جستجوی پیشرفته
بازدید
12784
آخرین بروزرسانی: 1393/02/14
خلاصه پرسش
در سفارش امام علی(ع) به فرزندشان چرا امام حسن 35 ساله را جوان خطاب کرده و مرادشان از عبارات «پدران پرهیزگارت» و «علم غیر سودمند و غیر ضروری» چیست؟
پرسش
1. منظور از آباء طاهرین در وصیت امام علی(ع) به فرزندش چه کسانی هستند؟ 2. در نامه 31 امام علی(ع) به امام حسن(ع) این‌گونه سفارش می‌کنند: «درباره مسائلی که نمی‌دانی و خدا هم علم و اگاهی از آن‌را از تو طلب نکرده، بحث و اظهار نظر نکن!» چه علومی است که ندانستن آن موردی ندارد؟ 3. در این نامه اشاره به جوانی می‌شود. از آن‌جایی که نامه برای امام حسن(ع) می‌باشد، آیا می‌شود گفت: امام حسن 35 ساله را جوان خطاب کرده است؟ آیا این نامه، جعل یا اضافاتی بعد از امام نداشته است؟
پاسخ اجمالی
1. امام علی(ع) در فرازی از نصایح خود به فرزندشان می‌فرماید: «پسرم! آگاه باش محبوب‌ترین برنامه‏اى که از وصیتم به آن چنگ مى‏زنى تقواى الهى، و اکتفا کردن به وظایفى است که خداوند بر تو واجب نموده، و رفتن به راهى است که پدران و شایستگان خاندانت آن‌را پیموده‌اند؛ زیرا آنان به صلاح امور خود توجه داشتند چنان‌که تو توجه مى‏کنى، و اندیشه در کار خود می‌کردند همان‌گونه که تو اندیشه مى‏نمایى، سرانجام چنان شد که آنچه را دانستند عمل کردند، و از آنچه تکلیفشان نبود روى گرداندند».[1]
با توجه به صفاتی که برای این پدران، گفته شد؛ می‌توان افراد مختلفی؛ مانند حمزه، جعفر، عبدالمطلب و... که از عموها و اجداد امام حسن(ع) بودند را مشمول این تعبیر دانست[2] و حتی می‌توان انبیای الهی؛ نظیر پیامبر(ص)، ابراهیم(ع)، اسماعیل و... را نیز در این جرگه قرار داد.
گفتنی است؛ عبارتی که در این نامه آمده است، تنها پدران پرهیزگار نبوده بلکه دیگر شایستگان خاندان هم به عنوان الگو معرفی شده‌اند.
2. مسائل بسیاری وجود دارند که دانستن آنها  ضرورت و فایده‌ای ندارد و خداوند انسان‌ها را موظف نکرده تا به دنبال چنین دانش‌های بیهوده‌ای بروند.. امام علی(ع) در این‌باره می‌فرماید:
«بدان علمى که سودمند نباشد، فایده‌اى نخواهد داشت، و دانشى که سزاوار یادگیرى نیست سودى ندارد».[3] آن‌حضرت هشدار داده است که پاره‌اى از علوم بی‌فایده هستند، پس نباید به دنبال آنها رفت؛ زیرا انسان را از سیر و سلوک در راه خدا و علمى که می‌تواند او را به خدا برساند، باز می‌دارد. البتّه مقصود از این علوم همان‌هایى هستند که شرع مقدّس از آموختن آنها نهى فرموده است. پس آن علم در طریق آخرت بی‌فایده است، در نتیجه خیرى در آن نیست؛ زیرا خیر واقعى آن منفعتى است که در نزد خدا جاویدان است، و آنچه منفعت جاودانه ندارد، خیر نیست.[4]
این‌گونه مسائل می‌تواند در علوم عالی و معرفتی مانند جهان‌‌شناختی و خداشناسی نیز وجود داشته باشد که امام علی(ع) آن‌را این‌گونه بیان می‌فرماید:
«اگر درباره جهان، و تحوّلات روزگار مشکلى براى تو پدید آمد آن‌را به عدم آگاهى ارتباط ده؛ زیرا تو ابتدا با ناآگاهى متولّد شدى و سپس علوم را فرا گرفتى، و چه بسیار است آنچه را که نمی‌دانى و خدا می‌داند، که اندیشه‌ات سرگردان، و بینش تو در آن راه ندارد، سپس آنها را می‌شناسى».‏[5]
«به دقت بنگر، آنچه از صفات خدا که قرآن تو را به آن راهنمایى مى‏کند، از آن پیروى کن، و از نور هدایت قرآن بهره‏مند شو و آنچه را که شیطان تو را به یاد گرفتن آن واداشته از آنچه که در قرآن بر تو لازم نگشته، و در سنت پیامبر(ص) و ائمه اثرى نیامده، علمش را به خداى سبحان واگذار».[6]
در همین راستا امام کاظم(ع) فرمود: «وقتی رسول خدا(ص) وارد مسجد شد، گروهی را مشاهده کردند که دور مردى جمع شده‌اند. سپس فرمود: چه خبر است؟ گفتند: علامه است. فرمود: علامه یعنى چه؟ گفتند: داناترین مردم است به دودمان عرب و حوادث ایشان، به روزگار جاهلیت و أشعار عربى. پیامبر فرمود: اینها علمى است که اگر کسی آن‌را نداند، زیانى به او نرسد و همچنین عالمش را سودى نبخشد، سپس فرمود: همانا علم سه چیز است: آیه محکم، فریضه عادله، سنت پا برجا، و غیر از اینها فضل است».[7]
3. اما در مورد سؤال سوم؛ امام علی(ع) به فرزندش امام حسن(ع) می‌فرماید: «پسرم! چون خود را سالخورده دیدم، و قُوایم را رو به سستى مشاهده کردم، پیش از مرگ به وصیتم به تو پیشدستى نمودم، و در آن برنامه‏هاى خوبى ثبت کردم؛ از ترس این‌که نتوانم آنچه در خاطر دارم به تو برسانم، یا اندیشه‏ام نیز همچون تنم نقصانى به هم رساند، یا پیش از وصیت من پاره‏اى از خواهش‌هاى نفسانى بر تو چیره شود یا آفت‌هاى دنیا به تو هجوم آورد، در نتیجه رمیده شوى و فرمان نبرى. قطعاً دل جوان همانند زمین خالى است، هر بذرى در آن ریخته شود مى‏پذیرد».[8]
در مورد این که چرا امام علی(ع) به امام حسن(ع) که 35 سال داشت جوان خطاب کرد؟ اولا: جوان بودن نسبی است و فرد 35 ساله نسبت به شخص 60 ساله جوان به شمار می آید. ثانیا: بیان امام علی(ع) در این وصیت، اشاره به عموم والدین و فرزندانشان دارد و از خصوصیات شخصی خالی است تا برای همگان مفید فائده باشد؛ لذا نمی‌توان گفت این جملات اختصاص به امام حسن دارد؛ بلکه باید آن‌را خطاب به عموم والدین و جوانان دانست.
 

[1]. «وَ اعْلَمْ یَا بُنَیَّ أَنَّ أَحَبَّ مَا أَنْتَ آخِذٌ بِهِ إِلَیَّ مِنْ وَصِیَّتِی تَقْوَى اللَّهِ وَ الِاقْتِصَارُ عَلَى مَا فَرَضَهُ اللَّهُ عَلَیْکَ وَ الْأَخْذُ بِمَا مَضَى عَلَیْهِ الْأَوَّلُونَ مِنْ آبَائِکَ وَ الصَّالِحُونَ مِنْ أَهْلِ بَیْتِکَ فَإِنَّهُمْ لَمْ یَدَعُوا أَنْ نَظَرُوا لِأَنْفُسِهِمْ کَمَا أَنْتَ نَاظِرٌ وَ فَکَّرُوا کَمَا أَنْتَ مُفَکِّرٌ ثُمَّ رَدَّهُم آخِرُ ذَلِکَ إِلَى الْأَخْذِ بِمَا عَرَفُوا وَ الْإِمْسَاکِ عَمَّا لَمْ یُکَلَّفُوا‏...»؛ شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صبحی صالح، ص 394 - 395، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق.
[2]. ابن أبی الحدید، عبد الحمید بن هبه الله، شرح نهج البلاغة، محقق، مصحح، ابراهیم، محمد ابوالفضل،‏ ج 16، ص 71، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، چاپ اول، 1404ق.
[3]. «وَ اعْلَمْ أَنَّهُ لَا خَیْرَ فِی عِلْمٍ لَا یَنْفَعُ وَ لَا یُنْتَفَعُ بِعِلْمٍ لَا یَحِقُّ تَعَلُّمُه»؛ نهج البلاغة، ص 393. ‏
[4]. ابن میثم بحرانی، میثم بن علی، شرح نهج البلاغه، ج 5، ص 11 – 12، بی‌جا، دفتر نشر الکتاب، چاپ دوم، 1362ش.
[5]. «فَإِنْ أَشْکَلَ عَلَیْکَ شَیْ‏ءٌ مِنْ ذَلِکَ فَاحْمِلْهُ عَلَى جَهَالَتِکَ فَإِنَّکَ أَوَّلُ مَا خُلِقْتَ بِهِ جَاهِلًا ثُمَّ عُلِّمْتَ وَ مَا أَکْثَرَ مَا تَجْهَلُ مِنَ الْأَمْرِ وَ یَتَحَیَّرُ فِیهِ رَأْیُکَ وَ یَضِلُّ فِیهِ بَصَرُکَ ثُمَّ تُبْصِرُهُ بَعْدَ ذَلِک‏»؛ نهج البلاغة، ص 395.  
[6]. نهج البلاغة، ص 125.
[7]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 1، ص 32، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[8]. «أَیْ بُنَیَّ إِنِّی لَمَّا رَأَیْتُنِی قَدْ بَلَغْتُ سِنّاً وَ رَأَیْتُنِی أَزْدَادُ وَهْناً بَادَرْتُ بِوَصِیَّتِی إِلَیْکَ وَ أَوْرَدْتُ خِصَالًا مِنْهَا قَبْلَ أَنْ یَعْجَلَ بِی أَجَلِی دُونَ أَنْ أُفْضِیَ إِلَیْکَ بِمَا فِی نَفْسِی أَوْ أَنْ أُنْقَصَ فِی رَأْیِی کَمَا نُقِصْتُ فِی جِسْمِی أَوْ یَسْبِقَنِی إِلَیْکَ بَعْضُ غَلَبَاتِ الْهَوَى وَ فِتَنِ الدُّنْیَا فَتَکُونَ کَالصَّعْبِ النَّفُورِ وَ إِنَّمَا قَلْبُ الْحَدَثِ کَالْأَرْضِ الْخَالِیَةِ مَا أُلْقِیَ فِیهَا مِنْ شَیْ‏ءٍ قَبِلَتْه‏‏»؛ نهج البلاغة، ص 393.
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

  • چرا زن نمی‌تواند مرجع تقلید و قاضی باشد؟
    73146 اجتهاد و مرجعیت در اسلام 1387/04/03
    دانشمندان و متخصّصان دینی درباره‌ موضوعاتی؛ مانند مرجع تقلید، یا قاضی شدن زن و بعضی از عناوین دیگر، اختلاف نظر دارند. این امور جزو مسلّمات و ضروریات دینی به شمار نمی‌آید. کسانی که می‌گویند زنان مرجع تقلید یا قاضی نمی‌شوند، به ادله‌ای؛ نظیر روایات و اجماع، تمسک کرده‌اند ...
  • چرا خداوند در مقابل درخواست رؤیت خدا توسط یهودیان، آنها را مجازات کرد؟
    8592 تفسیر 1392/01/26
    آنچه باید در این‌جا مورد دقت قرار گیرد، این عبارت در آیه است: « فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ». باء در «بظلمهم» معنای سببیت بوده و متعلق به «اخذتهم» است و معنا این‌گونه می‌شود که آنها را به جهت ستمی که روا داشته­‌اند، با صاعقه مجازات می‌کنیم. این عبارت نمایان‌گر ...
  • با در نظرگرفتن جمیع جوانب و مصالح، آیا ارجح نیست که مقام رهبری در قانون جمهوری اسلامی ایران دارای یک زمان و دوره مشخص باشد؟
    8512 System 1389/04/16
    دائمی بودن رهبری در ایران ناشی از رأی مردم به قانون اساسی بوده و دلیلی نیز وجود ندارد که در صورت از دست ندادن شرایط، زمان آن را محدود کرد. فساد موجود در حکومت ها بیشتر ناشی از خلق و خوی حاکمان ...
  • با توجه به آیات 103 و 104 سوره کهف، راه تشخیص کار نیک از بد و ناپسند چیست؟
    24104 تفسیر 1389/05/13
    آیات شریفه، به معرفى زیانکارترین انسان ها و بدبخت‏ترین افراد بشر مى‏پردازد. زیان واقعى و خسران مضاعف آنجا است که انسان سرمایه‏هاى مادى و معنوى خویش را در یک مسیر غلط و انحرافى از دست دهد و گمان کند کار خوبى کرده است، نه از این کوشش ها ...
  • آیا در اسلام، مسئله ای به نام وضوی ارتماسی داریم؟
    11356 Laws and Jurisprudence 1391/07/03
    وضوى ارتماسى آن است که انسان صورت و دستها را به قصد وضو با مراعات شستن از بالا به پایین در آب فرو برد؛ اما براى این که مسح سر و پاها با آب وضو باشد، باید در شستن ارتماسى دستها، قصد شستن وضویى، هنگام بیرون آوردن ...
  • زنان عقیمی که بچه‌دار نمی‌شوند از دیدگاه قرآن چه جایگاهی دارند؟
    24597 تفسیر 1395/08/04
    گرچه پروردگار صلاح دیده برخی مردان و زنان، عقیم باشند[1] اما عقیم بودن و بچه‌دار نشدن به تنهایی نقصی معنوی - نه برای مردان و نه برای بانوان - نبوده و از مقام و ارزش انسانی هیچ کدام از آنها نمی‌کاهد. البته می‌شود برای ...
  • آیا در تحقیقات پزشکی، جایز است از جنین سقط شدهٔ انسان استفاده کرد؟
    7682 گوناگون 1393/02/25
    بیشتر فقها تشریح بدن انسان(جنین یا غیر جنین) را جایز نمی‌دانند، اما برخی از مراجع[1] در این‌باره می‌گویند، اگر این‌گونه تحقیقات در راستای کشف مطالب پزشکى جديد و مورد نیاز جامعه و نیز درمان بيمارى‌های تهدید کننده زندگى مردم باشد، جايز است؛ ولى تا ...
  • آیا گزارش غیر‌مسلمان مبنی بر نجاست چیزی که در اختیار اوست، مورد قبول است؟
    8833 اثبات نجاست 1393/02/03
    فقها در این زمینه فرقی بین مسلمان و غیر مسلمان نگذارده و می‌گویند، نجس بودن چیزى از سه راه ثابت مى‌شود، و باید بر آن ترتیب اثر داد: 1. آن که انسان خودش یقین به نجاست پیدا کند. 2. دو نفر عادل و یا حتّى یک نفر گواهى ...
  • معنای استدلال مباشر چیست؟
    19452 قیاس اقترانی و استثنائی 1391/12/06
    در مورد استدلال مباشر آنچه را که برخی از نویسندگان در این‌باره نگاشته‌اند، در این‌جا نقل می‌کنیم: بسیاری از منطق‌نگاران معاصر آنچه را در منطق نگاشته‌های پیشین با عنوان «احکام قضایا» یا «نسبت قضایا» مطرح بوده، قسمی از استدلال برشمرد‌ه‌اند و نام‌هایی؛ همچون استدلال «مباشر»، «بی‌واسطه» و «بسیط» ...
  • محدوده حرم مکه چقدر است؟
    9600 گوناگون 1396/10/23
    ابتدا باید دید منظور از حرم مکه چیست، آیا مراد، مسجد الحرام است؟ یا منطقه‌ای که زائرین خانه‌ی خدا بدون احرام، حق ورود به آن‌را ندارند و ورود کفار نیز به لحاظ شرعی در آن ممنوع است؟ در صورت نخست، پاسخ آن است که هر مکانی که در ...

پربازدیدترین ها