جستجوی پیشرفته
بازدید
21373
آخرین بروزرسانی: 1395/07/10
خلاصه پرسش
آیا فردی نزد امام علی(ع) آمده و اقرار به لواط کرده و به مجازات آن در آتش افکنده شد، اما چون هیچ شیعه‌ای در آتش نمی‌سوزد، از آن آتش نجات یافت؟
پرسش
لطفاً درباره سند و مفاد این روایت توضیح دهید که روزی امیرالمؤمنین علی(ع) در دارالقضا قضاوت می‌کردند، در همان حال مردی از شیعیان که نامش صفوان بن اکحل بود بلند شد و گفت: مولایم من از شیعیان شما هستم ولی گنه‌کارم و می‌خواهم گناهم پاک شود. و امام علی(ع) خواهان آتش زدن او شد و خود را در آتش انداخت ولی نسوخت؟ چگونه است که طبق این روایت؛ شیعیان در آتش نمی‌سوزند، در حالی‌که ما شیعیان زیادی را می‌بینیم که در آتش سوخته‌اند؟ سید مرتضی در عیون معجزات با استناد از عمار بن یاسر روایت کرده است: روزی امیرالمومنین علی علیه السلام در دارالقضا قضاوت می کردند، در همان حال مردی از شیعیان که نامش صفوان بن اکحل بود بلند شد و عرض کرد: مولایم من از شیعیان شما هستم ولی گنهکارم و می خواهم گناهم پاک شود. امام فرمودند: مرا از بزرگ ترین گناهت با خبر کن. عرض کرد: بزرگ ترین گناهم ارتباط با کودکان است. امیرالمومنین علی علیه السلام به او فرمودند: یکی از این سه مورد را انتخاب کن تا پاک شوی، یک ضربه با ذوالفقار به تو بزنم یا دیوار را بر رویت خراب کنم یا تو را دست و پا بسته زنده در آتش بسوزانم؟ این سه چیز جزای کسی است که این کار را انجام داده است. پس او گفت: ای مولای من! سخت ترین آنها چیست؟ امام فرمودند: سخت ترین آنها این است که تو را زنده با دست و پای بسته در آتش بیندازم. پس گفت: همین کار را انجام دهید. آنگاه حضرت به من فرمودند: ای عمار! برو هزار نی جمع کن تا فردا این شخص را بسوزانیم. سپس به من فرمودند: برو در کوفه صدا بزن و بگو ای مردم کوفه از خانه هایتان بیرون بیایید و ببینید که چطور علی مردی از شیعیان خود را در آتش می سوزاند. عمار می گوید: اهل کوفه می گفتند: شیعیان و دوستان امیرالمومنین علی علیه السلام در آتش نمی سوزند زیرا آتش بر آنها حرام است. چطور ممکن است علی شیعه خود را در آتش بسوزاند؟ روز بعد فرا رسید و امیرالمومنین علی علیه السلام در وسط شهر نی ها را روی آن مرد ریختند و آتشی به او دادند و فرمودند: این را بگیر و خود را بسوزان، اگر از شیعیان ما باشی در آتش نمی سوزی و اگر نباشی هیچ چیز جز خاکستر از تو باقی نخواهد ماند. عمار می گوید: آن مرد در جلوی دیدگان اهل کوفه خود را آتش زد و نی ها می سوختند و شعله های آتش زبانه می کشید وقتی آتش خاموش شد، آن مرد در حالیکه لباس سفید پوشیده بود و حتی دود آتش به آن اثر نکرده بود خارج شد. سپس امیرالمومنین علیه السلام فرمودند: همانا من تقسیم کننده بهشت و آتش هستم، زیرا وقتی قیامت برپا می شود به آتش می گویم: این مال توست پس او در بر گیر و این مال من است پس به اراده پروردگارم همه را بین آتش و بهشت تقسیم خواهم کرد. (مدینةالمعاجز - ص37 - معجزه 70 )
پاسخ اجمالی
امیرالمؤمنین علی(ع) قضاوت‌های بسیاری داشت که تعدادی از آنها با سندهای قوی و ضعیف – و یا حتی بدون سند - در منابع تاریخی و روایی نقل شده است. یکی از این قضاوت‌ها از عمار بن یاسر چنین نقل شده است:
روزی حضرتشان در دارالقضا قضاوت می‌کردند، در همان حال مردی به نام صفوان بن اکحل بلند شد و گفت: من از شیعیان شما هستم ولی گناهانی کرده‌ام و می‌خواهم در همین دنیا مرا پاک کنی تا در آخرت گناهى به همراه نداشته باشم! امام(ع) فرمودند: «مرا از بزرگ‌ترین گناهت باخبر کن». گفت: بزرگ‌ترین گناهم لواط با کودکان بود. امام(ع) به او فرمودند: «یکی از این سه مجازات را انتخاب کن تا پاک شوی؛ ضربه با ذوالفقار [اعدام] خراب کردن دیوار بر رویت یا سوختن در آتش. اینها جزای کسی است که این کار را انجام داده است». صفوان گفت: مولای من! مرا در آتش بسوزان تا از آتش آخرت نجات پیدا کنم.            
امام فرمودند: «ای عمار! برو هزار نی جمع کن تا فردا این شخص را بسوزانیم». و به آن شخص فرمود: «برو وصیّت‌هاى خود را نسبت به آنچه باید بگیرى یا بپردازى انجام ده». او رفت و دستور امام را عمل کرد، اموالش را بین فرزندان خود تقسیم نمود، و هرکس حقّى بر او داشت، آن‌را به او رسانید، سپس در حجره علی(ع) - که در خانه نوح، قسمت شرقى مسجد کوفه است - شب را بیتوته کرد. صبح هنگامى که امام، نمازش را خواند، به عمّار فرمود: «در میان کوفه صدا بزن تا مردم از خانه‌ها خارج شوند و ببینند امیرالمؤمنین چگونه حکم خدا را اجرا می‌کند».
عدّه‌اى گفتند: چگونه على(ع) می‌خواهد یکى از شیعیان و دوستان خود را بسوزاند، او هم‌اکنون ‏می‌خواهد این شخص را به آتش بسوزاند و با این کار امامت او باطل می‌گردد. (در برخی از منابع چنین نقل شده است؛ اهل کوفه گفتند: مگر نمی‌گویند که شیعه علی(ع) و محبان ایشان در آتش نمی‌سوزند. این مرد از شیعیان علی(ع) است؛ آتش او را می‌سوزاند و امامت علی(ع) باطل می‌شود).[1] این مطلب به گوش امام رسید. امام آن شخص را گرفت و هزار شاخه نى را روى او ریخت و به او سنگ چخماق و گوگرد داد و فرمود: اقْدَحْ وَ أَحْرِقْ نَفْسَکَ فَإِنْ کُنْتَ مِنْ شِیعَتِی وَ مُحِبِّی وَ عَارِفِی فَإِنَّکَ لَا تُحْرَقُ فِی النَّارِ وَ إِنْ کُنْتَ مِنَ الْمُخَالِفِینَ الْمُکَذِّبِینَ فَالنَّارُ تَأْکُلُ لَحْمَکَ وَ تَکْسِرُ عَظْمَکَ؛ «خودت را با اینها آتش بزن، اگر از شیعیان و دوستان من باشى و نسبت به من معرفت داشته باشى، در آتش نخواهى سوخت و اگر از مخالفین و تکذیب‌کنندگان باشى؛ آتش، گوشت تو را از بین می‌برد و استخوانت را می‌شکند». آن شخص آتش را برافروخت و شاخه‌هاى نى آتش گرفتند، ولى او در زیر آتش‌ها سالم ماند و حتّى آتش به پیراهنِ سفیدى که پوشیده بود؛ اثر نکرد و دود، آن‌را سیاه نکرد. امام(ع) فرمود: «کسانی که از صراط مستقیم الهى منحرف شدند دروغ گفتند و به بیراهه رفتند و دچار گمراهى شدند». سپس فرمود: «شیعیان، امین (امناء) ما هستند، و من تقسیم کننده بهشت و دوزخم».[2]
پیرامون این روایت باید به نکاتی توجه کرد:
1. این روایت، دارای سند ضعیفی بوده و مرفوعه می‌باشد و اولین کتاب در دسترسی که آن را نقل کرده متعلق به قرن پنجم است.
2. در محتوای این روایت نیز مواردی وجود دارد که پذیرش آن‌را دشوار می‌سازد. به عنوان نمونه،  در لواط چهار شاهد باید حضور داشته باشند و یا خود شخص چهار بار اقرار به لواط کرده باشد و اقرار کمتر از چهار بار؛ پذیرفته نیست و به جای حدّ، تعزیر دارد.[3] اما ظاهر روایت فوق آن است که شخص تنها یکبار اقرار کرده و امام حد را برای او مشخص می‌کند، با آن‌که سیره پیامبر اسلام(ص) و ائمه اطهار(ع) در اجرای حدود شرعی، ‌استفاده از طرق عادی و راه‌های طبیعی اثبات موارد شرعی بوده است و چنین نبود که بخواهند از علم غیب خود در این نوع مسائل استفاده کنند.
3. بر فرض، اگر روایت فوق را بپذیریم؛ باید گفت که برخی غلات – که در آن زمان نیز در کوفه وجود داشتند – وانمود می‌کردند که شیعیان علی(ع) حتی در این دنیا نیز در آتش نخواهند سوخت و افرادی که اصل شیعه را قبول نداشتند، می‌خواستند با سوء استفاده از این باور نادرست، ذهن مردم را به اصل شیعه و کرامات امیرالمؤمنین(ع) بدبین کنند، اما امام خواست به مردم بفهماند که از طرف خدا این قدرت را دارد که از سوختن شیعیان در آتش دنیا نیز جلوگیری کند، اما این بدان معنا نبود که قانون طبیعت در سوزاننده‌بودن آتش هیچگاه در مورد هیچ شیعه‌ای اجرا نخواهد شد؛ زیرا این موضوع خلاف آن چیزی است که در واقع رخ می‌دهد و شیعیان بسیاری را می‌بینیم که در نبردها، تصادفات، آتش‌سوزی‌ها و ... با سوختن از دنیا رفته و یا آسیب می‌بینند.
 

[1]. ابن عبد الوهاب، حسین بن عبد الوهاب، عیون المعجزات، ص 30، قم، مکتبة الداوری، چاپ اول، بی‌تا.
[2]. ابن شاذان قمى، أبوالفضل شاذان بن جبرئیل‏، الفضائل، ص 74 - 75، قم، نشر رضى‏، چاپ دوم‏، 1363ش‏؛ با اندکی اختلاف ر.ک: طبری آملی صغیر، محمد بن جریر بن رستم، نوادر المعجزات فی مناقب الأئمة الهداة علیهم السلام، محقق، مصحح، اسدی، باسم محمد، ص 120، قم، دلیل ما، چاپ اول، 1427ق.
[3]. مجلسى، محمد باقر، حدود و قصاص و دیات، محقق، على فاضل، ص 61 و ص 20، قم، مؤسسة نشر الآثار الإسلامیة، چاپ اول، بی‌تا.
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها

  • تعداد فرزندان حضرت علی (ع)، و نام ایشان و نام مادران آنان چه بوده است؟
    797054 معصومین 1387/06/05
    شیخ مفید در کتاب ارشاد تعداد آنها را 27 تن از دختر و پسر دانسته و پس از آن گفته است: عده‏ای از علمای شیعه گویند که فاطمه پس از وفات پیامبر (ص) جنینی که پیامبر او را محسن نامیده بود سقط کرد. بنابر قول این عده، فرزندان آن حضرت ...
  • معنای ذکر «لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم» چیست و این ذکر چه آثار و برکاتی دارد؟
    759109 حدیث 1396/06/14
    «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ»؛ یعنی هیچ نیرو و توانى جز از سوى خداوند بلندمرتبه و بزرگ نیست‏. واژه «حول» در لغت به معنای حرکت و جنبش،[1] و «قوّة» به معنای استطاعت و توانایی است.[2] بنابر ...
  • آیا خداوند به نفرینی که از دل شکسته باشد، توجه می‌کند؟ یا فقط دعاهای مثبت را اجابت می‌کند؟
    683247 Practical 1390/07/12
    نفرین در آموزه‌های دینی ما مسئله‌ای شناخته شده است، چنان‌که در آیات و روایات آمده است:«بریده باد هر دو دست ابولهب»؛ «از نفرین مظلوم بترسید که نفرین مظلوم به آسمان می‌رود». و... .منتها همان‌گونه که دعا برای استجابت، نیازمند شرایط است، و هر دعایی از هر فردی قرین اجابت نیست، ...
  • حکم زنا با زن شوهردار چیست؟
    660368 Laws and Jurisprudence 1387/05/23
    زنا خصوصا با زن شوهر دار یکی از گناهان بسیار زشت و بزرگ به شمار می آید ولی بزرگی خداوند و وسعت مهربانی او به حدی است، که اگر گنهکاری که مرتکب چنین عمل زشت و شنیعی شده واقعا از کردۀ خود پشیمان باشد و ...
  • عقیقه و احکام و شرایط آن چیست؟
    649618 Practical 1391/02/11
    عقیقه عبارت است از: کشتن گوسفند یا هر حیوانی که صلاحیّت قربانی کردن داشته باشد، در روز هفتم ولادت فرزند، جهت حفظ فرزند از بلاها. پرداخت قیمت آن کفایت از عقیقه نمی‌کند. بهتر است عقیقه و فرزندی که برایش عقیقه می‌شود، از حیث جنسیت مساوی باشند، ولی ...
  • آیا کاشت ناخن مانع غسل و وضو است؟
    602141 Laws and Jurisprudence 1387/12/04
    در غسل و وضو، باید آب به اعضای بدن برسد و ایجاد مانعی در بدن که رفع آن مشکل یا غیر ممکن است، جایز نیست، مگر در صورتی که ضرورتی آن را اقتضا کند و یا غرض عقلائی مشروعی در این امر وجود داشته باشد.در هر حال، اگر مانعی ...
  • فضیلت و آداب و شرایط نماز جمعه چیست؟ و به چه صورت خوانده می‌شود؟
    580447 نماز جمعه 1389/09/10
    در مورد جایگاه و فضیلتش نماز جمعه همین بس که سوره‌ای از قرآن به نامش می‌باشد.نماز جمعه یک از عباداتی است که به جماعت خوانده می‌شود. این نماز دو خطبه دارد که با حمد و ثنای الهی شروع می‌شود و امام جمعه در این خطبه‌ها باید مردم را به تقوای ...
  • طبق فتوای رهبر، نماز مغرب و عشا چه زمانی قضا می شود؟
    568810 Laws and Jurisprudence 1385/10/20
    پاسخ دفتر مقام معظم رهبری: آخر وقت نماز مغرب و عشا نصف شب شرعى است (15/11 ساعت بعد از  ظهر شرعی) و احتیاط آن است که اگر تا آن موقع نماز را نخوانده است، تا طلوع فجر به قصد ما فى‌الذمّه[1] به­جا ­آورد و پس از آن نماز قضا مى‌شود
  • آیا ارتباط انسان با جن ممکن است؟
    565359 جن 1386/02/01
    قرآن مجید وجود جن را تصدیق کرده و ویژگی‌‏های زیر را برای او برمی‌شمارد:جن موجودی است که از آتش آفریده شد، بر خلاف انسان که از خاک آفریده شده است.[1]دارای علم، ادراک، تشخیص حق از باطل و قدرت منطق و استدلال ...
  • اصول و فروع دین را نام برده و مختصراً توضیح دهید؟
    564663 Laws and Jurisprudence 1387/09/23
     دسته بندی اصول دین و فروع دین به این شکلی که در میان ما متداول است از احادیث و روایات ائمه (ع) اخذ نشده است؛ بلکه دانشمندان علوم دینی معارف دینی را به این صورت دسته بندی کردند. تاریخ بحث ها در باره به نیمه دوم قرن اول هجری باز ...