لطفا صبرکنید
171999
- اشتراک گذاری
نشانههای ظهور به قسمتهای گوناگونی تقسیم میشوند که از آن جمله است: "علایم حتمی" و غیر "حتمی".
بسیاری میپندارند باید ظهور را در گرو تحقق علایم حتمی دانست! حال آنکه گره غیبت امام عصر(عج) به "ارادۀ الاهی" بستگی کامل دارد و این نیست که علایم حتمی جنبۀ تأکید و صد در صدی داشته باشند. چه اینکه طبق برخی احادیث، جز اصل ظهور حضرت که میعاد تخلف ناپذیر الاهی است، بقیۀ علامات - حتی حتمی - در حد احتمال و حداکثر بیشتر برای مقارنت با ظهورند.
اسامی برخی علایم حتمی عبارتاند از: خروج و قیام شخص پلیدی به نام "سفیانی"، انعکاس ندایی الاهی و نیز ندایی از شیطان در آسمان، طلوع خورشید از مغرب، اختلاف داخلی میان جبهۀ باطل و کشته شدن نفس زکیه.
در آغاز، چند نکتۀ مقدماتی را تذکر داده و آنگاه به بررسی مشروح پاسخ میپردازیم:
- مسئلۀ قیام حضرت امام عصر(عج) از مهمترین حوادث جهان است که عظمت آن موجب شده تا صاحب آن قیام، "موعود ادیان" و مصلح جهانی جهانیان لقب گیرد.
- چون ظهور ایشان از اهم وقایع است، باید همراه علایم و نشانههایی گردد که تا آن موقع منعقد نشده. همچنانکه وقایع مهمی از قبیل مولود حضرت محمد(ص) و اموری از این دست، توأم با نشانههایی مخصوص بود.
- فواید و ثمرات وجود این علایم در چند نتیجه خلاصه میشود:
برخی از آن علایم، چنان با عظمتاند که نوعی تجلیل و تعظیم قیام و قیام کننده(عج) محسوب میگردد.
شماری از آن علایم، به منزلۀ تهدید و ایجاد رعب در دل و سازمان، دشمنان است.
بعضی هم، نوعی مژده و بشارت برخی منتظران است.
- بسیار خوب است که مؤمنان از این علایم آگاه باشند تا دچار فریب نشده و هر حادثهای را علامت ظهور ندانند که چه بسا امکان سوء استفادۀ "مهدیان دروغین" یا سایر عوامل نیرنگ از این ناآگاهی وجود دارد. در عین حال، غرق شدن در بررسی این نشانهها نیز نکوهیده است که توضیح بیشتر در طی پاسخ بیان میشود.
تفسیر علایم ظهور
تقسیم بندیهای گوناگونی پیرامون "علایم ظهور" صورت گرفته، از جمله: علایم حتمی و غیر حتمی است. اشتباه اکثر مردم اینجا است که میپندارند با حتمی شدن برخی علایم، باید موضوع "ظهور" را صد در صد وابسته به تحقق آن علایم دانست! واقعیت قضیه - طبق برخی روایات - گویای وابسته بودن امر ظهور به "ارادۀ الاهی" است. حال فرقی نمیکند که چه علایمی محقق شده یا نشده. با این حساب، مفهوم علایم حتمی آن است که برخی نشانهها احتمال در پی داشتن ظهور را بیشتر به همراه دارند(فقط احتمال بیشتر است، نه وقوع صد در صد). حال روشن میشود که علایم غیر حتمی صرفاً با احتمال وقوع کمتری نسبت به علایم حتمی و ظهور قرار دارند.
با دقت در حدیث زیر، دلیل آنگونه معنا کردن علایم حتمی و غیر حتمی را مییابید:
"داود بن ابی القاسم نقل میکند که در حضور امام جواد(ع) بودیم. سخن از ]نشانههای ظهور و[ قیام و خروج ]شخصی به نام[ سفیانی به میان آمد و اینکه در برخی روایات گفته شده ] که این از علایم ظهور است[ و حتماً واقع میشود. به امام(ع) عرض کردم: آیا خداوند در اصل وقوع یا ویژگیهای امور حتمی نیز تغییر و دگرگونی (=بداء) ایجاد میکند ]چندان که یا اصلا محقق نمیشوند یا آنچنانکه آن وعدههای حتمی با آن مشخصات منعقد نمیگردند[؟ حضرت فرمودند: بله، امکان هرگونه تغییر و تصرف - حتی در امور حتمی - وجود دارد! گفتم: با این حساب میترسیم که خداوند در اصل ظهور و فرج قائم(عج) نیز ایجاد تغییر و انصراف(بداء) کند!
حضرت پاسخ دادند: ]این چنین نیست؛ چون[ قیام قائم(ع) از میعاد و وعدههای ]تغییر ناپذیر[ خدا است".[1]
برخی از محدثین در این باره نوشتهاند:
"... غیر از مسئلۀ ظهور و خروج حضرت حجة بن الحسن المهدی(عج) که حتماً محقق خواهد شد و هیچگونه تبدیل و تخلفی نخواهد داشت، سایر آنچه از آیات و علامات پیش از ظهور و مقارن آن ]آمده[، همه قابل تغییر و تبدیل و تقدیم(زودتر واقع شدن) و تأخیر(دیرتر رخ دادن) و ... است. حتی آن علایمی که در شمار نشانههای محتوم ذکر شده! چه اینکه مراد از حتمی و محتوم - در آن اخبار - نه آن است که هیچ قابل تغییر نباشد و دقیقاً مثل و همان را که فرمودند به همان نحو بیاید و واقع شود، بلکه مراد آن است که مرتبهای از تأکید در آن وجود دارد که منافاتی با تغییر در مرحلهای از آن ندارد".[2]
از اینرو سزاوار است که همگی جهت هدف گرانقدر آمادگی و زمینهسازی برای ظهور تلاش کنند و به جای دلواپسیهای افراطی - که سر از یأس به رحمت خدا و لطف امام عصر در میآورد-، در صدد دعای خالصانه و متضرعانه و ایجاد ورزیدگی جسمی و روحی باشند تا چشمۀ رحمت الاهی به جوشش در آید و "فرشته در آید" و اینها در گرو معرفت اندوزی فزونتر به دین و انجام واجبات و ترک گناهان است.
انواع و تعداد علایم حتمی
بر اساس برخی احادیث پنج علامت از علایم حتمی شمرده شد که اسامی هر یک بیان میشود. البته توضیح و چگونگی و چیستی این نشانهها آنقدر گسترده است که نمیتوان در این پاسخ نه چندان مفصل، بدان پرداخت.
ابوحمزه ثمالی میگوید: "به امام جعفر صادق(ع) عرض کردم که پدرتان امام محمد باقر(ع) میفرمود: خروج شخصی به نام سفیانی از امور حتمی است و انعکاس ندایی در آسمان نیز حتمی است و طلوع خورشید از مغرب حتمی است و چند چیز دیگر هم نام بردند که آنرا حتمی میدانستند.
امام صادق(ع) نیز گفتار پدر بزرگوارشان را اینگونه تکمیل فرمود: و نیز اختلاف بنی فلان ]شاید بنی امیه یا همان جبهۀ باطل است[ از امور حتمی است؛ و کشته شدن "نفس زکیه" حتمی است و خروج و قیام قائم(عج) هم حتمی، بلکه میعاد یقینی است. پرسیدم: دربارۀ علامت ندای آسمانی توضیح دهید!؟ پاسخ فرمودند: در آغاز روزی منادی با صدایی بلند – آنگونه که هر ملتی با زبان خودش آنرا میفهمد - فریاد میزند:
"الا إن الحق فی علی و شیعته؛ بدانید که حق با علی(ع) و شیعیان او است". و در آخر روز هم ابلیس ندا میدهد: "الا إن الحق فی سفیانی و شیعته؛ بدانید که حق با سفیانی و پیروان او است".
این موقع است که نااستواران در حق(اهل باطل) به شک میافتند".[3]
گفتنی است که منظور از "نفس زکیه"، انسان بسیاری بزرگواری است که از طرف امام زمان(عج) مأموریت برای تبلیغ دارد، اما در کعبه(مابین رکن و مقام) به شهادت میرسد.[4]
همچنین "سفیانی" ، شخصی از معاندین است که به قصد مقابله با حضرت بر میخیزد و در سرزمینی به نام "بیداء" (در یمن) – به امر خدا – با لشگریانش به زمین فرو خواهند رفت.[5]
[1]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 52، ص 250- 251، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
[2]. محدث نوری، نجم الثاقب، ص 832، قم، مسجد مقدس جمکران.
[3]. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 2، ص 652، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ دوم، 1395ق.
[4]. بحار الانوار، ج 52، ص 307، ح 81.
[5]. رضوانی، علی اصغر، موعود شناسی، ص 524،، قم، مسجد مقدس جمکران، چاپ دوم، 1384ش.