جستجوی پیشرفته
بازدید
15347
آخرین بروزرسانی: 1394/03/27
خلاصه پرسش
یحیی بن اکثم که بود و چه مناظراتی با اهل بیت(ع) داشت؟
پرسش
ماجرای مناظره یحیی بن اکثم با امام جواد و امام هادی(ع) چه بود؟
پاسخ اجمالی
یحیى بن أکثم بن محمد تمیمی[1] متولد 159هجری و متوفی سال 242 هجری قمری،[2] از بزرگان اهل سنت زمان خود بود[3] و پدرش نیز از بزرگان زمان محسوب می‌شد.[4]
یحیی به مدت بیست سال منصب قضاوت را در اختیار داشت.[5] او نزد مأمون دارای جایگاه رفیعی شد[6] و حتی توانست منصب قاضی القضات را در زمان مأمون به دست آورد.[7]
از یحیی مناظرات علمی بسیاری نقل شده است، به طوری که حتی مأمون از او خواست تا در مورد جانشین پیامبر(ص) با همدیگر گفت‌وگو و مناظره کنند.[8]
علاوه بر اینها، یحیی بن اکثم، مناظرات و مکاتباتی نیز با برخی از ائمه اطهار(ع) داشت که به دو مورد آنها اشاره می‌کنیم:
1. یکی از معروف‌ترین مناظرات یحیی بن اکثم، مناظره او با امام جواد(ع) در زمان کودکی حضرتشان بوده است. این مناظره در زمان حساسی واقع شد که پیروزی امام در این مناظره در تثبیت جایگاه‌شان نزد عوام و خواص، نقش مهمی داشت. خلاصه جریان این مناظره چنین است:
زمانى که مأمون خواست دختر خود؛ امّ الفضل را به همسری امام جواد(ع) در بیاورد، اقوام و بزرگان بنی‌عباس نزد او آمده و گفتند: تو را قسم می‌دهیم؛ منصبی که به چنگ آورده‌ایم را از دست ما خارج مساز، و لباس عزّت و شوکتى را که پوشیده‌ایم درنیاور ... مأمون گفت: او از شما به خدا، پیامبر، سنّت و احکام الهى؛ فقیه‌تر و داناتر است، و در قرائت قرآن از همه شما آگاه‌تر، و به محکم و متشابه، ناسخ و منسوخ، ظاهر و باطن، خاصّ و عامّ، تنزیل و تأویل آن عالم‌تر می‌باشد. پس از وى پرسش کنید، اگر مطلب همان بود که شما گفتید از شما می‌پذیرم، و اگر مطلب همان بود که من گفتم خواهید دانست که او بهتر از شما است. آنان از نزد مأمون خارج شده و به دنبال یحیى بن اکثم فرستادند که در آن روز قاضى القضات بود، پس حاجت خویش را به او عرضه داشتند و وى را با هدایایى چند به طمع انداختند که با حیله و نیرنگ مسئله‌اى مشکل در فقه براى آن‌حضرت طرح کند تا در جوابش درماند و نداند حکم آن چیست.
همگى حاضر شدند و امام جواد(ع) نیز حاضر شد، گفتند: اگر اجازه بدهید این قاضى سؤال کند، مأمون گفت: اى یحیى از أبو جعفر مسئله‌اى فقهى بپرس تا دریابى جایگاه او در فقه و علم دین چگونه است، یحیى گفت: اى أبو جعفر درباره فردى که در حال احرام، شکارى را بکشد؛ نظرت چیست؟ فرمود: «آیا او را در حَرَم کشته یا خارج از آن؟ داناى به حکم بوده یا جاهل؟ از روى عمد کشته یا به خطا؟ بنده بوده یا آزاد؟ صغیر بوده یا کبیر؟ بار نخستش بوده یا قبلاً نیز انجام داده؟ صید از پرندگان بوده یا از دیگر جانوران؟ کوچک بوده یا بزرگ؟ بر کارى که کرده اصرار دارد یا پشیمان است؟ آیا در شب و در لانه‌اش آن‌را کشته یا به روز و آشکارا؟ آیا آن فرد در حال احرام حجّ بوده یا احرام عمره؟» [با شنیدن این توضیحات‏] یحیى به گونه‌اى درمانده و زبون شد که آن امر بر هیچ‌یک از اهل مجلس پوشیده نماند، و همه از پاسخ امام(ع) غرق در حیرت شدند.(در ادامه روایت، امام حکم تک تک این مصادیق را ذکر کرد).[9]
برخی منابع در ادامه مناظره، سؤال و جواب دیگری را نیز نقل کرده‌اند:
آن‌گاه امام(ع) به او فرمود: «تو چه گویى درباره مردى که بامداد زنى بر او حرام بود هنگام برآمدن روز حلال شد و در نیمه روز بر او حرام و سپس ظهر حلال گشت و آن‌گاه عصر حرام شد و سپس در مغرب حلال و نیمه شب بر او حرام و سپیده دم حلال گشت و با بر آمدن روز حرام شد و آن‌گاه در نیمه روز حلالش گردید؟» یحیى و فقیهان جملگى مبهوت شده و گنگ ماندند. آن‌گاه مأمون گفت: اى ابا جعفر، خدایت عزیز دارد، این مسئله را براى ما توضیح بفرما. امام فرمود: «این مرد به کنیزى که بر او حلال نبود نگریست، بعد او را خرید و برایش حلال شد، سپس وى را آزاد کرد و بر او حرام شد، آن‌گاه او را به همسرى گرفت و حلالش شد، پس ظِهارش کرد و بر او حرام گشت؛ بعد کفّاره ظهار را پرداخت و حلالش شد، آن‌گاه او را یک طلاق داد و بر وى حرام گشت، سپس از طلاق خود رجوع کرد و حلالش شد، بعد مرد از اسلام برگشت و [زنش] بر او حرام شد، بعد توبه کرد و به اسلام باز آمد و زنش به همان نکاح پیشین به همسرى او بازگشت و حلال شد».[10]
2. موسى بن محمد بن رضا - برادر امام هادی(ع) – می‌گوید یحیى بن اکثم نامه‌اى به وى نوشت و در آن نامه از وى سؤال‌هایى کرد، از جمله درباره آیه «فَإِنْ کُنْتَ فِی شَکٍّ مِمَّا أَنْزَلْنا إِلَیْکَ فَسْئَلِ الَّذِینَ یَقْرَؤُنَ الْکِتابَ»،[11] روى سخن با کیست؟ اگر با رسول خدا(ص) باشد لازمه‌اش این می‌شود که آن‌جناب به آنچه به او نازل شده شک داشته باشد و اگر روى سخن با غیر آن‌جناب باشد، لازمه‌اش این است که قرآن بر غیر آن‌حضرت نازل شده باشد.
موسى می‌گوید: من این سؤال را از برادرم پرسیدم، و آن‌حضرت فرمود: «... اما مخاطب در این آیه.... رسول خدا(ص) است، ولى آن‌جناب نسبت به آنچه به وى وحى شده بود شک و تردید نداشت، و از آن‌جا که جاهلان می‌پرسیدند چطور شد که خدا فرشته‌اى به سوى ما مبعوث نکرد و چگونه فردى مبعوث کرد که در بی‌نیاز نبودن از خوردن و نوشیدن و راه رفتن در بازارها مثل همه مردم است؛ لذا خداوند به پیامبرش وحى کرد [که اگر ادله تو براى آنان قانع کننده و مؤثر واقع نشد، این دلیل را برایشان بیاور] که نخست اهل کتاب را نزد خود و ایشان حاضر سازى، و در پیش روى این جاهلان از اهل کتاب بپرسى مگر پیامبران شما غیر بشر بودند؟ و مگر غذا نمی‌خوردند و نوشیدنى نمی‌نوشیدند؟ و مگر در بازارها قدم نمی‌زدند؟! [وقتى همه گفتند: آرى، پیامبران ما همه از جنس بشر بودند و همه این لوازم بشرى را داشتند، آن وقت به ایشان بگو] خوب، پیامبر شما هم فردى مانند آن پیامبران است، و من نیز مثل آنها هستم. پس، اگر در این آیه فرموده: "اگر تو در شک هستى" با این‌که آن‌جناب شکى نداشته، خواسته است از دیدگاه جاهلان مردد سخن گفته باشد، هم‌چنان که در آیه شریفه،"فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْکاذِبِینَ"،[12] با این‌که خداوند می‌داند رسول گرامی‌اش دروغ نمی‌گوید، و رسالت او را می‌رساند، با این‌حال؛ آن‌جناب را مانند افراد مقابلش جایز الخطاء قلمداد کرده تا در مخاصمه، رعایت انصاف کرده باشد و گرنه هم خدا می‌دانست که رسول اکرم(ص) دروغ نمی‌گوید و هم آن‌حضرت می‌دانست که راست‌گو است، و تنها خواست تا در مقام احتجاج رعایت انصاف کرده باشد».[13]
علاوه بر اینها، موارد دیگری نیز وجود دارد که یحیی بن اکثم با یکی از امامان به مناظره و گفت‌وگو نشست.[14]
 

[1]. ابن خلکان برمکی إربلی، أحمد بن محمد، وفیات الأعیان و أنباء أبناء الزمان، محقق، إحسان عباس، ج 6، ‌ص 147، بیروت، دار صادر، چاپ اول، 1900م.
[2]. زرکلی، خیر الدین، الاعلام، ج 8، ص 138، بیروت، دار العلم للملایین، چاپ هشتم، 1989م.
[3]. ذهبی، محمد بن أحمد، میزان الاعتدال فی نقد الرجال، تحقیق، بجاوی، علی محمد، ج 4، ص 361،‌ بیروت، دار المعرفة للطباعة و النشر، چاپ اول، 1382ق.
[4]. ذهبی، محمد بن أحمد، سیر أعلام النبلاء، محقق، تعدادی از محققان، اشراف، شعیب الأرناؤوط، ج 12، ص 6، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ سوم، 1405ق.
[5]. بکجری مصری حکری، مغلطای بن قلیج، إکمال تهذیب الکمال فی أسماء الرجال، محقق، أبو عبد الرحمن عادل بن محمد، أبو محمد أسامة بن إبراهیم، ج 12، ص 281، الفاروق الحدیثة، چاپ اول، 1422ق.
[6]. ابن منظور انصاری، محمد بن مکرم، مختصر تاریخ دمشق، محقق، روحیة النحاس، ریاض عبد الحمید مراد، محمد مطیع، ج 27،‌ ص 204، دمشق، دار الفکر، چاپ اول، 1402ق.
[7]. شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 2، ص 283، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، 1413ق.
[8]. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، محقق، مصحح، لاجوردی، مهدی، ج 2، ص 185،‌ تهران، نشر جهان، چاپ اول، 1378ق.
[9]. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق، مصحح، موسوی جزائری، سید طیب،‏ ج 1، ص 182،‌ قم، دار الکتاب، چاپ سوم، 1404ق؛ ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول(ص)، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ص 451، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1404ق.
[10]. اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، محقق، مصحح، رسولی محلاتی، هاشم، ج 2، ص 357، تبریز، نشر بنی هاشمی، چاپ اول، 1381ق.
[11]. یونس، 94: «و اگر از آنچه به سوى تو نازل کرده‌ایم در تردیدى، از کسانى که پیش از تو کتاب [آسمانى‏] می‌خواندند بپرس...».
[12]. آل عمران، 61: «پس هر که در این‌باره پس از دانشى که تو را [حاصل‏] آمده، با تو محاجه کند، بگو: بیایید پسرانمان و پسرانتان، و زنانمان و زنانتان، و ما خویشان نزدیک و شما خویشان نزدیک خود را فرا خوانیم سپس مباهله کنیم، و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم».
[13]. عیاشی، محمد بن مسعود، التفسیر، محقق، مصحح، رسولی محلاتی، هاشم، ج 2، ص 128، تهران، المطبعة العلمیة، چاپ اول، 1380ق؛ شیخ مفید، الاختصاص، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، محرمی زرندی، محمود، ص 91، قم، المؤتمر العالمی لالفیة الشیخ المفید، چاپ اول، 1413ق.
[14]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 13، ص 728، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق؛ طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی أهل اللجاج، محقق، مصحح، خرسان، محمد باقر، ج 2، ص 454، مشهد، مرتضی، چاپ اول، 1403ق.
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

  • امیدبخش‌ترین آیه قرآن کدام است؟
    19920 تفسیر 1393/12/26
    قرآن کریم سرشار از آیات مژده و امید است. اما در این‌که کدام‌یک از آیاتش امید بیشتری به مؤمنان می‌دهد، سخن پیشوایان دین در این زمینه متفاوت است که شاید این تفاوت، ناظر به جنبه‌های مختلف امیدبخشی‌ باشد: ۱. ابوحمزه ثمالی می‌گوید؛ از امام باقر(ع) یا امام صادق(ع) ...
  • انصار چه کسانی بودند؟
    38930 تاريخ بزرگان 1388/12/03
    "انصار" جمع ناصر، از ریشه "نصر" به معنای یاوران است. در صدر اسلام به ساکنانمسلمانمدینهو اطرافآن، به ویژه افراد دو قبیلهاوسوخزرج،انصار گفته می‌شد؛ چرا که آنان به یاریپیامبر اسلام (ص)ومسلمانان مهاجر مکیو نقاط دیگر پرداختهبودند و در نشر ...
  • منظور از مباحات عامه، اباحه تملک و اباحه انتفاع چیست؟
    19535 General Terms 1393/04/17
    مباح بودن به معنای حلال بودن است. اموالى که متعلق حق هیچ‌کس نیست، در فقه از آنها با عنوان «مباحات عامّه» یا «مشترکات و منافع عامّه» تعبیر شده است. چیزهایى که شارع آنها را براى همه مشترک یا مباح قرار داده است، دو قسم است: 1. ...
  • هجوم‌آورندگان به خانه حضرت فاطمه(س) چند نفر بودند و چه افراد سرشناسی در میان آنان حضور داشتند؟
    31035 تاریخ 1394/07/14
    بنابر تحقیق و جست‌وجو در منابع حدیثی و تاریخی؛ به صورت پراکنده در نقل‌های مختلفی که درباره این بی‌حرمتی نقل شده است، نام تعدادی از افراد که به خانه حضرت فاطمه(س) هجوم آورده، یا دستور هجوم دادند وجود دارد. البته مشخص نیست که تعداد دقیق آنان چند نفر ...
  • گزارش‌های تاریخی موجود پیرامون شخصیت حر بن یزید ریاحی که در رکاب امام حسین(ع) به شهادت رسید، را ارائه کنید؟
    33792 تاريخ بزرگان 1394/07/21
    یکی از افرادی که نامش در میان شهدای کربلا و یاران امام حسین(ع) جاودانه ماند، و مُهر شهادت وی در درگاه الهی ثبت شد، «حُرّ بن یزید ریاحی» است.نسب حر بن یزیدنسب حر را چنین ذکر کرده‌اند: «حر بن یزید بن ناجیة بن قَعنَب،
  • حدیث حارث همدانی در مورد حاضر شدن امام علی(ع) بر بالین محتضر را چگونه ارزیابی می¬کنید؟
    26219 درایه الحدیث 1392/04/27
    حاضر شدن پیامبر اسلام(ص) و امامان معصوم(ع) از جمله حضرت علی(ع)، هنگام مرگ، نزد تمامی انسان‌ها حتی کسانی که بر دین‌های دیگر می‌باشند از اموری است که اخبار مستفیضه بر آن دلالت دارد.[1] البته در نحوه و چگونگی این حضور سخنانی بیان شده است ...
  • حروف مشبهة بالفعل چه ویژگی‌هایی دارند؟
    23986 لغت شناسی 1397/08/26
    بر اساس نظر مشهور ادباء، حروف مشبهة بالفعل پنج حرف بوده[1] که بر سر مبتدا و خبر وارد می‌شوند. این حروف عبارت‌اند از: إنَّ، أنَّ، لیت، لکنَّ، لعلَّ. عمل اصلی این حروف، منصوب نمودن مبتدا به عنوان «اسم» و مرفوع نمودن خبر به عنوان ...
  • فرق بین «صراحت» و «ظهور» چیست؟
    15284 مبانی فقهی و اصولی 1390/12/22
    دلالت یک عبارت بر مقصود گوینده، گاهی آن قدر صریح است که احتمال خلاف در آن منتفی است. در این جا می گویند عبارت نص و صریح است، اما گاهی دلالت یک عبارت بر قصد گوینده صریح نیست، بلکه معانی متعدد از آن محتمل است، ولی در ...
  • آیا کلمه «حضرت» در روایات نیز به کار برده شده است؟
    14525 لغت شناسی 1394/01/22
    کلمه «حضرت» در لغت به معنای «حضور» و «نزد» می‌باشد.[1] این کلمه در عربی به صورت «حضرة» نوشته می‌شود. مثلاً وقتی می‌گوییم: «حضرت امام صادق(ع)» در روایات نیز به کار برده شده است که فارسی زبانان به عنوان احترام و ادب قبل از اسامی ...
  • افطاری دادن در کدام روز برابر مهمان کردن صد هزار پیامبر، امام و شهید است؟
    23611 حدیث 1392/10/28
    اطعام نمودن و غذا دادن به برادران دینی از کارهایی است که در اسلام مورد تأکید قرار گرفته و برای آن اجر و پاداش فراوانی قرار داده شده است. اما متن موجود در پرسش، تلفیق و خلط دو روایتی است که هر کدام دارای خاستگاه مخصوص به خود ...

پربازدیدترین ها