لطفا صبرکنید
بازدید
5926
5926
آخرین بروزرسانی:
1395/06/17
کد سایت
fa66282
کد بایگانی
81287
نمایه
زندگینامه و آثار علامه شبر
طبقه بندی موضوعی
تاريخ بزرگان|شخصیت های شیعی|تألیفات شیعی
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
آیا امکان دارد خلاصهای از زندگینامه علامه شبّر و تألیفات وی را بیان کنید؟
پرسش
لطفاً درباره شخصیت، جایگاه علمی، آثار و بهطور کلی درباره زندگینامه علامه سید عبدالله بن محمدرضا شبّر توضیح دهید. در بازار کتابی است به نام «طب الائمه» که نویسنده این کتاب ایشان است. حال میخواهم علاوه بر توضیح درباره زندگی او، در مورد صحت و اعتبار این کتاب هم توضیح دهید.
پاسخ اجمالی
عبدالله بن محمد رضا معروف به شبّر، از علمای بزرگ اسلام و تشیع و از نسل امام سجاد(ع) است. وی در نجف به دنیا آمد و در کاظمین درگذشت.
علامه شبّر در زمره عالمانی بود که در موضوعات مختلف آثار بسیاری از خود برجای گذاشت. از جملهی این آثار کتاب «طب الائمه» است. این کتاب به بررسی مسائل طب از نگاه روایات پرداخته است. و در مورد آن مانند کتابهای دیگر حدیثی، نمیتوان به صورت کلی نظر داد.
علامه شبّر در زمره عالمانی بود که در موضوعات مختلف آثار بسیاری از خود برجای گذاشت. از جملهی این آثار کتاب «طب الائمه» است. این کتاب به بررسی مسائل طب از نگاه روایات پرداخته است. و در مورد آن مانند کتابهای دیگر حدیثی، نمیتوان به صورت کلی نظر داد.
پاسخ تفصیلی
عبدالله بن محمدرضا، معروف به شُبّر[1] از علمای بزرگ اسلام و تشیع و از نسل امام سجاد(ع) بوده است.[2] جدّ و خاندان شبر در حلهی عراق بودند تا اینکه محمدرضا پدر ایشان برای کسب علم به نجف مهاجرت کرد[3] و در همین شهر، به سال 1188هـ.ق، عبدالله متولد شد.[4] ایشان دوران کودکی خود را در نجف گذراند تا اینکه پدرش تصمیم به هجرت به کاظمین گرفت و فرزند نیز به همراه پدر به کاظمین رفت.[5]
علامه شبّر در زمره علمایی بوده که تألیفات بسیاری داشته است که برخی از آنها به مقدار یک جزوه و برخی دهها جلد بوده است. تألیفات ایشان بسیار بوده و حتی نقل شده که در یک شب یک کتاب مینوشت.[6] برخی ایشان را به جهت تعداد بسیار زیاد تألیفات، مجلسی ثانی(صاحب بحار الانوار) نیز لقب دادهاند.[7]
علامه شبر در کنار توجه و تلاش برای تألیف، مواظبت بسیار بر انجام عبادات و طاعات از جمله زیارت اهلبیت، نافلهها و... داشته است.[8] در مورد او گفتهاند که در روز به تدریس و مطالعه و در شب به عبادات و مناجات میپرداخت.[9]
شبّر در نهایت در سال 1242هـ.ق در شهر کاظمین وفات کرد و در حرم امام کاظم(ع) و امام جواد(ع) دفن شد.[10]
آثار
همانگونه که گفته شد؛ علامه شبّر دارای تألیفات فراوانى بوده و از آثار علامه مجلسى استفادههای بسیار برده است.[11] در ذیل به ذکر و بررسی برخی از کتابهای ایشان پرداخته میشود:
1. طب الأئمة(ع)
کتاب «طب الائمه»، کتابی است که روایات پیرامون طب را جمعآوری کرده و با موضوعیت روایات، به بررسی مسائل طب پرداخته است. مؤلف در مقدمه کتاب چنین میگوید: «از پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) روایات بسیاری در انواع دواها، معالجهها، حفظ سلامتی، دفع بلایا و مریضیها بهوسیله ادویهها، غذاها، ذکرها و دعاها؛ وارد شده است. اما در زمان ما مردم به سمت موارد کم ارزش (المفضول) گرایش پیدا کرده و احادیث اهل بیت را فراموش کردهاند و چنان برخورد میکنند که گویا چنین گفتارها و روایاتی وجود نداشته است».[12]
بسیاری از گفتارها و نقلها در این کتاب، بر روی مریضیها و مشکلات بدن میباشد؛ با این حال؛ بحثهایی در مورد مریضیهای روحی و اخلاقی؛ همچون درمان عفت برای زنان و فرزندان[13] و ... وجود دارد.
در مورد این کتاب مانند کتابهای دیگر حدیثی، نمیتوان به صورت کلی حکم کرد، اما در مورد موضوع طب سنتی و اسلامی در جامعه امروز به پاسخ تعامل طب سنتی با دانش نوین پزشکی مراجعه شود.
2، 3 و 4. سه کتاب تفسیر قرآن
شبّر، سه کتاب تفسیری دارد: «الجوهر الثمین فی تفسیر القرآن المبین»، «صفوة التفاسیر» و «تفسیر الوجیز». «تفسیر الوجیز» مختصرترین آنها و معروفتر از دو تفسیر دیگر میباشد. مؤلف در این کتاب مثل کتابهای دیگر تفسیری و غیر تفسیری، متأثّر از تعالیم شیعه دوازده امامی بوده و از آیات برای اثبات این اعتقاد خود و رد اعتقاد مخالفانش، استفاده میکند.[14]
در یکی از چاپهای این کتاب که در تهران بوده، مقدمهای از «سیّد نصر الله تقوى» وجود دارد که او در مورد این تفسیر چنین میگوید: «با جرأت میگویم که از بین 30 تفسیرى که مطالعه کردم این تفسیر در عین کم حجم بودن از همه بهتر است».[15]
در چاپ دیگری از این کتاب که در مصر بوده دکتر حامد حفنى، از اساتید دانشکده زبان قاهره، بر آن مقدمهای نوشته و در مورد آن میگوید: «این تفسیر را، که سید مرتضى کشمیرى صاحب "مکتبة النجاح" نجف اشرف از میان تفسیرها انتخاب کرده، و به طبع رسانیده است، کارى است بجا و نیکو؛ زیرا کتابى است، که در آن اختصار و دقّت، با هم جمع شده و علاقهمندان تفسیر، چه مبتدى و چه منتهى میتوانند، از آن استفاده برند. مبتدى از جهت سهولت بیان و منتهى از جهت دقّت و اصطلاحات تفصیلى آن؛ میتوانند بهره وافرى ببرند. علاوه بر آن؛ مؤلّف محترم، طبق وعدهاى که در مقدمه تفسیر داده است، از منابع وحى و خاندان نبوت استفاده کرده، و تفسیر خود را با علوم آن بزرگواران خصوصاً امام على بن ابیطالب(ع)، و امام جعفر صادق(ع)، اصالت بخشیده است، و دیگر از مزایاى این تفسیر این است که مؤلّف محترم، متعرّض قرائات شده و در هامش کتاب، به آنها اشاره نموده، و در حقیقت، در تفسیر خود، قرائت حفص و قرائت غیر او را بیان کرده است».[16] از این محقق مطالب دیگری نیز در تأیید این تفسیر نقل شده است.[17]
5. جامع الأحکام
کتابی بسیار مفصل و طولانی بوده و میتوان آنرا متأثر از کتاب حدیثی «بحار الانوار» دانست. این کتاب موضوعات مختلف و متناوبی را در بر میگیرد؛ از جمله: توحید، مبدأ و معاد، أصول الأصیلة، قصص الأنبیاء، خاتم الأنبیاء، قرآن، طب المروی، مواعظ و رسائل و خطب، نجوم، طهارة، صلاة، زکاة، خمس، روزه، حج، مزار، جهاد، أمر به معروف و نهی از منکر و... .
6. مصباح الظلام
این کتاب فقهی، شرحی است بر کتاب «مفاتیح شرائع الإسلام» فیض کاشانی(ره).
7. حقّ الیقین فی معرفة أصول الدین
ظاهراً این کتاب، ترجمه کتاب «حق الیقین» علامه مجلسى (صاحب بحار الانوار) میباشد.
و تألیفات دیگری؛ مانند: 8. الجوهرة المضیئة فی الواجبات الأصلیة و الفرعیة 9. «تحفة المقلد» (فقه فتوایی)، 10. زبدة الفقه، 11. رسالة فی حجّیة العقل و فی الحسن و القبح العقلیین، 12. رسالة فی حجّیة خبر الواحد، 13. الرسائل الخَمس، 14. مصابیح الأنوار فی حلّ مشکلات الأخبار، 15. اللامعة فی شرح الزیارة الجامعة، 16. جامع المقال فی معرفة الرواة و الرجال، 17. الاخلاق.[18]
علامه شبّر در زمره علمایی بوده که تألیفات بسیاری داشته است که برخی از آنها به مقدار یک جزوه و برخی دهها جلد بوده است. تألیفات ایشان بسیار بوده و حتی نقل شده که در یک شب یک کتاب مینوشت.[6] برخی ایشان را به جهت تعداد بسیار زیاد تألیفات، مجلسی ثانی(صاحب بحار الانوار) نیز لقب دادهاند.[7]
علامه شبر در کنار توجه و تلاش برای تألیف، مواظبت بسیار بر انجام عبادات و طاعات از جمله زیارت اهلبیت، نافلهها و... داشته است.[8] در مورد او گفتهاند که در روز به تدریس و مطالعه و در شب به عبادات و مناجات میپرداخت.[9]
شبّر در نهایت در سال 1242هـ.ق در شهر کاظمین وفات کرد و در حرم امام کاظم(ع) و امام جواد(ع) دفن شد.[10]
آثار
همانگونه که گفته شد؛ علامه شبّر دارای تألیفات فراوانى بوده و از آثار علامه مجلسى استفادههای بسیار برده است.[11] در ذیل به ذکر و بررسی برخی از کتابهای ایشان پرداخته میشود:
1. طب الأئمة(ع)
کتاب «طب الائمه»، کتابی است که روایات پیرامون طب را جمعآوری کرده و با موضوعیت روایات، به بررسی مسائل طب پرداخته است. مؤلف در مقدمه کتاب چنین میگوید: «از پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) روایات بسیاری در انواع دواها، معالجهها، حفظ سلامتی، دفع بلایا و مریضیها بهوسیله ادویهها، غذاها، ذکرها و دعاها؛ وارد شده است. اما در زمان ما مردم به سمت موارد کم ارزش (المفضول) گرایش پیدا کرده و احادیث اهل بیت را فراموش کردهاند و چنان برخورد میکنند که گویا چنین گفتارها و روایاتی وجود نداشته است».[12]
بسیاری از گفتارها و نقلها در این کتاب، بر روی مریضیها و مشکلات بدن میباشد؛ با این حال؛ بحثهایی در مورد مریضیهای روحی و اخلاقی؛ همچون درمان عفت برای زنان و فرزندان[13] و ... وجود دارد.
در مورد این کتاب مانند کتابهای دیگر حدیثی، نمیتوان به صورت کلی حکم کرد، اما در مورد موضوع طب سنتی و اسلامی در جامعه امروز به پاسخ تعامل طب سنتی با دانش نوین پزشکی مراجعه شود.
2، 3 و 4. سه کتاب تفسیر قرآن
شبّر، سه کتاب تفسیری دارد: «الجوهر الثمین فی تفسیر القرآن المبین»، «صفوة التفاسیر» و «تفسیر الوجیز». «تفسیر الوجیز» مختصرترین آنها و معروفتر از دو تفسیر دیگر میباشد. مؤلف در این کتاب مثل کتابهای دیگر تفسیری و غیر تفسیری، متأثّر از تعالیم شیعه دوازده امامی بوده و از آیات برای اثبات این اعتقاد خود و رد اعتقاد مخالفانش، استفاده میکند.[14]
در یکی از چاپهای این کتاب که در تهران بوده، مقدمهای از «سیّد نصر الله تقوى» وجود دارد که او در مورد این تفسیر چنین میگوید: «با جرأت میگویم که از بین 30 تفسیرى که مطالعه کردم این تفسیر در عین کم حجم بودن از همه بهتر است».[15]
در چاپ دیگری از این کتاب که در مصر بوده دکتر حامد حفنى، از اساتید دانشکده زبان قاهره، بر آن مقدمهای نوشته و در مورد آن میگوید: «این تفسیر را، که سید مرتضى کشمیرى صاحب "مکتبة النجاح" نجف اشرف از میان تفسیرها انتخاب کرده، و به طبع رسانیده است، کارى است بجا و نیکو؛ زیرا کتابى است، که در آن اختصار و دقّت، با هم جمع شده و علاقهمندان تفسیر، چه مبتدى و چه منتهى میتوانند، از آن استفاده برند. مبتدى از جهت سهولت بیان و منتهى از جهت دقّت و اصطلاحات تفصیلى آن؛ میتوانند بهره وافرى ببرند. علاوه بر آن؛ مؤلّف محترم، طبق وعدهاى که در مقدمه تفسیر داده است، از منابع وحى و خاندان نبوت استفاده کرده، و تفسیر خود را با علوم آن بزرگواران خصوصاً امام على بن ابیطالب(ع)، و امام جعفر صادق(ع)، اصالت بخشیده است، و دیگر از مزایاى این تفسیر این است که مؤلّف محترم، متعرّض قرائات شده و در هامش کتاب، به آنها اشاره نموده، و در حقیقت، در تفسیر خود، قرائت حفص و قرائت غیر او را بیان کرده است».[16] از این محقق مطالب دیگری نیز در تأیید این تفسیر نقل شده است.[17]
5. جامع الأحکام
کتابی بسیار مفصل و طولانی بوده و میتوان آنرا متأثر از کتاب حدیثی «بحار الانوار» دانست. این کتاب موضوعات مختلف و متناوبی را در بر میگیرد؛ از جمله: توحید، مبدأ و معاد، أصول الأصیلة، قصص الأنبیاء، خاتم الأنبیاء، قرآن، طب المروی، مواعظ و رسائل و خطب، نجوم، طهارة، صلاة، زکاة، خمس، روزه، حج، مزار، جهاد، أمر به معروف و نهی از منکر و... .
6. مصباح الظلام
این کتاب فقهی، شرحی است بر کتاب «مفاتیح شرائع الإسلام» فیض کاشانی(ره).
7. حقّ الیقین فی معرفة أصول الدین
ظاهراً این کتاب، ترجمه کتاب «حق الیقین» علامه مجلسى (صاحب بحار الانوار) میباشد.
و تألیفات دیگری؛ مانند: 8. الجوهرة المضیئة فی الواجبات الأصلیة و الفرعیة 9. «تحفة المقلد» (فقه فتوایی)، 10. زبدة الفقه، 11. رسالة فی حجّیة العقل و فی الحسن و القبح العقلیین، 12. رسالة فی حجّیة خبر الواحد، 13. الرسائل الخَمس، 14. مصابیح الأنوار فی حلّ مشکلات الأخبار، 15. اللامعة فی شرح الزیارة الجامعة، 16. جامع المقال فی معرفة الرواة و الرجال، 17. الاخلاق.[18]
[1]. ذهبى، محمد حسین، التفسیر و المفسرون، ج 2، ص 186، بیروت، دار احیاء التراث العربى، بیتا.
[2]. حسینی جلالی، سید محمد حسین، فهرس التراث، ج 2، ص 123، قم، دلیل ما، 1422ق.
[3]. شبّر، سید عبدالله، الجوهر الثمین فی تفسیر الکتاب المبین، مقدمه، بحرالعلوم، سیدمحمد، ج 1، ص 15، کویت، مکتبة الألفین، چاپ اول، 1407ق.
[4]. ذهبی، التفسیر و المفسرون، ج 2، ص 186.
[5]. سبحانی، جعفر، موسوعة طبقات الفقهاء، ج 13، ص 370، قم، مؤسسه امام صادق (ع)، 1418ق.
[6]. امین عاملی، سید محسن، اعیان الشیعة، ج 8، ص 83، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، 1406ق.
[7]. أعیان الشیعة، ج 8، ص 82.
[8]. همان.
[9]. فهرس التراث، ج 2، ص 123.
[10]. الاشیقر، محمد على، لمحات من تاریخ القرآن، ص 270، بیروت، مؤسسة الاعلمى، چاپ دوم، 1408ق.
[11]. استادى، رضا، آشنایى با تفاسیر(عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنى)، ص 150، تهران، نشر قدس، چاپ دوم، 1383ش.
[12]. شبّر، عبدالله، طب الأئمة(ع)، ص 15، بیروت، دارالإرشاد، چاپ سوم، 1428ق.
[13]. همان، ص 316.
[14]. ذهبی، التفسیر و المفسرون، ج 2، ص 188.
[15]. آشنایى با تفاسیر(عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنى)، ص 150.
[16]. به نقل از: عقیقى بخشایشى، عبدالرحیم، طبقات مفسران شیعه، ص 722، قم، نوید اسلام، چاپ چهارم، 1387ش.
[17]. معرفت، محمد هادى، التفسیر و المفسرون، ج 2، ص 519، مشهد، الجامعة الرضویه للعلوم الاسلامیه، چاپ اول، 1418ق.
[18]. ر. ک: طب الأئمّة(ع)، مقدمه، ص 7 - 11.
نظرات