لطفا صبرکنید
5888
- اشتراک گذاری
شناخت بسترهای تاریخی هر جریان فکری - فرهنگی را جریانشناسی مینامند؛ همان چیزی که غالبا تحت عنوان تاریخچه در ابتدای هر تحقیق و پژوهش بیان میشود. به بیان دیگر، به شناخت زادگاه، چگونگی پیشرفت، تحولها و احیانا نابودی جامعه و گروهی که دارای یک اندیشه مشخص بودند، جریانشناسی میگویند.
برخی نیز جریانشناسی را شناخت رفتار و تفکر جمعیتی میدانند که دارای تشکل باشند؛ و بر این باورند که برای روشن شدن مفهوم «جریانشناسی» ابتدا لازم است معنای «جریان» مشخص شود. و در تعریف جریان میگویند: «جریان عبارت است از تشکل، جمعیت و گروه اجتماعی معینی که علاوه بر مبانی فکری، از نوعی رفتار ویژه اجتماعی برخوردار است».
در نظر آنان جریان دارای سه ویژگی و شاخصه اساسی است که عبارتاند از:
- اجتماعی بودن و برخورداری از نوعی رفتار ویژه اجتماعی،
- دارا بودن تشکل و جمعیت،
- برخورداری از اندیشهی مشخص و رفتار معین مرتبط با آن،
از اینرو به اندیشهی منسجم و نظاممند یک شخصیت علمی که به صورت تشکل اجتماعی در نیامده است، جریان گفته نمیشود.
بر این اساس، جریانشناسی در نظر آنان عبارت خواهد بود از «شناخت منظومه و گفتمان، چگونگی شکلگیری، معرفی مؤسسان و چهرههای علمی و تأثیرگذار در گروههای فکری، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی است».[1]
فایدهی جریانشناسی این است که شناخت عمیق بسترهای تاریخی هر جریان فکری – فرهنگی، لازمه ضروری فهم متنهایی است که با گذر از پیچ و خمهای تاریک روزگاران گذشته به دست ما رسیدهاند و در فضایی متفاوت قرائت میشوند.[2]
توضیح اینکه فرهنگ، اصطلاحات و گویشها در اثر گذشت زمان، دچار تغییر و تحول میشوند؛ از اینرو شناخت تاریخ صدور هر متنی در فهم اصطلاحات آن متن میتواند به ما کمک کند؛ علاوه بر اینکه شرایط سیاسی، اجتماعی، علمی و فرهنگی حاکم بر زمان صدور متن نیز ممکن است نویسنده را تحت الشعاع قرار دهد و ناگزیر کند که در تعبیرات، مراعات جو و فضای حاکم را بنماید.
بنابر این، هر کس آگاهی بیشتری نسبت به شرایط فرهنگی- اجتماعی و تاریخی داشته باشد، میتواند فهم دقیقتری از متون علمی پیدا کند.
[1]. ر. ک: خسرو پناه، عبدالحسین، جریان شناسی فکری ایران معاصر، ص 9 – 10، قم، مؤسسه فرهنگی حکمت نوین اسلامی، 1388ش. https://www.porseman.com/article/%D8%AC%D8%B1%D9%8A%D8%A7%D9%86%E2%80%8F%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%D9%8A/1226.
[2]. یزدان پناه، سید یدالله، مبانی و اصول عرفان نظری، ص 25، قم، موسسه امام خمینی، 1388ش.