جستجوی پیشرفته
بازدید
437
آخرین بروزرسانی: 1403/04/16
خلاصه پرسش
آیا در اسلام توصیه شده است که سخنرانان، مطالب خود را با کلمات سنگین و پیچیده -و گاه غیر قابل درک برای مخاطبان- مطرح کنند؟!
پرسش
با سلام؛ آیا این صحیح است که برخی بزرگان در سخنرانی‌های خود از عبارات سنگین و پیچیده استفاده می‌کنند؟ آیا این با روح تقوا سازگار است؟! مثلا من می‌خواهم به مردم بگویم «وازلین»، بگویم «ژله پترولیوم»! یا به جای این‌که خیلی ساده بگویم: «جامعه فلج می‌شود»، بگویم: «جامعه فشل می‌شود»! نظر اسلام در مورد این‌گونه حرف زدن چیست؟ آیا کسی که الگوی جامعه است، شایسته است این‌گونه سخن بگوید؟!
پاسخ اجمالی

در بیشتر موارد، سزاوار آن است سخنوران، هنگام بیان مطالب، سطح درک عموم مخاطبان خود را در نظر گرفته و به تناسب مجلس، با ادبیات روان و ساده‌ با مردم سخن بگویند که روش پیامبران(ع) در ارائه تعالیم دینی به مردم نیز همین‌گونه بود.

در همین زمینه از پیامبر اسلام(ص) نقل شده است:

«انا معاشر الانبیاء امرنا ان نکلم الناس علی قدر عقولهم»؛[1] (ما پیامبران‌ مأموریم که با مردم به اندازه عقل و دانش آنان سخن بگوییم).[2]

منظور پیامبر(ص) این است که ما هرگاه قصد سخن با مخاطبی را داریم، ابتدا ظرفیت عقل و سطح فکر او را در نظر گرفته و سپس متناسب با عقل و فکر خود او حرف می‌‌زنیم. بر این اساس، سیره و روش پیامبران و جانشینان آنها این‌گونه بود که شرایط مخاطب را در نظر گرفته و با کسی که سطح دانشش بالاتر بود، در سطحی بالاتر و با کسی ‌که از دانش کمتری برخوردار بود، در سطحی پایین‌‌تر گفت‌وگو می‌کردند؛ چون در غیر این صورت، هم علم ضایع می‌شد و هم مخاطب؛

از این‌رو هنگام سخن گفتن با عموم مردم تا حد امکان نباید از کلمات و اصطلاحات ناآشنایی بهره برد که درک مطلب را برای آنان دشوار و یا ناممکن سازد.

مولوی به مضمون حدیث پیامبر(ص) اشاره کرده، می‌‌گوید:

پَست می‌‌گویم به اندازه عقول                              عیب نبود این، بود کار رسول

یعنی هنگام گفت‌وگو با عموم مردم و نیز سرودن اشعار، مطالب پیچیده عرفانی و فلسفی را مطرح نمی‌کنم و این رویکردم نیز برگرفته از رفتار پیامبر(ص) است.

با این وجود؛ اما بیان برخی کلمات و عباراتی که در نگاه اول دشوار به نظر می‌رسد، چندان هم خالی از فایده نیست.

گاهی سخن اگر از فصاحت و بلاغت بیشتر برخوردار بوده و همراه با کنایه‌ها، استعاره‌ها و ... باشد، شیرین‌تر و جذاب‌تر شده و بیشتر در دل مخاطبان حال و آینده تأثیرگذار خواهد بود، همان‌گونه که سخنان امام علی(ع) در نهج البلاغه -حتی دشوارترین آنها- نیز به همین دلیل هنوز از جذابیت فراوانی برخوردار است.

اگر در نظم و نثر شاعران و ادیبان برجسته‌ای که از مفاخر کشورها به شمار می‌آیند نیز بنگریم، کلمات و عباراتی را می‌بینیم که باید دقت بیشتری برای فهم آن داشته باشیم و اساسا ادبیات غنی در یک زبان این‌گونه شکل گرفته و پیشرفت می‌یابد.

آشنایی مخاطبان با لغات و اصطلاحات جدید نیز یکی از فوائد این‌گونه سخن‌گفتن است؛ زیرا حس کنج‌کاوی آنان را برانگیخته و آنان را وادار به جست‌وجو و پژوهش می‌کند، موضوعی که امروزه با گسترش ابزارهای اطلاع رسانی، فرصت زیادی را نیز از مخاطب نخواهد گرفت.

اگر همه به زبان فارسی روان سخن بگویند، افراد در آینده نخواهند توانست یک متن فارسی مرتبط با دهه‌ها و قرن‌های گذشته را به آسانی مطالعه کرده و مطالب آن‌را درک کنند!

از این‌رو، اگر کسانی را می‌بینیم که با زبانی نسبتا دشوار سخن می‌گویند، همواره نمی‌توانیم آنها را به بی‌تقوایی و اهمیت‌ندادن به مخاطبان متهم کنیم؛ چرا که شاید آنها به دلایل یادشده و این‌که شاید در میان شنوندگان، افرادی خوش‌ذوق و تحصیل‌کرده وجود دارند، سخن خود را این‌گونه تنظیم می‌کنند.

اما همان‌طور که گفتیم، اگر وقت، دغدغه و انگیزه‌ای در مخاطبان مشاهده نشود که فرصتی بگذارند و مطالب ارائه شده را به صورت کامل درک کنند؛ و از این جهت سخنان ارائه شده در نگاه آنان، نوعی پراکنده‌گویی ارزیابی شود، یک سخنران بامسئولیت نباید با به زبان آوردن لغات، اصطلاحات و عبارات دشوار، وقت مخاطبان خود را ضایع نماید.


[1]. برقى، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، ج1، ص 195، قم، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1371ق.

[2]. معنای سخن گفتن پیامبران به اندازه‌ی عقول مردم )

 

نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها