(متوفای 1389ق): «کتاب ارشاد القلوب، کتاب ارزشمندى است. عالم بزرگ، سید على صدر الدّین مدنى (معروف به سیّد على خان) شارح صحیفه سجّادیه، این کتاب را با رباعیاتی تقریظ و تمجید کرده، و ستوده است».[12]
علّامه مجلسى(متوفای 1110ق): «کتاب ارشاد القلوب، کتاب زیبا و جالبى است که شامل اخبار متین و عجیب میباشد... با توجّه به گفتار علما، و محتواى کتاب ارشاد القلوب، و همچنین نقل علماى بزرگ از آن کتاب، عظمت مقام علمى مؤلّف آن آشکار میگردد».[13]
ایشان از کتابهای «أعلام الدین» و «ارشاد القلوب» در «بحار الانوار» نقل حدیث کرده است.
شیخ حرّ عاملی(متوفای 1104ق) صاحب «وسائل الشیعه» نیز، بسیار از کتابهاى او نقل میکند.
ابن فهد حلى (متوفاى 841ق) در «عدة الداعى» از دیلمى مطلب نقل میکند.
ولادت و وفات
ابو محمد، حسن بن ابى الحسن بن محمد دیلمى از علماى قرن هشتم هجرى است،[1] اما تاریخ دقیق ولادت و وفاتش مشخص نیست.
اعتماد بزرگان به وثاقت و مقام علمى
براى درک مقام علمى هر شخصیتی، باید نگاهی به اظهار نظرهای بزرگان هم عصر و بعد او انداخت و دید که آنها چگونه شخص مورد نظر را معرفى کردهاند.
با نگاهى اجمالى به کلمات بزرگان در ارتباط با شخصیت دیلمى صفاتى؛ مانند: عارف، عالم، فاضل، محدّث، کامل، و... را در وصف او میبینیم.[2] تمام بزرگانى که نامى از دیلمى بردهاند، او را از بزرگان امامیه در علوم مختلف، خصوصاً فقه و حدیث و عرفان دانستهاند.
تألیفات
1. ارشاد القلوب الى الصواب.
2. غرر الأخبار و درر الآثار: در مناقب اهل بیت(ع).
3. اعلام الدین فی صفات المؤمنین: از کتابهاى مهم دیلمى، و شامل مواعظ بلند اخلاقى است و در آن بحثهاى کلام، تفسیر، مواعظ، ادعیه، صفات حسنه و رذائل اخلاق و بحثهاى متنوع و فراوان دیگرى از کلام معصومان(ع) نقل کرده است.
4. الأربعون حدیثا.[3]
سیر و سلوک و بینش سیاسى و اجتماعى و ادبى مؤلّف
حسن بن ابی الحسن دیلمى، از علماى روشن ضمیر، ادیب وارسته، پارسا، و داراى بینش سیاسى بود، و براى تحقّق و اجراى اسلام ناب، در ابعاد گوناگون، سعى و تلاش فراوانى مینمود.[4]
او در فرازى از شرح حال خود چنین میگوید: «من در دوران جوانى هنگامى که نیمههاى شب براى تهجّد برمیخاستم، و مشغول خواندن دعایى که قبل از نماز شب وارد شده میشدم،[5] پیش خود شرمنده میشدم؛ زیرا مضمون این دعا را در وجود خودم نمییافتم، و ادّعاى دروغ مینمودم، تا اینکه براى خلاصى از ادّعاى دروغ، با ذهن و نیّت خودم عهد کردم که هنگام خواندن این دعا چنین نیّت کنم که به زودى چنین حالتى در آینده برایم حاصل میشود.
وقتى که سنّ و سالم بالا رفت و پیر شدم، نیرویم تحلیل رفت و ناتوان گشتم و ساعتهاى کوچیدن از این دنیا به سراى وحشت و غریب فرا رسید، دیگر چنین ذهنیّتى برایم باقى نماند که ادّعاى دروغ نمایم، بلکه چه بسا امید آن داشتم که شب را زنده به روز نیاورم، و روز را به شب نرسانم، وقتى گام برداشتم، گام بعدى فرا نرسد، و لقمه غذا که در دهانم است، دیگر مهلت بلعیدن آن به من داده نشود، از اینرو چنین دعا میکردم: «خدایا! بیخوابى مرا به خود مشغول نموده، و آرامش درونى مرا به هم زده است. اى خدا و مولا و آقاى من! ترس از تو، باعث اندوه طولانى، و ضعف جسمم شده، و مرا در غم و حزن جانکاه و دائم فرو برده، و از خانواده و فرزند، بازداشته است، به طورى که اشکم جارى، و ناله جانسوز بین گلو و سینهام بلند است. اى سرور و مولاى من! اندوه پرسوز مرا با خنکى عفو و بخششت، خنک کن، و با گستردگى رحمت و آمرزشت، اندوهم را برطرف ساز، چرا که من جز از خوف تو آرام نگیرم، و جز در پرتو فروتنى در برابر عظمت تو، عزیز نمیشوم، و جز در پرتو اطمینان و توکّل به تو رستگار و پیروز نمیگردم، اى مهربانترین مهربانان».[6]
از بینش سیاسى و اجتماعى دیلمى اینکه در ذکر اختلافات سران کشورهاى اسلامى پس از انقراض سلسله عبّاسیان در سال 656ق، مینویسد: «اختلاف و کشمکش شدید سران کشورهاى اسلامى باعث ضعف و ناتوانى مسلمانان، و تقویت کافران شده است و این موضوع بسیار نگرانکننده است ... تا جایى که حدود صد سال است که مسلمانان به دست کافران کشته میشوند، و اموالشان در چنگال آنها به یغما برده میشود، به هوش باشید، و با اتّحاد و به هم پیوستگى، نگذارید کافران بر شما مسلّط گردند».[7]
کتابشناسی ارشاد القلوب
«إرشاد القلوب إلى الصواب»؛ حاوى مواعظ قرآن و سنت و فضائل امام على(ع) و اهل بیت(ع) میباشد. مصنف ابتدا مواعظى گرانبها از قرآن کریم نقل کرده، پس از آن، مواعظ پیامبر(ص) و ائمه(ع) را آورده، سپس ابواب کتاب را آغاز نموده است.
عناوین بخشهای کتاب طورى تنظیم شده که بیشترین اثر را براى خواننده کتاب به دنبال داشته باشد.
نویسنده در مقدمه، درباره انگیزه تألیف میگوید: «چون دیدم سلطان شهوت و غضب بر مردم تسلط یافته و مردم مشغول به خود شدهاند و آخرت را فراموش کردهاند، این کتاب را نوشتم و آنرا "إرشاد القلوب إلى الصواب" نام نهادم تا هر کس به آن عمل کند از عذاب الیم الهى در امان بماند».[8]
ارشاد القلوب در یک مجلد چاپ و منتشر شده است که، شامل دو جزء است؛ جزء اول کتاب، در حکمتها و مواعظ قرآن و سنت است و جزء دوم، در فضائل امامان معصوم(ع) میباشد.
مؤلف، روایات را مستقیماً و بدون آوردن سلسله سند از پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) نقل میکند و دلیل این کار خود را شهرت داشتن این روایات در کتب روایى ذکر میکند.[9] از این نکته فهمیده میشود که قصد دیلمى تألیف کتابی روایى نبوده، بلکه تنها قصد بیدار کردن خفتگان و غفلتزدگان، بهوسیله مواعظ معصومان(ع) را داشته است.
البته بسیاری از روایات موجود در این کتاب را میتوان در کتب دیگر و با سلسله سند مشاهده کرد.
مؤلف که خود اهل سیر و سلوک بوده، کلامى گیرا و نَفَسى گرم دارد؛ به طورى که، مطالعه کننده کتاب تحت تأثیر مواعظ آن قرار میگیرد.
انتساب جزء دوم کتاب
برخی از علماى تراجم و کتابشناسی، معتقدند که جزء دوم کتاب ارشاد القلوب، که پیرامون فضائل اهل بیت است، از دیلمى نبوده و بعداً ملحق به کتاب شده است و در اثبات این ادعا شواهدى نیز آوردهاند، از جمله اینکه نام کتاب با موضوع جزء دوم کتاب هیچ تناسبى ندارد.[10]
البته این نظر مورد تأیید برخی از علما واقع نشده و تمام کتاب را نوشته دیلمى میدانند.[11]
ارشاد القلوب؛ از نگاه علمای شیعه
اندیشمندان اسلامى در تمجید کتاب ارشاد القلوب مطالبى گفتهاند که در اینجا عبارتهای برخی از آنها را ذکر میکنیم:
آقا بزرگ تهرانى(متوفای 1389ق): «کتاب ارشاد القلوب، کتاب ارزشمندى است. عالم بزرگ، سید على صدر الدّین مدنى (معروف به سیّد على خان) شارح صحیفه سجّادیه، این کتاب را با رباعیاتی تقریظ و تمجید کرده، و ستوده است».[12]
علّامه مجلسى(متوفای 1110ق): «کتاب ارشاد القلوب، کتاب زیبا و جالبى است که شامل اخبار متین و عجیب میباشد... با توجّه به گفتار علما، و محتواى کتاب ارشاد القلوب، و همچنین نقل علماى بزرگ از آن کتاب، عظمت مقام علمى مؤلّف آن آشکار میگردد».[13]
ایشان از کتابهای «أعلام الدین» و «ارشاد القلوب» در «بحار الانوار» نقل حدیث کرده است.
شیخ حرّ عاملی(متوفای 1104ق) صاحب «وسائل الشیعه» نیز، بسیار از کتابهاى او نقل میکند.
ابن فهد حلى (متوفاى 841ق) در «عدة الداعى» از دیلمى مطلب نقل میکند.
[1]. امین عاملى، سید محسن، اعیان الشیعة، ج 5، ص 250، بیروت، دار التعارف، 1406ق؛ دیلمی، حسن بن محمد، اعلام الدین فی صفات المؤمنین، ص 74، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1408ق.
[2]. ر. ک: اعیان الشیعة، ج 5، ص 250؛ شیخ حر عاملى، محمد بن حسن، أمل الآمل، ج 2، ص 77، بغداد، مکتبة الأندلس، 1385ق.
[3]. أعیان الشیعة، ج 5، ص 251.
[4]. دیلمی، حسن بن محمد، ارشاد القلوب، ترجمه سلگی نهاوندی، علی، مقدمه، محمّدى اشتهاردى، محمّد، ج 1، ص 11، قم، ناصر، چاپ اول، 1376ش.
[5]. در قسمتی از این دعا چنین آمده است: «إِلَهِی إِنْ ذَکَرْتُ الْمَوْتَ وَ هَوْلَ الْمُطَّلَعِ وَ الْوُقُوفَ بَیْنَ یَدَیْکَ نَغَّصَنِی مَطْعَمِی وَ مَشْرَبِی وَ أَغَصَّنِی بِرِیقِی وَ أَقْلَقَنِی عَنْ وِسَادَتِی وَ مَنَعَنِی رُقَادِی»؛ خدایا! اگر مرگ و وحشت روز قیامت و توقّف در پیشگاه تو را در آن روز به یاد میآورم، این یاد، مرا از غذا و آب و ناشتایى باز میدارد، و بر تکیه بر ناز بالش، مضطرب و پریشان میکند، و از بستر خواب میرهاند. شیخ طوسی، محمد بن حسن، مصباح المتهجد و سلاح المتعبّد، ج 1، ص 133، بیروت، مؤسسة فقه الشیعة، چاپ اول، 1411ق.
[6]. دیلمی، حسن بن محمد، ارشاد القلوب إلی الصواب، ج 1، ص 114، قم، الشریف الرضی، چاپ اول، 1412ق.
[7]. دیلمی، حسن بن محمد، غرر الاخبار و درر الآثار فی مناقب أبی الأئمة الأطهار(ع)، محقق، مصحح، ضیغم، اسماعیل، ص 101، قم، دلیل ما، چاپ اول، 1427ق؛ آقا بزرگ تهرانی، الذریعة إلی تصانیف الشیعة، ج 1، ص 517، قم، اسماعیلیان، 1408ق.
[8]. إرشاد القلوب إلى الصواب، ج 1، ص 5.
[9]. همان، ص 12.
[10]. أعیان الشیعة، ج 5، ص 250.
[11]. امل الآمل، ج 2، ص 77؛ الذریعة إلى تصانیف الشیعة، ج 1، ص 517؛ حسینی جلالی، سید محمد حسین، فهرس التراث، ج 1، ص 703، قم، دلیل ما، 1422ق؛ هدیة العارفین أسماء المؤلفین و آثار المصنفین، ج 1، ص 287.
[12]. الذریعة إلى تصانیف الشیعة، ج 1، ص 517 – 518.
[13]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 1، ص 33 ، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
نظرات