لطفا صبرکنید
بازدید
14084
14084
آخرین بروزرسانی:
1396/01/25
کد سایت
id22675
کد بایگانی
44278
نمایه
عام و خاص در قرآن مجید
طبقه بندی موضوعی
علوم قرآنی
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
تفاوت آیات عام و خاص در قرآن چیست؟
پرسش
مراد از آیات عام و خاص چیست؟ فرق بین آیات عام و خاص در قرآن چیست؟ انواع آیات عام و خاص را بیان کنید؟
پاسخ اجمالی
«عام»، لفظى است که بدون حصر، تمام افرادى که صلاحیت آنرا دارند فرا میگیرد، یکی از الفاظ آن «کلّ» است که در اول جمله میآید؛[1] مانند: «کُلُّ مَنْ عَلَیْها فانٍ»،[2] یا در پى آن، مانند: «فَسَجَدَ الْمَلائِکَةُ کُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ».[3]
اما «خاص» عبارتی است که برخى مصادیق واژگان یا عبارت عامی را از دایره شمول آن خارج میکند.
در آیه شریفه: «إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ ...»،[4] لفظ «الانسان» عام بوده و عبارت «الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ» خاص است.
عام بر سه قسم است:
1. آنکه بر عموم خود باقى باشد؛ که در این رابطه باید گفت که بیشتر عامها، عقلاً و شرعاً تخصیص میخورند مثلاً آیه «حُرِّمَتْ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةُ»[5] به حالت ناچارى تخصیص زده شده است.[6]
اما به هر حال آیاتی هرچند اندک داریم که به عموم خود باقیاند و مخصّص ندارند؛ مانند آیات شریفه «حُرِّمَتْ عَلَیْکُمْ أُمَّهاتُکُمْ ...»[7] و «إِنْ کُلُّ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ إِلاَّ آتِی الرَّحْمنِ عَبْداً»؛[8] (تمام کسانى که در آسمانها و زمین هستند، بنده اویند!).[9]
2. عامّى که از ابتدا منظور از آن خاص میباشد؛ مانند آیه «الَّذِینَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَکُمْ فَاخْشَوْهُمْ»؛[10] که گوینده آن یک نفر به نام نعیم بن مسعود أشجعى یا بادیهنشینى از قبیله خزاعه بوده است.[11] اینگونه است آیه «فَنادَتْهُ الْمَلائِکَةُ وَ هُوَ قائِمٌ یُصَلِّی فِی الْمِحْرابِ»[12] که منظور از ملائکه جبرئیل است.[13]
3. عامّ مخصوص(تخصیص زده شده).[14] که در قرآن مثالهاى زیادى دارد.
در فرق بین این دو عام گفتهاند: اولى (عامّى که منظور از آن خاص میباشد) همه أفراد را شامل نمیشود، نه از جهت لفظ، و نه از ناحیه حکم؛ بلکه داراى افرادى است که در یکى از آنها استعمال شده است. ولی دوّمى، عموم و شمولش نسبت به تمام أفراد منظور شده از جهت فراگیرى لفظ نه از لحاظ حکم.[15]
در ادامه باید گفت که یکى از انواع خاص در قرآن آن است که عموم سنّت را تخصیص میزند، و این نوع کم است؛ از جمله مثالهاى آن، آیه «حَتَّى یُعْطُوا الْجِزْیَةَ»[16] است که تخصیص زده سخن رسول اکرم(ص) را که: «مأموریت یافتهام با مردم بجنگم تا اینکه لا اله الّا الله بگویند».[17]
اما «خاص» عبارتی است که برخى مصادیق واژگان یا عبارت عامی را از دایره شمول آن خارج میکند.
در آیه شریفه: «إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ ...»،[4] لفظ «الانسان» عام بوده و عبارت «الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ» خاص است.
عام بر سه قسم است:
1. آنکه بر عموم خود باقى باشد؛ که در این رابطه باید گفت که بیشتر عامها، عقلاً و شرعاً تخصیص میخورند مثلاً آیه «حُرِّمَتْ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةُ»[5] به حالت ناچارى تخصیص زده شده است.[6]
اما به هر حال آیاتی هرچند اندک داریم که به عموم خود باقیاند و مخصّص ندارند؛ مانند آیات شریفه «حُرِّمَتْ عَلَیْکُمْ أُمَّهاتُکُمْ ...»[7] و «إِنْ کُلُّ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ إِلاَّ آتِی الرَّحْمنِ عَبْداً»؛[8] (تمام کسانى که در آسمانها و زمین هستند، بنده اویند!).[9]
2. عامّى که از ابتدا منظور از آن خاص میباشد؛ مانند آیه «الَّذِینَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَکُمْ فَاخْشَوْهُمْ»؛[10] که گوینده آن یک نفر به نام نعیم بن مسعود أشجعى یا بادیهنشینى از قبیله خزاعه بوده است.[11] اینگونه است آیه «فَنادَتْهُ الْمَلائِکَةُ وَ هُوَ قائِمٌ یُصَلِّی فِی الْمِحْرابِ»[12] که منظور از ملائکه جبرئیل است.[13]
3. عامّ مخصوص(تخصیص زده شده).[14] که در قرآن مثالهاى زیادى دارد.
در فرق بین این دو عام گفتهاند: اولى (عامّى که منظور از آن خاص میباشد) همه أفراد را شامل نمیشود، نه از جهت لفظ، و نه از ناحیه حکم؛ بلکه داراى افرادى است که در یکى از آنها استعمال شده است. ولی دوّمى، عموم و شمولش نسبت به تمام أفراد منظور شده از جهت فراگیرى لفظ نه از لحاظ حکم.[15]
در ادامه باید گفت که یکى از انواع خاص در قرآن آن است که عموم سنّت را تخصیص میزند، و این نوع کم است؛ از جمله مثالهاى آن، آیه «حَتَّى یُعْطُوا الْجِزْیَةَ»[16] است که تخصیص زده سخن رسول اکرم(ص) را که: «مأموریت یافتهام با مردم بجنگم تا اینکه لا اله الّا الله بگویند».[17]
[1]. سیوطى، جلال الدین، الإتقان فی علوم القرآن، ج 1، ص 631، بیروت، دار الکتاب العربى، چاپ دوم، 1421ق.
[2]. رحمن، 26.
[3]. حجر، 30.
[4]. عصر، 2 – 3.
[5]. مائده، 3.
[6]. الإتقان فی علوم القرآن، ج 1، ص 633.
[7]. نساء، 23.
[8]. مریم، 93.
[9]. الإتقان فی علوم القرآن، ج 1، ص 633.
[10]. «اینها کسانى بودند که [بعضى از] مردم، به آنان گفتند: مردم (لشکر دشمن) براى [حمله به] شما اجتماع کردهاند از آنها بترسید!»؛ آل عمران، 173.
[11]. الإتقان فی علوم القرآن، ج 1، ص 634؛ فیض کاشانی، ملا محسن، الاصفی فی تفسیرالقرآن، تحقیق، درایتی، محمدحسین، نعمتی، محمدرضا، ج 1، ص 183، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، 1418ق.
[12]. آل عمران، 39.
[13]. الإتقان فی علوم القرآن، ج 1، ص 635.
[14]. همان.
[15]. همان، ص 634.
[16]. توبه، 29.
[17]. الإتقان فی علوم القرآن، ج 1، ص 637.
نظرات