جستجوی پیشرفته
بازدید
10255
آخرین بروزرسانی: 1394/05/17
خلاصه پرسش
فرق بین «شطریت» و «شرطیت» چیست؟
پرسش
فرق بین «شطریت» و «شرطیت» چیست؟
پاسخ اجمالی
«شطر»، اسم مفرد بر وزن «فَلس»، جمع آن «اَشْطُرٌ و شُطُورٌ» است.[1] در لغت به معنای جزء، نصف، وسط، بعض، جانب، جهت و... می‌باشد، ولی استعمالش در جزء و نصف بیشتر است.[2]
«شرط» نیز اسم مفرد بر وزن فلس که جمع آن به اعتباری «شروط» و به اعتبار دیگر، «شرایط» است.[3] «شرط» در لغت به معنای چیزى است که وجود چیزى بر آن بسته است و تحقق شرط علامت تحقق مشروط است.[4]
یکی از موارد کاربرد این دو کلمه در علم اصول بویژه در بحث صحیح و اعم[5] است. برخی از علما در آن‌جا از واژه «جزء» استفاده کرده[6] و برخی دیگر به جای «جزء» واژه «شطر» را به‌کار برده‌اند.[7]
در هر صورت در این کاربرد، «شطر» و «جزء» در مقابل «شرط» قرار گرفته، مثلاً گفته می‌شود: رکوع، سجود و...، «جزء و شطر نماز» است ولی وضو، رو به قبله بودن و...، «شرط نماز» است.
فرق «شطر» و «شرط» در این است که جزء و شطر، داخل در یک چیز و تشکیل دهنده ماهیت آن است، بر خلاف شرط که خارج از ماهیت شى‌ء مرکب مى‌باشد، ولی در صحت آن دخالت دارد.
به عبارت علمی‌تر؛ جزء و شطر آن است که هم قید و هم تقید، داخل در یک چیز باشد، ولی شرط آن است که قید، خارج ولی تقید،[8] داخل است.[9]
«شطریت» و «شرطیت»، مصدر جعلی[10] «شطر» و «شرط» می‌باشند که معنای مصدر جعلی نیز صفت لازم آن اسمی است که تبدیل به مصدر شده؛ از این‌رو «شطریت» یعنی صفتی که «شطر» دارای آن است و «شرطیت» نیز یعنی صفتی که «شرط» دارای آن است. بنابراین فرق شطریت و شرطیت همان فرق بین شطر و شرط است که بیان شد.
 

[1]. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 4، ص 406، بیروت، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق.
[2]. طریحى، فخر الدین، مجمع البحرین، محقق، حسینی، سید احمد، ج 3، ص 345، تهران، کتابفروشى مرتضوى، چاپ سوم، 1375ش؛ قرشى، سید على اکبر، قاموس قرآن، ج 4، ص 31 - 32، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ ششم، 1371ش.
[4]. قاموس قرآن، ج ‏4، ص 15.
[5]. «در باب صحیح و اعم بحث در این است که آیا الفاظ عبادات مانند صلوه، صوم، خمس، زکات، حج و...، فقط برای عبادات صحیحه یعنی تام الاجزاء والشرایط وضع شده اند و اسم برای عبادات صحیحه هستند یا برای اعم از صحیح و فاسد وضع شده‌اند؟»، ر.ک: حیدری، سید علی نقی، أصول الاستنباط، ص 61 - 64، شوراى مدیریت حوزه علمیه قم‏، چاپ اول، 1412ق.
[6]. همان، ص 64.
[7]. عراقی، آقا ضیاء، نهایة الأفکار، تحریر، بروجردی، محمد تقی، ج 1، ص 95، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ سوم، 1417ق.
[8]. «تقید یعنی واجب بدون این صحیح نیست».
[9]. برای اطلاع بیشتر، ر.ک:  http://tohid.ir/fa/persian/lessonView?articleId=46
[10]. «یا مصدر صناعى و منحوت؛ آن است که با اضافه کردن یای مشدده و تاء به آخر اسمی آن را تبدیل به مصدر می‌کنند». ر. ک: حسینى طهرانى، هاشم‏، علوم العربیة، ج 1، ص 349 - 350، تهران، مفید، چاپ دوم، 1364ش.
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها