لطفا صبرکنید
22317
- اشتراک گذاری
منظور از حس خداجویی، همان گرایش فطری و درونی انسان به خدای متعال است. این حسّ یک ندای باطنی است و محرّکی جز فطرت ندارد.
وجود حس توجه به خدا در انسان، بدون تعلیم و آموزش، نشانه فطری بودن آن است. البته این حس فطری نیز بسان سایر احساسات انسان در شرایط خاصی بیدار می شود.
برای تقویت حس خداجویی باید موانعی همچون گرایش های پست، غرایز حیوانی و اشتغالات روزمره که انسان را از شناخت خدای متعال باز می دارد، را بر طرف کرد. همچنین عمل کردن به دستورات شرع، الهام گرفتن از آیات کریمه قرآن، بیانات انبیاء و اولیاء و پیشوایان دین به ما کمک می کند تا این حس هر چه بیشتر تقویت شده و ایمانمان محکم شود.
منظور از حس خداجویی، گرایش فطری و درونی انسان به خدای متعال است. چون این حسّ یک ندای باطنی است و محرّکی جز فطرت ندارد و بدون تعلیم در درون انسان بیدار شده و در آستانه بلوغ انسان، نمایان تر و آشکار تر می شود.
این پیدایش توجه به خدا در انسان، بدون تعلیم و آموزش، نشانه فطری بودن آن است و گویای آن است که این حس نیز بسان سایر احساسات انسان در شرایط خاصی بیدار می شود.[1]
البته این که گفته می شود احساس طبیعی و فطری، نیاز به تعلیم و آموزش ندارد مقصود این است که در تکوین و پیدایش آن، مربّی و معلم دخالت ندارد، در عین حال باید بپذیریم که بهره برداری صحیح و به دور از انحرافات و کج روی ها بدون مراقبت مربیان آگاه صورت نمی گیرد.[2] و گاهی توجه زیاد به لذایذ مادی و غفلت از ارزش های والای انسانی سبب می شود که این حس کم فروغ شود، ولی هرگز خاموش نمی گردد و از بین نمی رود بلکه در سختی ها، شداید و مصائب، زنگ و غبار از روی این حسّ زدوده شده و به صورت یک حس زنده بر روح و روان انسان حکومت خواهد کرد؛ زیرا مصائب و شداید از عوامل تکان دهنده ای هستند که انسان غفلت زده را از خواب سنگین مادیت بیدار می کند و زنگاری را که بر صفحه دل نشسته است پاک نموده و محیط را برای تجلی فطرت (توجه به خدا) آماده می سازد به همین جهت اکثر افراد سرکش و ظالم و طغیانگر در هنگام گرفتاری ها و شداید و مصیبت هایی که بر آنها وارد می شود، به یاد خدا افتاده و صمیمانه متوجه او می گردند.[3]
به هرحال راه هایی برای تقویت حس خداجویی در انسان وجود دارد که می توان به موارد زیر اشاره کرد:
1. عمل به دستورات شرع، الهام گرفتن از آیات کریمه قرآن، بیانات انبیاء و اولیاء و پیشوایان دین.
2. بر طرف کردن موانعی همچون گرایش های پست، غرایز حیوانی و اشتغالاتی که انسان را از شناخت خدای متعال باز می دارد؛ زیرا هوای نفس و خواسته های آن موجب ضعف ایمان، سلب ایمان و یا عدم تحقق ایمان از اصل می شود. کسی که پیرو نفس اماره است غرایز، او را رهبری می کنند و وی چشم و گوش بسته و بی توجه به ماوراء خواسته های غریزی خود، آنها را پیروی می کند و این گرایش ها ما را از ایمان آوردن باز می دارند.[4]
3. بر طرف کردن غفلت ها و زیاد کردن توجهات قلبی
در حدیث معراج هست که خداوند به پیامبر (ص) فرمود: «ای محمد! همت خود را به یک چیز متوجه ساز و زبانت را یکسان قرار بده، بدنت را زنده بدار و هرگز غافل مباش، کسی که از من غافل گردد، برایم مهم نیست که به کدام وادی هلاکت در افتد.[5]» توصیه خداوند به پیامبر این است که اگر یاد خدا در دلت نباشد، بدنت مرده است. حیات انسانی تو، به یاد خدا بستگی دارد و اگر به یاد خدا نباشی از حیات انسانی محروم خواهی بود و بدنت مرده است. وقتی بدن انسان زنده می ماند که لحظه ای از خدا غافل نگردد و غفلت عامل اصلی هلاکت است.[6] با رعایت این موارد می توان حس خدا جویی را در خود زنده و تقویت کرد.
[1] سبحانی، جعفر، ایمان و آثار سازنده آن ، ص 25 - 30 ، با تلخیص ، انتشارات مؤسسه امام صادق (ع) ، چاپ دوم ، 1384 شمسی؛ سبحانی، جعفر، عقاید اسلامی در پرتو قرآن، حدیث و عقل ، ص 9 ، کتابخانه سایت تبیان .
[2] سبحانی، جعفر ، عقاید اسلامی در پرتو قرآن ، حدیث و عقل ، ص 9، کتابخانه سایت تبیان.
[3] سبحانی، جعفر، ایمان و آثار سازنده آن ، ص 32؛ مکارم شیرازی،ناصر، تفسیر نمونه، ج 16، با استفاده از ص 340 و 341 ، دارالکتب الاسلامیه، 1363.
[4] مبانی، روش ها و اهداف تربیتی در صحیفه سجادیه، ص 9، کتابخانه سایت تبیان؛ مصباح یزدی، محمد تقی، اخلاق در قرآن، با تحقیق و نگارش محمد حسین اسکندری، ج 1،با استفاده از ص 196 - 209، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ پنجم، 1380.
[5] دیلمی، حسن ابن ابی الحسن، إرشادالقلوب، ج 1، ص 205.
[6] مصباح یزدی ، محمد تقی، درک محضر خدا ، ص 1 - 3 ، با تلخیص و تغییر، کتابخانه سایت تبیان؛ مصباح یزدی، محمدتقی، راهیان کوی دوست، ص 250 و 251، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ سوم، 1376.