لطفا صبرکنید
13758
- اشتراک گذاری
در پاسخ به این پرسش، توجه به نکاتی ضروری به نظر می رسد.
الف. مهم ترین چیزی که برای یک محقق فرق و مذاهب لازم است این است که نخست از منابع دست اوّل استفاده نماید.
ب. اطلاعاتی که از یک فرقه یا مذهبی لازم دارد، از منابع خودشان دریافت نماید.
ج. تا حد امکان از تحقیقات میدانی بهره ببرد.
با توجه به این مقدمه کوتاه به پاسخ پرسش شما می پردازیم.
منبعی که برای این ادعا ذکر شده عبارت است از: "المنیة و الأمل فی شرح الملل و النحل" که اصل کتاب از عبدالکریم شهرستانی است که شخصی به نام مهدی لدین الله احمد بن یحیی بن مرتضی آن را شرح کرده است.
عبدالکریم شهرستانی صاحب کتاب الملل و النحل از متکلمان اشعری است که در سال ۴۷۹ متولد و در سال ۵۴۸ هـ ق وفات یافت و شارح کتاب ایشان نیز که تولد و وفاتش طبعاً بعد از شهرستانی است، از ائمه شیعیان زیدی است؛ از این رو (با فرض چنین مطلبی در آن کتاب) این مطلب برای یافتن باور شیعه امامیه سند معتبری به حساب نمی آید، بلکه برای دست یابی به عقیده شیعه امامیه لازم است آن را در کتاب های همین مذهب جست و جو نمایید، نه در کتاب های اشاعره، زیدیه و یا ... .
علاوه بر این، در صورت دست رسی به شیعیان امامیه، شایسته است یک تحقیق میدانی (و لو اندک) انجام دهید تا این حقیقت برای شما معلوم شود؛ زیرا در آن صورت هرگز به کسی بر نمی خورید تا چنین عقیده انحرافی نسبت به علی (ع) داشته باشد.
بنابر نوشته برخی از مورخان، فرقه هایی افراطی و غالی به نام غرابیه، ذبابیه، ذمیه و مخطئه وجود داشتند که نبوت را حق حضرت علی (ع) می دانستند و معتقد بودند که جبرئیل به علت شباهت فراوان پیامبر(ص) و علی(ع) ، در هنگام آوردن وحی اشتباه نمود و وحی را به پیامبر عرضه کرد و ایشان نیز برای جلب رضایت علی (ع) دختر خود را به تزویج او در آورد که صد البته، شیعیان واقعی به چنین موضوعی اعتقاد نداشته و پیروان این مذاهب منحرف را از خود طرد می نمایند.
محققی که پیرامون فرق و مذاهب (و برخی دیگر از علوم) تحقیق می کند به نکاتی باید توجه داشته باشد.
الف. نخستین و مهم ترین چیزی که یک محقق فرق و مذاهب لازم دارد، این است که در وهله اول از منابع دست اول استفاده نماید.
ب. اطلاعاتی که از یک فرقه یا مذهبی لازم دارد، از منابع خودشان دریافت نماید؛ مثلاً زمانی که از فرقه کلامی اشاعره تحقیق می نماید آموزه های مربوط به خودشان را از منابع دست اول خودشان بگیرید، نه از فرقه های دیگر؛ مثل معتزله و ماتریدیه و ... .
ج. تا حد امکان از تحقیقات میدانی بهره برد، شاید بسیاری از مطالب مربوط به فرقه ای در کتابی حتی کتاب های خودشان ذکر شود، اما پیروان آن فرقه به آن باور نداشته باشند؛ از این رو لازم است برای نسبت دادن عقیده یا عملی به فرقه ای از عده ای از پیروان آن فرقه پرسشی داشته و بررسی نماییم.
در آثار برخی از نویسندگان، مطالبى راجع به شیعیان دیده مى شود که نادرست بوده و با تعصب آمیخته شده است؛ مثلاً ویلیام تیری، اسقف اعظم شهر تیر (متوفاى سال 1186) که یکى از نویسندگان بزرگ دوره جنگ هاى صلیبى در قرن دوازدهم محسوب مى شود، با این که در مورد اسلام سنى و فاطمی، اظهار نظرهاى دقیقى دارد، ولى هیچ شناختى عمیق نسبت به امامیه نداشت. با این حال، وى امامیان را کسانى توصیف مى کند که معتقد به نبوت على بوده! و جبرئیل را در ارسال پیام الاهى به وى خائن مى انگارند، چه این که او به جاى علی، پیام آسمانى را دراختیار محمد نهاد. [1]
مرجع و منبعی که برای این ادعا بیان شد عبارت است از: "المنیة و الأمل فی شرح الملل و النحل" که اصل کتاب از ابوالفتح محمد بن عبدالکریم شهرستانی است که شخصی به نام مهدی لدین الله احمد بن یحیی بن مرتضی بن الفضل بن منصور الحسینی الیمانی آن را شرح کرده است.
با اندکی تأمل و دقت در می یابیم که با توجه به عدم رعایت اصول ذکر شده در مقدمه این افترایی است که به شیعه نسبت می دهند.
عبدالکریم شهرستانی صاحب کتاب الملل و النحل از متکلمین اشعری مسلکی است که در سال ۴۷۹ متولد در در سال ۵۴۸ هـ ق وفات یافت و شارح کتاب ایشان نیز که تولد و وفاتش طبعاً بعد از شهرستانی است از ائمه شیعیان زیدی است از این رو این کتاب برای یافتن باور شیعه امامیه سند معتبری به حساب نمی آید بلکه برای دست یابی به عقیده شیعه امامیه لازم است آن را در کتاب های همین مذهب جستجو نمایید نه در کتاب های اشاعره یا زیدیه یا ... .
مضافاً بر این در صورت دست رسی به شیعیان امامیه شایسته است یک تحقیق میدانی (و لو اندک) انجام بگیرد تا این حقیقت معلوم شود؛ زیرا در آن صورت هرگز به کسی بر نمی خورید تا چنین عقیده انحرافی و خرافه ای نسبت به علی (ع) داشته باشد.
بنابر عقیده شیعه امامیه، علی (ع) امام اوّل از امامان دوازه گانه و اولین خلیفه و جانشین پیامبر اسلام است که مقام و منزلت او بعد از پیامبر از همه صحابه برتر و بالاتر است.
بلی بنابر نوشته برخی از مورخان، فرقه هایی افراطی و غالی به نام غرابیه، ذبابیه، ذمیه و مخطئه هستند که نبوت را حق حضرت علی(ع)می دانستند و معتقد بودند که جبرئیل به علت شباهت فراوان آن دو حضرت به یکدیگر، در هنگام آوردن وحی خطا کرد و وحی را به پیامبر عرضه کرد و ایشان نیز برای جلب رضایت علی(ع)دختر خود را به تزویج او در آورد. [2]
هم چنین برخى از نویسندگان چون ابن قتیبه (متوفاى 276) و ابن حزم اندلسى از وجود فرقه اى وابسته به شیعیان افراطى موسوم به «غرابیه» خبر داده اند که قائل به خیانت جبرئیل در ابلاغ وحى به على بودند. اما در این که آیا واقعاً چنین فرقه اى وجود دارد، جای تردید وجود دارد. [3]
به هر حال این عقیده ربطی به شیعه امامیه ندارد.
قابل توجه است که مسلمانان افراطی و غلو کننده در روایات ما مورد مذمت قرار گرفتند در این رابطه به نمایه "غلو در باره اهل بیت شماره 2976 "که در همین سایت موجود است مراجعه نمایید.
در این جا به دو حدیث که ما را در فهم عقاید شیعه کمک می نماید اشاره می نماییم.
شخصی از علی (ع) سؤال می کند: یا امیر المؤمنین آیا تو پیغمبرى؟ فرمود: واى بر تو، من بندهاى از بندگان محمدم (ص)! [4] در حدیثی دیگر آن حضرت می فرماید: شما مىدانید مرا نزد رسول خدا چه جایگاهی است، و خویشاوندیم با او در چه درجه ای است. زمانی که کودک بودم مرا در کنار خود نهاد و بر سینه خویش جا داد، و مرا در بستر خود مىخوابانید چنان که تنم را به تن خویش مىچسباند و بوى خوش خود را به من مىبویانید. و گاه بود که چیزى را مىجوید، سپس آن را به من مىخورانید. از من دروغى در گفتار نشنید، و اشتباهی در کردارم ندید. هنگامى که از شیر گرفته شد خدا بزرگترین فرشته از فرشتگانش را شب و روز همنشین او فرمود تا راه هاى بزرگوارى را طی نمود، و خوی هاى نیکوى جهان را فراهم نمود. و من نظیر بچه شتری در پى مادر - در سفر و حضر- در پى او بودم. هر روز براى من از اخلاق خود نشانهاى می گذاشت و مرا به پیروى آن مىگماشت. هر سال در حراء خلوت مىگزید، من او را مىدیدم و جز من کسى وى را نمىدید. آن هنگام جز خانهاى که رسول خدا (ص) و خدیجه در آن بود، در هیچ خانهاى مسلمانى را نیافته بود، من سوّمین آنان بودم.
روشنایى وحى و پیامبرى را مىدیدم و بوى نبوّت را استشمام مىکردم. من هنگامى که وحى بر او (ص) فرود آمد، ناله شیطان را شنیدم.
گفتم: اى فرستاده خدا این ناله چیست؟ فرمود: «این شیطان است که از آن که او را نپرستند نومید و نگران است. بی گمان تو مىشنوى آن چه را من مىشنوم، و مىبینى آن چه را من مىبینم، جز این که تو پیامبر نیستى و وزیرى و بر راه خیر مىروى و مؤمنان را امیرى.» [5]
[1] برگرفته از سایت پرس و جو .
[3] برگرفته از سایت پرس و جو .
[4] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی ج 1 ص 90، چاپ چهارم دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1365 هـ ش .
[5] نهج البلاغه، خطبه 192(خطبه قاصعة).