لطفا صبرکنید
756
«صفت مشبهه» مانند «اسم فاعل»، «اسم مفعول» و ... از اسماء مشتقی است که لزوما باید از ریشه مصدری ساخته شود.
این اسم مشتق بر ثابت بودن و تداوم داشتن صفتى براى شخصى یا چیزى دلالت میکند.[1]
یکی از ویژگیهای صفت مشبهه آن است که باید از مصدر فعل لازم ساخته شود.[2]
صفت مشبهه در بیشتر موارد و به ترتیب زیر در 12 وزن ساخته میشود.
دو وزن از آنها، مختص به افعال ثلاثی مجردی است که عین الفعل فعل ماضی آنها مجرور است:
- «أفعَل» که مؤنث آن بر وزن «فَعلاء» است: مانند «أحمر» و «حمراء».
- «فَعْلان» که مؤنث بر وزن «فَعلی» است: مانند «عطشان» و «عطشی».
چهار وزن دیگر، متعلق به افعال ثلاثی مجردی است که عین الفعل صیغه ماضی آن مرفوع باشد:
- «فَعَل»: مانند «حَسَن» و «بَطَل».
- فُعُل: مانند «جُنُب».
- فُعال: مانند «شُجاع» و «فُرات».
- فَعال: مانند «جَبان» به معنای ترسو و «حَصان» به معنای زن عفیفه.
شش وزن دیگر، در هر دو وضعیت بالا مورد استفاده قرار میگیرد:
- «فَعْل»: مانند «سَبط» برای مکسور العین و «ضَخم» برای مضموم العین.
- «فِعْل»: مانند «صِفر» برای مکسور العین و «مِلح» برای مضموم العین.
- «فُعْل»: مانند «حُرّ» برای مکسور العین و «صُلب» برای مضموم العین.
- «فَعِل»: مانند «فَرِح» برای مکسور العین و «نَجِس» برای مضموم العین.
- «فاعل»: مانند «صاحب» برای مکسور العین و «طاهر» برای مضموم العین.
- «فعیل»: مانند «بخیل» برای مکسور العین و «کریم» برای مضموم العین.[3]
در ادامه به نکاتی در مورد «صفت مشبهه» توجه فرمایید:
- گاهی یک ریشه فعلی میتواند دارای دو صفت مشبهه از دو وزن مختلف باشد؛ مانند «ماجد» و «مجید».
- غیر از دوازده وزن یادشده، به ندرت میتوان صفت مشبهههایی را با وزنهای دیگر نیز یافت مانند «شَکُس» به معنای شخص بداخلاق که بر وزن «فَعُل» میآید.
- در غیر ثلاثی مجرد، صفت مشبهه معمولا بر وزن اسم فاعل آن میآید؛ مانند معتدل، منطلق.[4] به عبارتی در افعال غیر ثلاثی مجرد، وزن «اسم فاعل» و «صفت مشبهه» یکسان است.
- صفت مشبههای که از فعل لازم ثلاثی مجرد باشد، همانند فعلش یک اسم را به عنوان فاعل خود، رفع میدهد؛ اما چون متعدی نیست، مفعول نمیپذیرد.
تبصره: در برخی مواقع صفت مشبهه علاوه بر فاعل، اسمی را نصب میدهد که مفعول آن به شمار نمیآید؛ بلکه به آن «شبیه به مفعولبه» گفته میشود.
عمل کردن «صفت مشبهه» در «شبیه به مفعولبه»، مشروط به اعتماد کردن آن بر استفهام، یا نداء بوده،[5] یا اینکه نعت برای یک منعوت باشد، و یا اینکه صفت مشبهه حال یا خبر یا معمول یک ناسخ باشد.[6]
[1]. ر. ک: ذهنى تهرانى، سید محمد جواد، اساس الصرف، مشتمل بر امهات مسائل علم صرف، ج 1، ص 28، قم، حاذق، چاپ اول، 1363ش.
[2]. حملاوی، احمد بن محمد، شذا العرف فی فن الصرف، ص 63، ریاض، مکتبة الرشد.
[3]. همان، ص 64-65.
[4]. همان، ص 65.
[5]. حسن، عباس، النحو الوافی، ج 3، ص 294، دار المعارف، چاپ پانزدهم.
[6]. همان، ص 249.