لطفا صبرکنید
بازدید
79664
79664
آخرین بروزرسانی:
1397/05/21
خلاصه پرسش
با توجه به اینکه قیام بابک خرمدین، همزمان با حضور ائمه(ع) بود، آیا آن حضرات، واکنش منفی و یا مثبتی نسبت به قیام او داشتهاند؟
پرسش
«بابک خرّمدین» با کدام امام معصوم همزمان بوده است؟ آیا امام در قیام او سخنی گفته است؟
پاسخ اجمالی
از افرادی که بر علیه خلفای عباسی شورش کرد و نامش در تاریخ ماندگار شد، «بابک خرمدین» بود. نام پدر بابک «عامر بن احد» و نام مادرش «ماهرو» بود. محل تولد «بابک» شهر اردبیل بود؛ اما از آنجا به دلیل مشکلاتی خارج شد و به «میمند» رفت. او به دلیل زیبایی و صدای خوشی که داشت مورد علاقه «جاودان» رئیس آن منطقه قرار گرفت. زن «جاودان» به او علاقهمند شد و شوهر خود را با زهر به قتل رساند و بابک را به عنوان رئیس آن منطقه معرفی کرد.
اولین کارى که بابک انجام داد این بود که به گروهى از اعراب یمنىتبار حمله کرد و آنها را کشت و بر آن منطقه مسلط شد. سپس دست به غارت و کشتن مسلمانان زد و خود را «الهادى المنتقم روح الانبیاء» نامید.[1] حکومت بابک خرّمدین قدرت زیادی یافت و تمام آذربایجان و ارمنستان و بخشی از عراق را تحت تسلط خود درآورد.[2]
معتصم عباسی برای مقابله با او لشکری فرستاد؛ اما آنها شکست خوردند. پس از آن سپاهی را به فرماندهی فردی ایرانیتبار به نام خیذر بن کاوس[3] (ملقب به افشین) برای مقابله با او فرستاد.[4] او همچنین برای سر بابک جایزه قرار داد. لذا شرایط برای بابک سخت شد. در هنگام فرار بابک، سهل بن سنباط که رئیس منطقه ازمیر بود او را دستگیر کرد و بابک را به معتصم عباسی تحویل داد. معتصم او را در سال 223 ق به دار زد.[5] این جنگها بیست سال طول کشید[6] و سرانجام حکومت 22 ساله بابک به پایان رسید.[7]
به گروهی که اعتقاد به بابک داشتند و او را به عنوان رهبر خود انتخاب کردند، «بابکیه» میگویند.[8] این فرقه دارای عقایدی هستند؛ مانند:
1. محرّمات الهی را حلال میشمردند.[9]
2. در هر سال، شب خاصی داشتند که مردان و زنان در این شب در یک منطقه جمع میشدند و چراغها را خاموش میکردند و هر مردی که به هر زنی دست پیدا میکرد، این زن بر او حلال میشد؛[10] یعنی صید کردن زن را یکی از راههای حلال شمردن زن بر مرد میدانستند.[11]
3. ادعا میکردند که یکی از حاکمان آنها به نام «شروین»، پیامبر آنها است که دارای مقام بالاتری از مقام پیامبر اسلام(ص) و سایر انبیای الهی بود.[12]
قیام بابک خرّمدین معاصر با دوران امامت امام رضا(ع)، امام جواد(ع) و امام هادی(ع) و نیز خلافت مأمون و معتصم بوده است. در مورد تأیید یا عدم تأیید قیام بابک و یاران او از سوی ائمه اطهار(ع) به گزارشی دست نیافتیم؛ اما با توجه به عقاید این گروه، میتوان گفت که قیام و شورش آنان مورد تأیید ائمه(ع) نبود، زیرا امامان معصوم(ع) با آنکه در تضاد با حاکمان ستمگر اموی و عباسی بودند، اما اینگونه نبود که به این بهانه، هر شورشی بر علیه آنان را تأیید کنند؛ چون هدف بسیاری از این شورشها تنها حاکمان وقت نبود، بلکه شورشگران، نابودی دین اسلام را هدف خود قرار داده بودند.
اولین کارى که بابک انجام داد این بود که به گروهى از اعراب یمنىتبار حمله کرد و آنها را کشت و بر آن منطقه مسلط شد. سپس دست به غارت و کشتن مسلمانان زد و خود را «الهادى المنتقم روح الانبیاء» نامید.[1] حکومت بابک خرّمدین قدرت زیادی یافت و تمام آذربایجان و ارمنستان و بخشی از عراق را تحت تسلط خود درآورد.[2]
معتصم عباسی برای مقابله با او لشکری فرستاد؛ اما آنها شکست خوردند. پس از آن سپاهی را به فرماندهی فردی ایرانیتبار به نام خیذر بن کاوس[3] (ملقب به افشین) برای مقابله با او فرستاد.[4] او همچنین برای سر بابک جایزه قرار داد. لذا شرایط برای بابک سخت شد. در هنگام فرار بابک، سهل بن سنباط که رئیس منطقه ازمیر بود او را دستگیر کرد و بابک را به معتصم عباسی تحویل داد. معتصم او را در سال 223 ق به دار زد.[5] این جنگها بیست سال طول کشید[6] و سرانجام حکومت 22 ساله بابک به پایان رسید.[7]
به گروهی که اعتقاد به بابک داشتند و او را به عنوان رهبر خود انتخاب کردند، «بابکیه» میگویند.[8] این فرقه دارای عقایدی هستند؛ مانند:
1. محرّمات الهی را حلال میشمردند.[9]
2. در هر سال، شب خاصی داشتند که مردان و زنان در این شب در یک منطقه جمع میشدند و چراغها را خاموش میکردند و هر مردی که به هر زنی دست پیدا میکرد، این زن بر او حلال میشد؛[10] یعنی صید کردن زن را یکی از راههای حلال شمردن زن بر مرد میدانستند.[11]
3. ادعا میکردند که یکی از حاکمان آنها به نام «شروین»، پیامبر آنها است که دارای مقام بالاتری از مقام پیامبر اسلام(ص) و سایر انبیای الهی بود.[12]
قیام بابک خرّمدین معاصر با دوران امامت امام رضا(ع)، امام جواد(ع) و امام هادی(ع) و نیز خلافت مأمون و معتصم بوده است. در مورد تأیید یا عدم تأیید قیام بابک و یاران او از سوی ائمه اطهار(ع) به گزارشی دست نیافتیم؛ اما با توجه به عقاید این گروه، میتوان گفت که قیام و شورش آنان مورد تأیید ائمه(ع) نبود، زیرا امامان معصوم(ع) با آنکه در تضاد با حاکمان ستمگر اموی و عباسی بودند، اما اینگونه نبود که به این بهانه، هر شورشی بر علیه آنان را تأیید کنند؛ چون هدف بسیاری از این شورشها تنها حاکمان وقت نبود، بلکه شورشگران، نابودی دین اسلام را هدف خود قرار داده بودند.
[1]. حسینى علوى، ابوالمعالى محمد، بیان الأدیان در شرح ادیان و مذاهب جاهلى و اسلامى، ص 79 – 80، تهران، روزنه، چاپ اول، 1376ش.
[2]. سمعانی، أبوسعید عبد الکریم بن محمد، الانساب، ج 2، ص 7، حیدر آباد، مجلس دائرة المعارف العثمانیة، چاپ اول، 1382ق؛ مستوفى قزوینى، حمد الله بن ابیبکر بن احمد، تاریخ گزیده، ص 316، تهران، امیر کبیر، چاپ سوم، 1364ش.
[3]. ابن محمود گردیزى، ابوسعید عبدالحى بن ضحاک، تاریخ گردیزى(زینالأخبار)، ص 180، تهران، دنیاى کتاب، چاپ اول، 1363ش.
[4]. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج 16، ص 7، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ دوم، 1409ق؛ ابن محمود گردیزى، ابوسعید عبدالحى بن ضحاک، تاریخ گردیزى(زینالأخبار)، ص 180، تهران، دنیاى کتاب، چاپ اول، 1363ش؛ نیز ر. ک: الانساب، ج 2، ص 7.
[5]. بیان الأدیان در شرح ادیان و مذاهب جاهلى و اسلامى، ص 80.
[6]. اسفراینى، ابوالمظفر، التبصیر فی الدین، ص 114، قاهره، المکتبة الأزهریة للتراث، چاپ اول، بیتا.
[7]. بیان الأدیان در شرح ادیان و مذاهب جاهلى و اسلامى، ص 80.
[8]. الانساب، ج 2، ص 7.
[9]. التبصیر فی الدین، ص 113 – 114.
[10]. الأنساب، ج 2، ص 8.
[11]. شرفى، احمد بن محمد، شرح الأساس الکبیر، ج 1، ص 353، صنعاء، دار الحکمة الیمانیة، چاپ اول، 1411ق.
[12]. الأنساب، ج 2، ص 8.
نظرات