لطفا صبرکنید
بازدید
8963
8963
آخرین بروزرسانی:
1397/09/17
کد سایت
fa90628
کد بایگانی
107367
نمایه
زندگینامه محمد بن حسن صفار و اعتبار روایات کتاب بصائر الدرجات
طبقه بندی موضوعی
تاريخ بزرگان|بزرگان
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
آیا روایات کتاب «بصائر الدرجات» دارای اعتبار است؟
پرسش
آیا روایات کتاب بصائر الدرجات دارای اعتبار است؟
پاسخ اجمالی
محمد بن حسن بن فروخ الصفار أشعری قمّی،[1] از بزرگان حدیث شیعه در قرن سوم هجرى است.[2] ایشان از اصحاب امام حسن عسکری(ع) بوده[3] و در سال 290 قمری در قم درگذشت.[4]
در مورد او گفتهاند؛ ایشان شخصی ثقه بود و از روایات کمتر چیزی را حذف میکرد.[5]
همچنین او دارای تألیفات زیادی است که کتاب «بصائر الدرجات» یکی از آنها است.[6]
کتاب «بصائر الدرجات» یکی از اصول معتبرهای است که ثقة الاسلام کلینی[7] و دیگران نیز از آن نقل کردهاند.
گفتنی است که سعد بن عبدالله اشعرى قمى(متوفی 301 ه.ق)[8] نیز کتابى با همین عنوان داشته که به دست ما نرسیده، ولى بخشى از آن در کتاب «مختصر البصائر» حسن بن سلیمان حلّى(قرن هشتم) آمده است.[9] همچنین بخشهایی از آن در کتابهای تفسیر البرهان، بحارالانوار، مدینه المعاجز و اثبات الهدی نقل شده است.[10]
به هر حال، محمد بن حسن صفار، دو کتاب کوچک و بزرگ با نام «بصائر الدرجات» داشته که در این زمان فقط نسخه بزرگ آن وجود دارد و گویا نویسنده، با افزودن مطالبى بر بصائر صغیر، بصائر کبیر را نوشته است.[11]
«أبو الحسین علی بن أحمد بن محمد بن طاهر اشعری قمی» از طریق «محمد بن الحسن بن الولید» از تمام کتابهای «محمد بن حسن صفار» جز کتاب «بصائر الدرجات» روایت کرده است؛ ولی «أبو عبدالله بن شاذان» از طریق «أحمد بن محمد بن یحیى» و پدرش «محمد بن یحیی»، از کتاب «بصائر الدرجات» نیز روایت نقل کردهاند.[12] علت اینکه ابن ولید از کتاب «بصائر الدرجات» روایت نمیکرد، آن بود که او گمان میکرد که روایاتی غلوّآمیز در این کتاب وجود دارد؛[13] اما در مقابل، برخی از اندیشمندان بعدی چون قطب راوندی معتقد بود که «محمد بن حسن» شخصی غالی نبود.[14]
نظر مجلسی اول نیز آن بود که طریق روایات او صحیح بوده و روایات این کتاب نه تنها غلو نیست، بلکه به تمام مقام ائمه اطهار(ع) نیز نپرداخته است.[15]
به هر حال، تنها با استناد به معتبر بودن کتاب و موثق بودن مؤلف آن - مانند تمام موارد مشابه - نمیتوان تمام احادیث این کتاب را روایتی صحیح اعلام کرد؛ بلکه هر روایت باید به صورت جداگانه مورد بررسی قرار گیرد.
در مورد او گفتهاند؛ ایشان شخصی ثقه بود و از روایات کمتر چیزی را حذف میکرد.[5]
همچنین او دارای تألیفات زیادی است که کتاب «بصائر الدرجات» یکی از آنها است.[6]
کتاب «بصائر الدرجات» یکی از اصول معتبرهای است که ثقة الاسلام کلینی[7] و دیگران نیز از آن نقل کردهاند.
گفتنی است که سعد بن عبدالله اشعرى قمى(متوفی 301 ه.ق)[8] نیز کتابى با همین عنوان داشته که به دست ما نرسیده، ولى بخشى از آن در کتاب «مختصر البصائر» حسن بن سلیمان حلّى(قرن هشتم) آمده است.[9] همچنین بخشهایی از آن در کتابهای تفسیر البرهان، بحارالانوار، مدینه المعاجز و اثبات الهدی نقل شده است.[10]
به هر حال، محمد بن حسن صفار، دو کتاب کوچک و بزرگ با نام «بصائر الدرجات» داشته که در این زمان فقط نسخه بزرگ آن وجود دارد و گویا نویسنده، با افزودن مطالبى بر بصائر صغیر، بصائر کبیر را نوشته است.[11]
«أبو الحسین علی بن أحمد بن محمد بن طاهر اشعری قمی» از طریق «محمد بن الحسن بن الولید» از تمام کتابهای «محمد بن حسن صفار» جز کتاب «بصائر الدرجات» روایت کرده است؛ ولی «أبو عبدالله بن شاذان» از طریق «أحمد بن محمد بن یحیى» و پدرش «محمد بن یحیی»، از کتاب «بصائر الدرجات» نیز روایت نقل کردهاند.[12] علت اینکه ابن ولید از کتاب «بصائر الدرجات» روایت نمیکرد، آن بود که او گمان میکرد که روایاتی غلوّآمیز در این کتاب وجود دارد؛[13] اما در مقابل، برخی از اندیشمندان بعدی چون قطب راوندی معتقد بود که «محمد بن حسن» شخصی غالی نبود.[14]
نظر مجلسی اول نیز آن بود که طریق روایات او صحیح بوده و روایات این کتاب نه تنها غلو نیست، بلکه به تمام مقام ائمه اطهار(ع) نیز نپرداخته است.[15]
به هر حال، تنها با استناد به معتبر بودن کتاب و موثق بودن مؤلف آن - مانند تمام موارد مشابه - نمیتوان تمام احادیث این کتاب را روایتی صحیح اعلام کرد؛ بلکه هر روایت باید به صورت جداگانه مورد بررسی قرار گیرد.
[1]. نجاشی، احمد بن على، رجال النجاشی، ص 354، قم، مؤسسه نشر اسلامی، چاپ ششم، 1365ش؛ طوسى، محمد بن حسن، رجال الطوسی، محقق، قیومى اصفهانى، جواد، ص 402، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، چاپ سوم، 1373ش؛ مجلسی، محمد تقی، روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، محقق، موسوی کرمانی، سید حسین، اشتهاردی، علیپناه، طباطبائی، سید فضل الله، ج 14، ص 239 – 240، قم، مؤسسه فرهنگی اسلامی کوشانپور، چاپ دوم، 1406ق.
[2]. نوری، حسین، خاتمه مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج 3، ص 517، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1408ق؛ میرداماد، محمدباقر بن محمد، الرواشح السماویة فی شرح الأحادیث الإمامیة، ص 126، قم، دار الخلافة، چاپ اول، 1311ق.
[3]. رجال الطوسی، ص 555.
[4]. رجال النجاشی، ص 354.
[5]. رجال النجاشی، ص 354.
[6]. همان.
[7]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 1، ص 27، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
[8]. حلی، حسن بن علیّ بن داود، الرجال، ص 78، دانشگاه تهران، چاپ اول، 1342ش.
[9]. شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، محقق، موسوی خرسان، حسن، المشیخه، ص 61، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق؛ صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد ص، محقق و مصحح: کوچه باغی، محسن بن عباسعلی، مقدمه، ج1، ص 4، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، چاپ دوم، 1404ق.
[10]. بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد ص، مقدمه، ج 1، ص 4.
[11]. همان؛ حرّ عاملى، محمد بن حسن، هدایة الأمة إلى أحکام الأئمة(ع)، ج 8، ص 548، مشهد، آستان قدس رضوى، چاپ اول، 1414ق؛ وسائل الشیعة، ج 30، ص 155، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1409ق.
[12]. رجال النجاشی، ص 354.
[14]. قطب الدین راوندی، سعید بن عبدالله، الخرائج و الجرائح، ج 2، ص 792، قم، مؤسسه امام مهدی(عج)، چاپ اول، 1409ق.
[15]. روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، ج 14، ص 240.
نظرات