جستجوی پیشرفته
بازدید
1
آخرین بروزرسانی: 1403/09/04
خلاصه پرسش
اگر صلوات و سلام بر پیامبران و امامان را به صورت مختصر(ص، ع، س و ...) بنگاریم، آیا مرتکب گناه شده‌ایم؟!
پرسش
آیا نوشتن صلوات بر پیامبر اسلام(ص) به صورت مختصر اشکال دارد؟
پاسخ اجمالی

در ابتدای پاسخ باید به چند نکته اشاره کرد:

  1. قرآن کریم در آیه 56 سوره احزاب به مؤمنان توصیه فرمود تا بر پیامبر اکرم(ص) درود و صلوات بفرستند و احادیثی که در تفسیر این آیه آمده، ناظر به آن است که باید چنین درود و صلواتی را به صورت کامل فرستاد تا آثار و برکات بیشتری را به دنبال داشته باشد.
  2. این توصیه قرآنی را باید ویژه درود بر پیامبر اسلام(ص) دانست و درود بر دیگر اولیای الهی را نمی‌توان از این آیه برداشت کرد، اگرچه دلایل دیگری وجود دارد که باید بر آنها و بر تمام مؤمنان درود فرستاد.
  3. اما روش‌های نگارش در طول تاریخ همواره در حال تغییر بوده است. به عنوان نمونه، در الفبای کوفی صدر اسلام، نقطه‌گذاری وجود نداشت و بعدها به وجود آمد. و یا این‌که یک کلمه اختصاری به تدریج جایگزین کلمه اصلی شده است؛ از همین‌رو نوع نگارش یک کلمه را به خودی خود نمی‌توان دلیلی بر احترام و یا عدم احترام دانست.

امروزه به هیچ وجه نمی‌توان گفت که نگارش و تکرار چندباره کلمات «نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی» و «United Nations» در یک متن، محترمانه‌تر از نگارش کلمات اختصاری «نزاجا» و «U.N» است؛ بلکه برداشت همگان آن است که استفاده از این کلمات اختصاری، تنها برای صرفه‌جویی در حجم نوشتار و به دنبال آن سرعت مطالعه خوانندگان است.

در همین راستا در فضای مجازی، گاه تصویر یک گل زیبا می‌تواند جایگزینی بهتر و محترمانه‌تر از یک تشکر نوشتاری طولانی به شمار آید و به همین دلیل، در گفت‌وگوهای دو یا چند جانبه در این فضا، بیشتر افراد ترجیح می‌دهند تا از این روش استفاده کنند.

بر این اساس، تنها این عرف یک جامعه است که می‌تواند تشخیص دهد که تا چه اندازه احترام در یک گفتار، نوشتار و یا یک تصویر نهفته است.

با توجه به نکات یاد شده، به پرسش موجود در متن می‌پردازیم که آیا اگر در نگارش صلوات و سلام بر معصومان(علیهم السلام) از کلمات اختصاری استفاده کنیم، مرتکب نوعی گناه و بی‌احترامی به آن حضرات شده‌ایم؟! و آیا روایاتی وجود دارد که ما را از نگارش این چنینی منع کرده باشد؟!

به هر حال، آنچه در این موضوع می‌توان گفت؛ این است که از زمانی که کتابت به صورت گسترده مطرح شد و آثار قلمی به تعداد فراوانی توسط کاتبان استنساخ شد، و بعدها با تعداد بیشتری به صورت چاپی در اختیار مردم قرار گرفت، برای رعایت اختصار، زیبایی متن و مهم‌تر از همه، طولانی نشدن و ملال‌آور نبودن متن برای خواننده، کلمات اختصاری فراوانی برای کتاب‌ها، شهرها، اشخاص و ... ابداع و ایجاد شده است تا متن نگارشی به صورت مختصرتر در اختیار خواننده قرار گیرد، بدون آن‌که در خواندن کلمات و عبارات تغییری ایجاد شود.

عبارات احترام‌آمیز فراوانی؛ مانند: «ص»، «ع»، «س»، «ره»، «قده» و … نیز به همین دلیل ایجاد شده‌اند. و همانگونه که گفته شد، به خودی خود نمی‌توانند دلیلی بر بی‌احترامی باشند. و بر همین اساس، اگر دلیل قرآنی و یا روایی در مورد منع استفاده از آنها نباشد، عرف می‌تواند مشخص کند که در چه مواردی استفاده از عبارت کامل بهتر است و در چه مواردی استفاده از کلمات اختصاری در نگارش نیز ایرادی ندارد.

با این وجود، برخی چنین نگارش‌های اختصاری را در صلوات‌ها و سلام‌ها نپسندیده و آن‌را به شدت مورد نکوهش قرار می‌دهند، تا جایی که معتقدند نخستین کسی که از این علامات اختصاری به جای صلوات استفاده کرد، دستش خشک و یا قطع شد!

چنین نظر و ادعایی را نمی‌توان با استفاده از روایاتی که از امامان معصوم(‏ع) در دسترس است؛ اثبات نمود و اندیشمندانی که چنین موضوعی را نیز مطرح نموده‌اند، روایت مشخص و قابل بررسی را نیاورده و داستان قطع شدن دست را هم در حد یک شایعه نقل نموده‌اند.

به عنوان نمونه، شهید ثانی در کتاب منیة المرید و در باب «آداب الکتابة» چنین می‌گوید:

بهتر است انسان هر جا نام خدای متعال را می‌نگارد، به دنبال آن اوصافی را که حاکی از تعظیم و احترام است بنویسد. مانند «تعالی»، «سبحانه»، «عز و جل» و «تقدّس». و شایسته است هنگام نوشتن این تحیات، آنها را بر زبان هم بیاورد. و آن‌گاه که نام پیامبر اکرم را می‌نویسد، درود و تحیات خداوند بر او و خاندانش را نیز بنویسد و بر زبان آورد.

در نگارش این درودها نیز نباید فشرده‌نویسی کرد و از تکرار آن در متن آزرده شد، حتی اگر چند بار در یک سطر تکرار شود، چنان‌که برخی افراد بی‌توفیق، درود بر پیامبر را به صورت «صلعم»، «صلم» و ... می‌نگارند، زیرا چنین کاری به منزله ترک اولی و مغایر با نصوص دینی است تا جایی که یکی از علما گفته است: «اولین کسی که به جای صلوات، صلعم نوشت، دستش قطع شد».

کمترین ضرر حاصل از کوتاهی در نگارش کامل صلوات بر پیامبر آن است که فرد از پاداش بزرگی محروم خواهد شد؛ زیرا حضرتشان فرمود: «اگر کسی در نوشتاری که نامم در آن است، بر من درود بفرستد، تا هنگامی که نامم در آن نوشته باقی است، فرشتگان برای او طلب آمرزش می‌کنند».[1]

همچنین شایسته است که بعد از نگارش نام یکی از صحابه - به ویژه بزرگان آنان - نوشته شود: «رضی الله عنه» یا «رضوان الله علیه». و بعد از نگارش نام یکی از بزرگان گذشته نگاشته شود «رحمه الله» یا «تغمده الله برحمته» و مانند آن.

البته روال معمول آن است که صلوات و سلام را بیشتر برای پیامبران به کار می‌برند؛ اما شایسته است که بعد از نگارش نام ائمه(ع) نیز بر آنان درود فرستاده شود، هرچند که این کار ضروری نیست؛ اما آنچه از قرآن و روایات برمی‌آید آن است که درود بر هر فرد باایمانی مجاز است.[2]

اگرچه دیدگاه شهید ثانی در مورد لزوم نگارش کامل صلوات، بیشتر جنبه اخلاقی دارد تا حکم فقهی؛ اما باز هم آن‌را از چند جهت می‌توان مورد نقد قرار داد:

  1. ایشان به عنوان نمونه و شاهد، حتی یک سند معتبر برای مدعای خویش ارائه نکرده و تنها به برخی شنیده‌ها اکتفا کرده است.
  2. در صدر اسلام کاغذ و قلم به اندازه‌ای نبود تا نویسندگان برای هر بار نگارش نام پبامبر و ائمه، تحیت کاملی نسبت به آن‌حضرات را نیز به صورت مفصل بنگارند.
  3. آنچه ایشان در مورد قطع‌ شدن دست فرد نویسنده صلوات مختصر نقل کرده[3] به گونه‌ای بوده که گویا خود ایشان در مورد این ماجرا مطمئن نبوده و تنها به عنوان یک مؤید به نقل آن پرداخته است.

و ...

در پایان باید گفت، احترام به پیامبر بزرگ اسلام که درود خدا بر او و خانواده‌اش باد، هرچه بیشتر باشد، دارای اجر و پاداش بیشتری خواهد بود؛ اما نباید این واقعیت را نیز از یاد برد که گاه طولانی کردن سلام و درود می‌تواند منفعت‌هایی را نیز از بین ببرد، مثلا اگر شخصی بخواهد در گفتار و نوشتاری کوتاه و در فرصتی اندک، سخنانی از پیامبر(ص) و خاندانش(ع) را به مخاطبانش عرضه دارد، ناچار خواهد بود که در حد امکان، آن بخش از سخن و نوشته خود که حذفش آسیبی به معنا نمی‌رساند را حذف نماید و چنین حذفی - حتی اگر معتقد هم باشیم که موجب کاهش پاداش خواهد شد - نمی‌تواند رفتاری گناه‌آلود باشد که مجازات فرد مختصر کننده درود و تحیت را به دنبال داشته باشد.


[1]. متقی هندی، کنز العمال فی سنن الأقوال والأفعال، المحقق، بکری حیانی، صفوة السقا، ج 1، ص 507، مؤسسة الرسالة، الطبعة الخامسة، 1401هـ/1981م. (این روایت در منابع اولیه شیعه وجود ندارد).

[2]. زین الدین، بن علی، معروف به شهید ثانی، منیة المرید، محقق، مصحح، مختارى، رضا، ص 346- 347، قم، مکتب الإعلام الإسلامی‌، چاپ اول، 1409ق.

[3]. بر اساس تحقیق بعضی از پژوهشگران «بعض العلماء» که شهید ثانی از او نقل کرده، احتمالاً جلال الدین سیوطی است. وی در کتاب( تدریب الراوی فی شرح تقریب النواوی، تحقیق، ابو قتیبه نظر محمد فاریابی، ج 1، ص 507، مکتبة الکوثر)، می‌گوید: «و یقال ان اول من رمزها بـ«صلعم» قطعت یده». عبارت سیوطی نیز ظهور دارد که وی هم مطمئن نیست، و تصریح نکرد که از چه کسی شنیده است. به علاوه، به جای «قیل» می‌گوید «یقال» که ظاهراً نشان می‌دهد در حدّ شایعه از زبان این و آن شنیده، نه از فرد خاصی! ر. ک: «پیام پاینده».

نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها