لطفا صبرکنید
بازدید
11996
11996
آخرین بروزرسانی:
1393/03/08
کد سایت
fa35716
کد بایگانی
43232
نمایه
ابن غضائری و کتاب الضعفاء
طبقه بندی موضوعی
درایه الحدیث
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
ابن غضائری کیست؟ آیا کتاب رجالی «الضعفاء» نزد علمای شیعه معتبر است؟
پرسش
ابن غضائری کیست؟ آیا کتاب رجالی «الضعفاء» نزد علمای شیعه معتبر است؟
پاسخ اجمالی
یکی از عالمان مشهور در قرن پنجم هجری، شخصی است به نام ابن غضائری؛ البته عنوان «ابن غضائری» هم برای «حسین بن عبید الله غضائری» و هم برای فرزندش؛ «احمد بن حسین بن عبیدالله» به کار برده میشود. از آنجا که در فهرست کتابهای حسین بن عبیدالله، کتاب رجالی دیده نمیشود، عدهای کتاب رجالی مشهور به «رجال ابن غضائری» یا همان کتاب «الضعفاء» را به احمد بن حسین(پسر) نسبت دادهاند. البته عدهای دیگر؛ این نسبت را به طور کلی نفی کردهاند. در هر صورت؛ تضعیفاتی که در این کتاب درباره راویان وارد شده است، مورد قبول علما قرار نگرفته است.
پاسخ تفصیلی
یکی از علمای علم رجال شیعه «ابن غضائری» است. در تاریخ علمای شیعه در قرن پنجم، دو نفر به نام ابن غضائری مشهوراند، اول: «حسین بن عبیدالله غضائری» که از بزرگان شیعه در قرن پنجم هجرى و استاد شیخ طوسی و نجاشی است. شیخ طوسی و نجاشی از چند نفر نقل روایت میکنند و اگر بخواهیم مشایخ برجسته آنها را نام ببریم، باید از «حسین بن عبیدالله غضائری» یاد کنیم. نجاشی در رجالش از «حسین بن عبیدالله غضائری» یاد میکند و فهرست کتابهای او را ذکر کرده است.[1]
از فهرست کتابهای تألیف شده توسط حسین بن عبیدالله غضائری، معلوم میشود که وی شخصیتی زُبده بوده و در علوم مختلف زمان خود، صاحبنظر بود. در فقه کتابهای «النوادر»، «مختصر مناسک الحج» و «مناسک الحج» را تألیف کرده است. در کلام کتابهای مختلفی نوشته، بویژه در موضوع امامت؛ مانند «التسلیم على أمیرالمؤمنین(ع) بإمرة المؤمنین»، «عدد الأئمة و ما شذ على المصنفین من ذلک»، «یوم الغدیر»، «مواطن أمیر المؤمنین(ع)» و «کتاب فی قول أمیرالمؤمنین(ع): ألا أخبرکم بخیر هذه الأمة».
از کتابهایی که غضائری نوشته و ناظر به نگاه تاریخی ایشان است نیز میتوان به «کتاب فی فضل بغداد» اشاره کرد.[2]
شخص دیگری که معروف به إبن غضائری است؛ فرزند حسین بن عبیدالله؛ یعنی أحمد بن حسین بن عبید الله است. وی معاصر و گویا در برههای استاد نجاشی بوده، اگر چه نجاشی بدان تصریح نکرده است. نجاشی در ترجمه علی بن محمد بن شیران میگوید: «من و علی بن محمد بن شیران در درس احمد بن حسین حاضر میشدیم».[3]
همانطور که دیدیم، نجاشی کتابی به عنوان کتاب رجال برای پدر(حسین بن عبید الله) نقل نکرده است، چنانکه مطلب خاصی هم برای فرزند(احمد بن حسین) نگفته است و کتابی از سنخ کتابهای رجالی نیز برای احمد بن حسین نقل نکرده است.
کتاب رجال ابن غضائری
شیخ طوسی در کتاب «الفهرست» خود به ابن غضائری دو کتاب نسبت میدهد که در زمینه شمارش تألیفات شیعه و بیان اصول است. ولی تصریح میکند که این دو کتاب از بین رفته است.[4]
اما کتابی از ابن غضائری به ما رسیده است که مشهور به کتاب «الضعفاء» است.[5] اثری از این کتاب تا قبل از قرن هفتم هجری نبوده و در نیمه دوم این قرن بود که سید جمال الدین احمد بن طاوس این کتاب را به ابن غضائری نسبت داد. البته نقل وی از این کتاب؛ بدون سماع یا اجازه مشایخ است؛ یعنی آنچه که در دیگر کتابها مرسوم بوده است.
از طرفی نمیدانیم بعد از اینکه احمد بن طاوس[6] از این کتاب نقل کرده است چه بر سر کتاب آمده است، و تا قرن یازدهم که مولی عبدالله تستری؛ نسخهای از اوراق پراکنده این کتاب را استنساخ و جمع آوری کرد، اثری از این کتاب نداریم. بعد از تستری، شاگرد ایشان؛ مرحوم قهپایی آنرا در طی تراجم کتاب خودش آورد.[7]
نظرات علما درباره انتساب این کتاب به ابن غضائری و ارزش علمی آن
1. به علت مطالبی که در این کتاب از جهت تضعیف برخی از بزرگان وجود دارد، اشخاصی مانند آقا بزرگ تهرانی، انتساب این کتاب را به شخصیت بزرگی مانند ابن غضائری به شدت رد میکند و میگوید: «نسبت دادن کتاب الضعفاء به ابن غضائری که از بزرگان و از استادان شیخ طوسی و شیخ نجاشی بوده است اجحاف بزرگی در حق وی است».[8]
آیت الله خویی نیز در معجم رجالی خود، انتساب این کتاب را به ابن غضائری به طور جزم و قطع، رد کرده است.[9]
2. برخی هم مانند علامه حلی[10] نسبت این کتاب را به ابن غضائری مسلم دانسته و در اکثر راویانی که ابن غضائری آنان را تضعیف کرده است، ایشان هم توقّف کرده و آن راوی را توثیق نمیکند، البته در مواردی هم با ابن غضائری مخالفت کرده و توثیق شیخ طوسی یا نجاشی را بر تضعیف ابن غضائری ترجیح داده است.
3. برخی نیز معتقدند این کتاب تألیف ابن غضائری است و او در این کتاب نقادی ماهرانه ای کرده است و هرگز توثیق شیخ طوسی یا نجاشی بر تضعیفات او مقدم نیست.[11]
4. نظر دیگر آنکه نسبت کتاب به ابن غضائری صحیح است ولی تضعیفات وی معتبر نمیباشد؛ زیرا همه این تضعیفات اجتهادات شخصی وی بوده است و نه مستند به قرائن و شواهد اطمینانآور. این نظریه را میتوان از کلام مرحوم وحید بهبهانی به دست آورد.[12]
آنچه در مجموع میتوان به آن رسید، این است که؛ خود ابن غضائری دارای شخصیتی برجسته بود ولی انتساب کتابی به نام «الضعفاء» به او، جای بسی تأمّل دارد و حتی در فرض اثبات، نمیتوان به تضعیفات او در این کتاب اعتنای چندانی کرد.
از فهرست کتابهای تألیف شده توسط حسین بن عبیدالله غضائری، معلوم میشود که وی شخصیتی زُبده بوده و در علوم مختلف زمان خود، صاحبنظر بود. در فقه کتابهای «النوادر»، «مختصر مناسک الحج» و «مناسک الحج» را تألیف کرده است. در کلام کتابهای مختلفی نوشته، بویژه در موضوع امامت؛ مانند «التسلیم على أمیرالمؤمنین(ع) بإمرة المؤمنین»، «عدد الأئمة و ما شذ على المصنفین من ذلک»، «یوم الغدیر»، «مواطن أمیر المؤمنین(ع)» و «کتاب فی قول أمیرالمؤمنین(ع): ألا أخبرکم بخیر هذه الأمة».
از کتابهایی که غضائری نوشته و ناظر به نگاه تاریخی ایشان است نیز میتوان به «کتاب فی فضل بغداد» اشاره کرد.[2]
شخص دیگری که معروف به إبن غضائری است؛ فرزند حسین بن عبیدالله؛ یعنی أحمد بن حسین بن عبید الله است. وی معاصر و گویا در برههای استاد نجاشی بوده، اگر چه نجاشی بدان تصریح نکرده است. نجاشی در ترجمه علی بن محمد بن شیران میگوید: «من و علی بن محمد بن شیران در درس احمد بن حسین حاضر میشدیم».[3]
همانطور که دیدیم، نجاشی کتابی به عنوان کتاب رجال برای پدر(حسین بن عبید الله) نقل نکرده است، چنانکه مطلب خاصی هم برای فرزند(احمد بن حسین) نگفته است و کتابی از سنخ کتابهای رجالی نیز برای احمد بن حسین نقل نکرده است.
کتاب رجال ابن غضائری
شیخ طوسی در کتاب «الفهرست» خود به ابن غضائری دو کتاب نسبت میدهد که در زمینه شمارش تألیفات شیعه و بیان اصول است. ولی تصریح میکند که این دو کتاب از بین رفته است.[4]
اما کتابی از ابن غضائری به ما رسیده است که مشهور به کتاب «الضعفاء» است.[5] اثری از این کتاب تا قبل از قرن هفتم هجری نبوده و در نیمه دوم این قرن بود که سید جمال الدین احمد بن طاوس این کتاب را به ابن غضائری نسبت داد. البته نقل وی از این کتاب؛ بدون سماع یا اجازه مشایخ است؛ یعنی آنچه که در دیگر کتابها مرسوم بوده است.
از طرفی نمیدانیم بعد از اینکه احمد بن طاوس[6] از این کتاب نقل کرده است چه بر سر کتاب آمده است، و تا قرن یازدهم که مولی عبدالله تستری؛ نسخهای از اوراق پراکنده این کتاب را استنساخ و جمع آوری کرد، اثری از این کتاب نداریم. بعد از تستری، شاگرد ایشان؛ مرحوم قهپایی آنرا در طی تراجم کتاب خودش آورد.[7]
نظرات علما درباره انتساب این کتاب به ابن غضائری و ارزش علمی آن
1. به علت مطالبی که در این کتاب از جهت تضعیف برخی از بزرگان وجود دارد، اشخاصی مانند آقا بزرگ تهرانی، انتساب این کتاب را به شخصیت بزرگی مانند ابن غضائری به شدت رد میکند و میگوید: «نسبت دادن کتاب الضعفاء به ابن غضائری که از بزرگان و از استادان شیخ طوسی و شیخ نجاشی بوده است اجحاف بزرگی در حق وی است».[8]
آیت الله خویی نیز در معجم رجالی خود، انتساب این کتاب را به ابن غضائری به طور جزم و قطع، رد کرده است.[9]
2. برخی هم مانند علامه حلی[10] نسبت این کتاب را به ابن غضائری مسلم دانسته و در اکثر راویانی که ابن غضائری آنان را تضعیف کرده است، ایشان هم توقّف کرده و آن راوی را توثیق نمیکند، البته در مواردی هم با ابن غضائری مخالفت کرده و توثیق شیخ طوسی یا نجاشی را بر تضعیف ابن غضائری ترجیح داده است.
3. برخی نیز معتقدند این کتاب تألیف ابن غضائری است و او در این کتاب نقادی ماهرانه ای کرده است و هرگز توثیق شیخ طوسی یا نجاشی بر تضعیفات او مقدم نیست.[11]
4. نظر دیگر آنکه نسبت کتاب به ابن غضائری صحیح است ولی تضعیفات وی معتبر نمیباشد؛ زیرا همه این تضعیفات اجتهادات شخصی وی بوده است و نه مستند به قرائن و شواهد اطمینانآور. این نظریه را میتوان از کلام مرحوم وحید بهبهانی به دست آورد.[12]
آنچه در مجموع میتوان به آن رسید، این است که؛ خود ابن غضائری دارای شخصیتی برجسته بود ولی انتساب کتابی به نام «الضعفاء» به او، جای بسی تأمّل دارد و حتی در فرض اثبات، نمیتوان به تضعیفات او در این کتاب اعتنای چندانی کرد.
[1]. نجاشی، احمد بن علی، فهرست أسماء مصنفی الشیعة(رجال نجاشی)، ص 69، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ ششم، 1365ش.
[2]. همان.
[3]. همان، ص 269.
[4]. شیخ طوسی، الفهرست، محقق، مصحح، آل بحر العلوم، سید محمد صادق، ص 2، نجف، المکتبة المرتضویه، چاپ اول، بیتا.
[5]. آقا بزرگ تهرانی، الذریعة إلی تصانیف الشیعة، ج 10، ص 88، قم، اسماعیلیان، 1408ق.
[6]. ایشان استاد علامه حلی و متوفی 673 ق است.
[7]. الذریعة إلی تصانیف الشیعة، ج 10، ص 88 - 89.
[8]. همان، ص 89.
[9]. خوئی، ابو القاسم، معجم رجال الحدیث، ج 1، ص 102، قم، مرکز نشر آثار شیعه، 1410ق.
[10]. متوفی 726ق.
[11]. سبحانی، جعفر، کلیات فی علم الرجال، ص 89، قم، جامعه مدرسین، 1421ق.
[12]. همان.
نظرات