لطفا صبرکنید
11230
- اشتراک گذاری
چنین روایتی در کتاب مصباح المتهجد یافت نشد. از دیدگاه شیعه ازدواج موقت شرایطی دارد که از جمله آن شرایط، خواندن صیغه به لفظ بوده، نه این که صیغه عبارت از آمیزش زن و مرد باهم باشد بدون آن که لفظی در کار باشد که دلالت بر رضایت طرفین نماید.
این روایت با این بیان در کتاب مصباح المتهجد وجود ندارد، بنابر این چنین نسبتی صحیح نیست. به علاوه، مصباح المتهجد، روایاتی را در باره عبادات و دعا و اعمال عبادی روزها، هفته ها و ماه های خاص و ویژه ای؛ مانند ماه رمضان، محرم، صفر و ... در بر دارد و ربطی به بحث عقود، مانند عقد متعه (موقت) و دائم ندارد. بله روایات مشابه ای در این زمینه وجود دارد، مثلاً اگر کسی عقد متعه کرده، و غسل کند، هر قطره از آب غسلش ثواب استغفار ملائکه را دارد؛ [1] و یا ایمانش به شرطی کامل است که متعه نماید [2] ، اما این در صورتی است که متعه با شرایطش که خواهیم گفت تحقق پیدا کند و این شرایط هم در روایات بیان شده است. [3]
شرایط ازدواج موقت (متعه):
ازدواج موقت (متعه)، در اسلام، یک ازدواج رسمی است و کسانی که نیاز جنسی دارند و از لحاظ امکانات اقتصادی یا هر جهت دیگر امکان ازدواج دائم و تشکیل خانواده را ندارند می توانند از این راه استفاده نمایند؛ و خودشان را از ارتکاب گناه نجات دهند . اسلام به عنوان کامل ترین دین، ازدواج موقت را به جهت مشکلاتی که ممکن است برخی افراد در انجام ازدواج دائم داشته باشند، تشریع و تجویز نموده است که می تواند به صورت یک مسکّن موقت، مورد استفاده قرار گیرد. اگر حقیقت و تمام احکام و لوازم و شرایط ازدواج موقت به درستی شناخته شود و هدف و منظور اسلام از وضع چنین قانونی در نظر گرفته شود و التزام و عمل به احکام و لوازم و شرایط آن را در کنار التزام و عمل به سایر دستورات اسلام قرار دهیم، مسلماً ازدواج موقت بهترین راه برای حفظ جامعه و افراد، و جلوگیری از مضرات و ناگواری هایی است که دامنگیر افراد می شود و منظور و مقصود شارع مقدس نیز همین است . [4]
ازدواج موقت، شرایطی دارد؛ از جمله آن شرایط این است که، باید صیغه عقد به قصد انشاء خوانده شود و این مورد اتفاق مشهور، بلکه اجماع [5] فقهای متقدم و متأخر است. [6] و فقط اختلاف نظر در عربی و یا فارسی خواندن آن است که برخی از فقها عربی خواندن را شرط صیغه نمی دانند. [7]
ابان بن تغلب از امام صادق (ع) پرسید که، اگر با زنی خلوت کردم به او چه بگویم؟( چگونه با او تزویج کنم) حضرت فرمود: به او بگو:«أتزوجک متعة علی کتاب الله و سنة نبیه» تا این که حضرت فرمود که اگر آن زن «نعم» گفت پس او دیگر همسر تو است. [8]
پس آن گونه که در پرسش آمده شیعه آمیزش زن و مرد، را صیغه به حساب نمی آورد، بلکه می گوید: باید صیغه عقد به قصد انشاء به زبان آورده شود. بر این اساس؛ اگر ظهور روایتی بر لازم نبودن خواندن صیغه به لفظ (کفایت نکاح معاطاتی) باشد [9] که مورد استشهاد برخی است [10] ، در تعارض با روایات و دلایل دیگری که در کتب فقهی شیعه بیان شده است، خواهد بود و فقهای شیعه به آن عمل نکرده اند.
برای اطلاع بیشتر به نمایه "ازدواج موقت و آرامش" با شماره 3130 که در همین سایت موجود است مراجعه شود.
[1] .ر.ک: وسائل الشیعه، ج21، ص 16، حدیث 26402.
[2] . وَ رُوِیَ أَنَّ الْمُؤْمِنَ لَا یَکْمُلُ حَتَّى یَتَمَتَّعَ؛ منلایحضرهالفقیه ج : 3 ص : 466
[3] . وسائل الشیعه، ج21، ص 14.
[4] . اقتباس از سؤال 2925 (سایت: 3130) .
[5] . نجفى، محمد حسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، قوچانی، شیخ عباس، ج30، ص 153، دار إحیاء التراث العربی، چاپ هفتم، بیروت لبنان.
[6] . ر.ک: توضیح المسائل سیزده مرجع، ج 2، ص 453 - 455، ذیل م 2369 و 2370، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ یازدهم، 1384 ش؛ حلّى، فخر المحققین، إیضاح الفوائد فی شرح مشکلات القواعد، موسوى کرمانى، سید حسین – اشتهاردى، شیخ علىپناه - بروجردی، شیخ عبدالرحیم، ج3، ص 12، مؤسسه اسماعیلیان، قم، چاپ اول،1387 هـ.ق؛ جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج30، ص 153؛ فاضل لنکرانى، محمد، التعلیقات علی العروة الوثقی، ج 2، ص 732 – 733، مرکز فقهى ائمه اطهار (ع)، چاپ اول، قم. و کتب فقهی دیگر.
[7] . ر.ک: توضیح المسائل سیزده مرجع، ج 2، ص 453 و 454، ذیل م 2370.
[8] . مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَمْرِو بْنِ عُثْمَانَ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ الْفَضْلِ عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ مِهْرَانَ وَ مُحَمَّدِ بْنِ أَسْلَمَ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ الْفَضْلِ عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) کَیْفَ أَقُولُ لَهَا إِذَا خَلَوْتُ بِهَا قَالَ تَقُولُ أَتَزَوَّجُکِ مُتْعَةً عَلَى کِتَابِ اللَّهِ- وَ سُنَّةِ نَبِیِّه لَا وَارِثَةً وَ لَا مَوْرُوثَةً کَذَا وَ کَذَا یَوْماً وَ إِنْ شِئْتَ کَذَا وَ کَذَا سَنَةً بِکَذَا وَ کَذَا دِرْهَماً وَ تُسَمِّی (مِنَ الْأَجْرِ) مَا تَرَاضَیْتُمَا عَلَیْهِ قَلِیلًا کَانَ أَوْ کَثِیراً فَإِذَا قَالَتْ نَعَمْ فَقَدْ رَضِیَتْ وَ هِیَ امْرَأَتُکَ وَ أَنْتَ أَوْلَى النَّاسِ بِهَا الْحَدِیثَ.( الحرّ العاملی، محمد بن الحسن بن علی،وسائل الشیعة، ج 21، ص 43،مؤسسة آل البیت علیهم السلام لإحیاء التراث، 1409 ه ق).
[9] . در روایت آمده است، عمر می خواست زن زناکاری را سنگسار نماید و این جریان به اطلاع حضرت علی (ع) رسید و آن حضرت بعد از این که از آن زن جریان را پرسید و جواب زن بر این بود که چیزی در بین طرفین بوده که دلالت بر رضایت هر دو طرف می کرد و حضرت فرمود که همین تزویج است: وَ عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنْ نُوحِ بْنِ شُعَیْبٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ حَسَّانَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ کَثِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ جَاءَتِ امْرَأَةٌ إِلَى عُمَرَ فَقَالَتْ إِنِّی زَنَیْتُ فَطَهِّرْنِی فَأَمَرَ بِهَا أَنْ تُرْجَمَ فَأُخْبِرَ بِذَلِکَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع- فَقَالَ کَیْفَ زَنَیْتِ قَالَتْ مَرَرْتُ بِالْبَادِیَةِ فَأَصَابَنِی عَطَشٌ شَدِیدٌ فَاسْتَسْقَیْتُ أَعْرَابِیّاً فَأَبَى أَنْ یَسْقِیَنِی إِلَّا أَنْ أُمَکِّنَهُ مِنْ نَفْسِی فَلَمَّا أَجْهَدَنِیَ الْعَطَشُ وَ خِفْتُ عَلَى نَفْسِی سَقَانِی فَأَمْکَنْتُهُ مِنْ نَفْسِی فَقَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع تَزْوِیجٌ وَ رَبِّ الْکَعْبَة. (وسائل الشیعة، ج21، ص 50).
[10] . جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج30، ص 153.