لطفا صبرکنید
6611
- اشتراک گذاری
همانگونه که در پرسش بدان اشاره شد، در برخی روایات برای خداوند دو نوع علم بیان شده است که بخشی از آن علوم در نزد خداوند است و کسی از آن اطلاع ندارد و از آن به «علم مکنون»[1] تعبیر میشود، اما بخش دیگری از علوم را پیامبران(ع) و ائمه(ع) و ملائکه از آن اطلاع دارند:
- امام باقر(ع): «خداوند دانشی دارد که جز خودش کسى از آن اطلاع ندارد و دانش دیگری که فرشتگان مقرب و پیامبران مرسل از آن آگاهاند و ما نیز از آن اطلاع داریم».[2]
- امام باقر(ع): «خداوند علم خاص و عام دارد. علم خاص علمی است که کسی از آن اطلاع ندارد، اما علم عام علمی است که فرشتگان مقرب و پیامبران مرسل از آن اطلاع دارند، و پیامبر اسلام(ص) نیز دانش آنرا در اختیار ما قرار داده است».[3]
- امام صادق(ع): «برای خدا دو علم است: علم مخزون که کسى جز او از آن خبر ندارد و موضوع بداء وابسته به این نوع از علم خداوند است؛ و دانش دیگر، علمى است که به فرشتگان و پیامبران آموخته است[4] و ما نیز آنرا میدانیم».[5]
روایت اخیر اگرچه از نظر سند مجهول است؛ یعنی راویان آن شناخته شده نیستند؛[6] اما با توجه به دیگر روایات مشابه، مضمون و محتوای آنرا میتوان پذیرفت.
در ارتباط با این قسمت روایت که میفرماید: از آن جمله(علم مکنون) «بداء»[7] میباشد؛ مرحوم مجلسی توضیحی ارائه میکند:
مقصود این است که «بداء»، جزء علومى است که خداوند به انبیاء و پیامبران به صورت حتمی و قطعی اطلاع نداده است تا مبادا اگر به مردم اطلاع دهند، و مورد تکذیب آنها واقع شوند؛ (که به تبع آنان، خود حضرت حقّ مورد تکذیب قرار میگیرد).[8] و یا مقصود این است که امر پایانی که مخالف با سابق است( یعنی تغییر یافتن یک حکم)، از علم مکنون سرچشمه میگیرد که در اختیار انبیاء و ملائکه قرار نگرفته است.[9]
به عبارت دیگر ممکن است به پیامبران وعده داده شود که در فلان زمان، اتفاقی رخ خواهد داد، اما بعد بداء رخ دهد و زمان آن رخداد تغییر کند، اما آنچه در علم مخزون و مکنون خدا است، هیچگاه تغییرپذیر نخواهد بود.
[1]. «مقصود از کتاب مکنون»، 33133؛ «اسم مکنون و مستأثر خداوند»، 1336.
[2]. شیخ صدوق، محمد بن علی، توحید، محقق، مصحح، حسینی، هاشم، ص 138، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1398ق.
[3]. صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد ص، محقق، مصحح، کوچه باغی، محسن بن عباسعلی، ج 1، ص 111، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، قم، چاپ دوم، 1404ق.
[4]. «علم اولیای خدا»، 189؛ «گستردگی علم امامان(ع)»، 30316؛ «دلیل علم غیب داشتن ائمه اطهار(ع)»، 61459؛ «معنای سرّ الله»، 84226.
[5]. بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد ص، ج 1، ص 109؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 1، ص 147، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[6]. مجلسی، محمد باقر، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، محقق، مصحح، رسولی، سید هاشم، ج 2، ص 140، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ دوم، 1404ق.
[7]. «بداء از دیدگاه شیعه و اهل سنت»، 7149؛ «رابطه بدا با لوح محفوظ، کتاب مبین و لوح محو و اثبات»، 65.
[8]. میر محمد باقر داماد، نبراس الضیاء، مصحح، محقق، حامد ناجی اصفهانی، مقدمه، ص 75، قم، هجرت و میراث مکتوب، چاپ اول، 1374ش.
[9]. مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوار، ج 26، ص 163، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.