لطفا صبرکنید
بازدید
5761
5761
آخرین بروزرسانی:
1397/03/30
کد سایت
fa88353
کد بایگانی
105506
نمایه
احترام به پدر و مادر در قرآن خطاب به همه مردم
طبقه بندی موضوعی
تفسیر
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
با آنکه پیامبر اسلام (ص) در کودکی پدر و مادر خود را از دست داده بود؛ چرا پروردگار بعد از بعثت به ایشان توصیه میکند که در زمان پیری پدر و مادرت، احترام آنان را رعایت کن؟!
پرسش
با توجه به آیه 23 سوره اسراء و اینکه در زمان نزول قرآن، پیامبر(ص) پدر و مادر خود را از دست دادهاند؛ این التفات تغییر مخاطب از جمع به مفرد (که مخاطب پیغمبر(ص) میشود) را چگونه میتوان توجیه نمود؟
پاسخ اجمالی
خداوند در ابتدای آیه 23 سوره اسراء، ابتدا با صیغه جمع، روی خطاب خود را به تمام مسلمانان کرده و میفرماید: خدا حکم کرده که جز او را نپرستید و به پدر و مادر خویش نیکی کنید.
سپس در ادامه از افعالی با صیغه مفرد بهره جسته و میفرماید: اگر یکی از والدین و یا هر دوی آنها نزد تو به پیری رسیدند، حتی «اف» نیز به آن دو مگو و با ایشان با خشونت برخورد نکن و با لحنی ملایم با آنان سخن بگو.
این شیوه که لحن سخن از مفرد به جمع و از جمع به مفرد تغییر یابد، در زبان عرب که خاستگاه قرآن است، نشانی از بلاغت سخن دارد.
در ضمن جز در موارد اندکی که مخاطب آیه، تنها پیامبر اکرم(ص) است، بسیاری از خطابات قرآن کریم، هر چند با صیغه مفرد بوده و هرچند در ظاهر، متوجه حضرتشان باشد، ولى مفهوم عامى دارد که شامل همه مسلمانان میشود.
آنچه در مورد احترام به والدین هنگام پیری در آیه مورد نظر آمده از همین نوع است، بویژه آنکه در ابتدای آیه از صیغه جمع استفاده شده و معنا ندارد که توصیه موجود در بخش اول آیه عمومی بوده و این بخش از توصیهها ویژه پیامبر(ص) باشد. بنابراین، در مورد مخاطب بخش اخیر آیه میتوان گفت که مخاطب صیغه مفرد، یا «الانسان المخاطب»[1] (هر انسانی که مورد خطاب قرار میگیری) است و یا امت پیامبر(ص) که جمعی در قالب مفرد بوده و افعال مفرد بدان مرتبط میشود.[2]
یکی از دلایلی که شامل شدن خطاب این آیه به همگان را مورد تأیید قرار میدهد، یتیم بودن پیامبر(ص) از دوران کودکی است.[3]
البته برخی از مفسران نیز گفتهاند که حتی اگر مخاطب این بخش از آیه، تنها وجود نازنین پیامبر(ص) باشد باز هم آیه معنادار خواهد بود؛ زیرا به حضرتشان چنین توصیه میکند که اگر پدر و مادرت تا زمان پیری زنده بوده و نزد تو زندگی میکردند، این شأنیت را داشتند که به آنان احترام گذاشته و از تندی با آنها خودداری کنی.[4]
و هنگامی که پیامبر(ص) در چنین فرضی موظف به احترام والدین بود، دیگر مسلمانان با قیاس اولویت موظف به چنین وظیفهای میباشند.
سپس در ادامه از افعالی با صیغه مفرد بهره جسته و میفرماید: اگر یکی از والدین و یا هر دوی آنها نزد تو به پیری رسیدند، حتی «اف» نیز به آن دو مگو و با ایشان با خشونت برخورد نکن و با لحنی ملایم با آنان سخن بگو.
این شیوه که لحن سخن از مفرد به جمع و از جمع به مفرد تغییر یابد، در زبان عرب که خاستگاه قرآن است، نشانی از بلاغت سخن دارد.
در ضمن جز در موارد اندکی که مخاطب آیه، تنها پیامبر اکرم(ص) است، بسیاری از خطابات قرآن کریم، هر چند با صیغه مفرد بوده و هرچند در ظاهر، متوجه حضرتشان باشد، ولى مفهوم عامى دارد که شامل همه مسلمانان میشود.
آنچه در مورد احترام به والدین هنگام پیری در آیه مورد نظر آمده از همین نوع است، بویژه آنکه در ابتدای آیه از صیغه جمع استفاده شده و معنا ندارد که توصیه موجود در بخش اول آیه عمومی بوده و این بخش از توصیهها ویژه پیامبر(ص) باشد. بنابراین، در مورد مخاطب بخش اخیر آیه میتوان گفت که مخاطب صیغه مفرد، یا «الانسان المخاطب»[1] (هر انسانی که مورد خطاب قرار میگیری) است و یا امت پیامبر(ص) که جمعی در قالب مفرد بوده و افعال مفرد بدان مرتبط میشود.[2]
یکی از دلایلی که شامل شدن خطاب این آیه به همگان را مورد تأیید قرار میدهد، یتیم بودن پیامبر(ص) از دوران کودکی است.[3]
البته برخی از مفسران نیز گفتهاند که حتی اگر مخاطب این بخش از آیه، تنها وجود نازنین پیامبر(ص) باشد باز هم آیه معنادار خواهد بود؛ زیرا به حضرتشان چنین توصیه میکند که اگر پدر و مادرت تا زمان پیری زنده بوده و نزد تو زندگی میکردند، این شأنیت را داشتند که به آنان احترام گذاشته و از تندی با آنها خودداری کنی.[4]
و هنگامی که پیامبر(ص) در چنین فرضی موظف به احترام والدین بود، دیگر مسلمانان با قیاس اولویت موظف به چنین وظیفهای میباشند.
[1]. طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البیان فى تفسیر القرآن، ج 6، ص 631، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش.
[2]. حقى، بروسوى اسماعیل، تفسیر روح البیان، ج 5، ص 146، بیروت، دارالفکر، بیتا.
[3]. ر. ک: «تاریخ و چگونگی وفات عبدالله بن عبدالمطلب»، 49019؛ «زندگینامه و شخصیت آمنه مادر پیامبر اسلام(ص)»، 46949.
[4]. جصاص، احمد بن على، احکام القرآن، ج 5، ص 19، بیروت، دار احیاء التراث العربى، 1405ق.
نظرات