جستجوی پیشرفته
بازدید
17490
آخرین بروزرسانی: 1393/07/29
خلاصه پرسش
آیا شیعه و اهل سنت درباره بداء اختلاف دارند؟
پرسش
آیا شیعه و اهل سنت درباره بداء اختلاف دارند؟ در هر دو صورت دلیل بیاورید.
پاسخ اجمالی

عقیده به بداء از لحاظ شهرت بیشتر به شیعه اختصاص داشته، حال آن که محتوای این عقیده و معنایی که از آن اراده شده است مورد اتفاق همه مسلمانان است. از طرفی برداشتی غلط از این عقیده که متأثر از معنای لغوی آن بوده، باعث شده است که برخی از علمای عامه با آن مخالفت نمایند، در حالی که این معنا از بداء هیچگاه در مذهب شیعه مراد نبوده است.

 

توضیح این که؛ بداء در لغت به معنای ظهور بعد از خفا است. اگر انسان چیزی را نداند و سپس بر او آشکار شود و رأی و نظرش دگرگون شود، می­گویند که بر او بداء حاصل شده است. از نظر شیعه استعمال این معنا بر خداوند متعال جایز نیست؛ زیرا مستلزم تغییر در اراده و علم او خواهد بود و وجود تغییر از هر نوع و شکل آن در ذات خداوند محال است. و در احادیث ائمه معصومین (ع) چنین معنایی از بداء در مورد خداوند به شدت انکار شده است. امام صادق (ع) فرموده است: «ان الله لم یبد له من جهل»؛ بر خداوند چیزی پس از جهل حاصل نمی شود.

 

اما مراد شیعه از بداء در مورد خداوند غیر از این معنا بوده و عبارت از این عقیده است که تقدیر الاهى در مورد انسان بر اثر اعمال پسندیده و ناپسند او تغییر می کند و این به مفهوم آشکار شدن چیزى است که بر بندگان مخفى بوده و ظهورش براى آنان تازگى دارد، نه این که خداوند به علمی دست یابد که قبلاً از او مخفی بوده است.

 

علمای شیعه و اهل تسنن در آثار خود به اتفاق بر همین معنا تأکید داشته و روایات مربوط به آن را نقل کرده اند. گفتنی است که عبارات احادیث نقل شده در کتب فریقین و توضیحاتی که در شرح این احادیث از طرف علما داده شده است، کاملا با هم مطابق بوده و هیچ اختلافی در تعابیر وجود ندارد.

 

پاسخ تفصیلی

1. عقیده به بداء در میان فرق اسلامی

 

بداء از نظر محتوای عقیدتی و کلامی مورد اتفاق همه مسلمانان بوده، ولی بیشتر در مکتب اهل بیت مورد تأکید قرار گرفته است. از طرفی معنای لغوی بداء که در مورد خداوند جایز نیست، باعث استیحاش برخی علمای عامّه شده است، حال آن که به محتوای عقیدتی آن کاملاً اقرار داشته اند. در حالی که معنای لغوی بداء هیچگاه در مذهب شیعه مورد قبول نبوده است.

 

بنابراین، عقیده به بداء هر چند از لحاظ شهرت بیشتر به شیعه اختصاص داشته، ولی محتوای آن مورد اتفاق تمام مسلمانان بوده و چیزی نیست که مسلمانان آگاه به قرآن و سنت پیامبر بتوانند آن را انکار کنند.

 

2. معنای بداء

 

بداء در لغت به معنای ظهور بعد از خفا است. اگر انسان چیزی را نداند و سپس بر او آشکار شود و رأی و نظرش دگرگون شود، می­گویند که بر او بداء حاصل شده است. از نظر شیعه استعمال این معنا بر خداوند متعال جایز نیست؛ زیرا مستلزم تغییر در اراده و علم او خواهد بود و وجود هر نوع تغییر در ذات خداوند محال است و در احادیث ائمه معصومین (ع) چنین معنایی از بداء در مورد خداوند به شدت انکار شده است، چنان که امام صادق (ع) فرموده است: «ان الله لم یبد له من جهل» [1] ؛ بر خداوند چیزی پس از جهل حاصل نمی شود.

 

اما آنچه مراد شیعه از عقیده به بداء در مورد خداوند بوده، غیر از این معنا است و عبارت از این عقیده است که تقدیر الاهى در مورد انسان بر اثر اعمال پسندیده و ناپسند او تغییر می کند و این به مفهوم آشکار شدن چیزى است که بر بندگان مخفى بوده و ظهورش براى آنان تازگى دارد، نه این که خداوند به علمی دست یابد که قبلاً از او مخفی بود.

 

به تعبیر دیگر، خداوند بر همه چیزها و رویدادها از گذشته و حال و آینده آگاه است و چیزى از او پوشیده نیست، تا با آگاهى از آن جهل پیشین وى برطرف گردد، بلکه بداء به این معنا است که خداوند کار آفرینش را وانگذاشته و هر روز در کارى نو است و عالم امر و خلق در دست او است و خلقت و تدبیر عالم به حسب مشیّت خداوند استمرار دارد. بنابراین، اعتقاد به بداء به معناى تغییر علم پیشین الاهى نیست، بلکه اقرار به تقدیم و تأخیرها و محو و اثبات هایى است که خداوند در عالم تکوین پیش مى آورد.

 

با این تفاسیر این عقیده از لحاظ محتوا مورد اتفاق همه مسلمانان بوده، ولی از جهت معنای لغوی این ابهام پیش آمده است که گویا علمای شیعه بداء به معنای لغوی را در مورد خداوند جایز دانسته اند، لذا با آن مخالفت کردند، حال آن که در آثار شیعه هرگز چنین معنایی در مورد خداوند پذیرفته نشده است.

 

ازاین رو، با مراجعه به کتب کلامی و روایی می بینیم که اهل سنت، محتوای بداء را کاملاً قبول دارند، ولی در مذهب شیعه تأکید بیشتری بر آن شده است و دلیل آن مصالح متعالی زیادی بوده است که در این عقیده نهفته است.

 

3. مستندات این مدعا

 

الف. بدا از نظر علمای شیعه:

 

شیخ طوسی در این زمینه می گوید: "والوجه فی هذه الأخبار [أی أخبار البداء] ما قدمنا ذکره من تغییر المصلحة فیه واقتضائها تأخیر الأمر إلى وقت آخر على ما بیناه، دون ظهور الأمر له تعالى، فإنا لا نقول به ولا نجوزه، تعالى الله عن ذلک علواً کبیراً"؛ [2] بیان این روایات، همان است که ما ذکر نمودیم که مصلحت کاری تغییر پیدا کرده، اما آشکار ساختن آن به سبب مصلحتی به تأخیر افتاده است، بدون آن که مطلبی برای خداوند آشکار شده باشد؛ زیرا ما نه اعتقاد به این مطلب داشته و نه آن را ممکن می دانیم و خداوند بزرگ تر از آن است که چنین باشد.

 

شیخ صدوق نیز می گوید: "وعندنا من زعم أن الله عز وجل یبدو له الیوم فی شیء لم یعلمه أمس فهو کافر والبراءة منه واجبة"؛ [3] به اعتقاد شیعه اگر کسی بگوید که امروز برای خداوند چیزی آشکار شده است که آن را در گذشته نمی دانست، چنین شخصی کافر و بیزاری جستن از او واجب است.

 

وی همچنین گفته است: "لیس البداء کما یظنه جهال الناس بأنه بداء ندامة تعالى الله عن ذلک ... والبداء هو رد على الیهود لأنهم قالوا: إن الله قد فرغ من الأمر فقلنا: إن الله کل یوم فی شأن، یحیى ویمیت ویرزق ویفعل ما یشاء. والبداء لیس من ندامة، و هو ظهور أمر، یقول العرب: بدا لی شخص فی طریقی أی ظهر ، قال الله عز وجل: وبدا لهم من الله ما لم یکونوا یحتسبون. أی ظهر لهم، ومتى ظهر لله تعالى ذکره من عبد صلة لرحمه زاد فی عمره، ومتى ظهر له منه قطیعة لرحمه نقص من عمره، ومتى ظهر له من عبد إتیان الزنا نقص من رزقه وعمره، ومتى ظهر له منه التعفف عن الزنا زاد فی رزقه وعمره"؛ [4] بداء آن چنان که گمراهان مردم می پندارند نیست، به این معنا که خداوند کاری انجام دهد و سپس از آن پشیمان گردد ... بداء در مقابل نظر یهود است که می گفتند خداوند تمام کار را انجام داده است (و دیگر تغییری انجام نخواهد شد)؛ اما ما می گوییم: خداوند هر روزی چیزی را تعیین می کند، می میراند و زندگی می بخشد روزی می دهد و کاری را که بخواهد انجام می دهد. بداء به معنای پشیمانی نیست، بلکه به معنای آشکار شدن چیزی است. عرب می گوید: در مسیر راه شخصی در برابر من ظاهر شد؛ خداوند نیز فرموده است: و برای ایشان از جانب خدا چیزی (بداء) آشکار شد که گمان آن را نمی کردند. و هر زمان بنده ای صله رحم به جا آورد بر عمر وی می افزاید؛ و هر زمان بنده ای قطع رحم نماید خداوند از عمر وی بکاهد و هر زمان بنده ای مرتکب فحشا شود از عمر و روزی او بکاهد و هر زمان بنده ای از زنا دوری کند و راه عفت برگزیند خداوند بر عمر و روزی او بیفزاید.

 

ب. بداء در منابع اهل سنت:

 

در کتب و روایات اهل سنت نیز بداء با همان مفهوم و توضیحی که از منابع شیعه واقوال و سخنان علمای شیعه نقل کردیم ، آمده است .

 

بخاری در کتاب صحیح از ابو هریره و او از رسول خدا (ص) روایت می کند که آن حضرت فرمود:   "إِنَّ ثَلاَثَةً فِى بَنِى إِسْرَائِیلَ أَبْرَصَ وَأَقْرَعَ وَأَعْمَى بَدَا لِلَّهِ أَنْ یبْتَلِیهُمْ ، فَبَعَثَ إِلَیهِمْ مَلَکًا ، فَأَتَى الأَبْرَصَ . فَقَالَ أَىُّ شَىْءٍ أَحَبُّ إِلَیکَ قَالَ لَوْنٌ حَسَنٌ وَجِلْدٌ حَسَنٌ ، قَدْ قَذِرَنِى النَّاسُ. قَالَ فَمَسَحَهُ، فَذَهَبَ عَنْهُ، فَأُعْطِىَ لَوْنًا حَسَنًا وَجِلْدًا حَسَنًا...إلى آخر الحدیث"؛ [5] در قوم بنی اسرائیل سه نفر گرفتار سه بیماری مشخص؛ یعنی پیسی و ناشنوایی و نابینایی شده بودند، برای خداوند بداء حاصل شد که ایشان را مورد امتحان قرار دهد؛ فرشته ای را  نزد آنان فرستاد از شخصی که مبتلا به پیسی بود پرسید: چه چیزی را بیشتر از همه دوست داری؟ گفت: پوست و رنگ نیکو ...

 

با مراجعه به کتاب هایی که در شرح کتاب بخاری نوشته شده است، مشاهده می کنیم که اهل سنت نیز بداء را در این روایت به همان معنایی تفسیر کرده اند که شیعه معتقد است.

 

از جمله این سخن ابن حجر که می گوید: "قوله: (بدا لله) بتخفیف الدال المهملة بغیر همز، أی سبق فی علم الله فأراد إظهاره، ولیس المراد أنه ظهر له بعد أن کان خافیاً؛ لأن ذلک محال فی حق الله تعالى"؛ [6] این که در روایت آمده است،«برای خدا بداء حاصل شد» معنایش این است که خداوند از اول می دانست، سپس آن را اظهار نموده است؛ نه آن که چیزی بر خداوند مخفی بوده سپس آن را آشکار نموده باشد؛ زیرا چنین چیزی در حق خداوند محال است.

 

ابن ابی حاتم در تفسیر آیه: "الله یتوفی الانفس" از ابن عباس روایتی نقل کرده است که گفت: "(اللَّهُ یتَوَفَّى الأَنفُسَ) قال: «فإن بدا لله أن یقبضه قبض الروح، فمات، أو اُخر أجله رد النفس إلى مکانها من جوفه " [7] ؛خداوند مردم را می میراند: اگر برای خدا بداء حاصل شد که روح را بگیرد، آن را گرفته و شخص می میرد؛ و یا آن را تا مهلت معین به تأخیر می اندازد؛ پس روح را به جایگاه خویش باز می گرداند.

 

هیثمی نیز در مجمع الزوائد در باب «طلوع الشمس من مغربها» از عبد الله بن عمرو روایت می کند که: "أنها [الشمس] کلما غربت أتت تحت العرش فسجدت واستأذنت فی الرجوع فأذن لها فی الرجوع حتى إذا بدا لله أن تطلع من مغربها فعلت کما کانت تفعل أتت تحت العرش فسجدت واستأذنت فی الرجوع فلم یرد علیها شیء، ثم تستأذن فی الرجوع فلا یرد علیها شیء ...  الحدیث"؛ [8] خورشید هر زمان که غروب می کند زیر عرش رسیده پس سجده می نماید و از خداوند اجازه بازگشت می طلبد؛ پس به او اجازه داده می شود تا زمانی که برای خداوند بداء حاصل شود که خورشید از مغرب طلوع کند، در این هنگام خورشید مانند هر روز بالا آمده تا به زیر عرش می رسد، سپس اجازه بازگشت می طلبد اما به او اجازه داده نمی شود...، بنابراین ملاحظه می شود که عبارات استفاده شده در این روایات، مطابق با همان عبارتی است که در کتب شیعه استفاده شده است. و در محتوای بداء بین علمای فریقین اختلافی نبوده است.

 

نمایه مرتبط: رابطه بدا با لوح محفوظ، کتاب مبین و لوح محو و اثبات؛  سؤال 65 (سایت: 306) .

 

 

[1] کلینی،الکافی، ج 1، ص 148، چاپ دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1365.

2 الشیخ الطوسی، الغیبة، ص 431، مؤسسه معارف اسلامی، قم، 1411هـ ق.

3 شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ص 69، ناشر مؤسسة النشر الاسلامی.

4 الاسلامی. شیخ صدوق، التوحید، ص 335.

5 صحیح بخاری، ج 2، ص 384، کتاب احادیث الانبیاء.

6 فتح الباری، ج 6، ص364.

7 تفسیر ابن حاتم، ج10، ص 3252، المکتبة العصریة.

8 هیثمی، مجمع الزوائد، ج 8، ص 8.

ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

  • آیا «اخلاق فضیلت» ارتباطی با «فضیلت‌مندی» به معنای دینی آن دارد؟
    5977 انسان شناسی 1396/11/03
    اخلاق فضیلت، به عنوان شاخه‌ای از اخلاق هنجاری،[1] بر رفتار فضیلت‌مندانه با دیدگاهی غایت‌اندیشانه و کمال‌طلبانه تأکید دارد و در آن تلاش می‌شود مبنایی عقلانی و کامل برای گزاره‌ها و کنش‌های رفتاری وضع شود که مبتنی بر سعادت‌محوری با توجه به «خیر» است.
  • «ضروری دین» و «ضروری مذهب» یعنی چه؟
    1467 1402/06/21
    در پاسخ به این پرسش، توضیح مختصری در مورد این دو اصطلاح که کاربرد فراوانی در متون اسلامی دارد، ارائه می‌کنیم:ضروری دین: آنچه تمام فرقه‌ها و گروه‌های اسلامى آن‌‏را جزو آموزه‌های قطعی و تردیدناپذیر دین اسلام می‌دانند؛ ضروری دین نامیده می‌شود. اموری مانند توحید و یگانگی پروردگار، ...
  • فلسفه انفاق به فقیران چیست؟
    17933 تفسیر 1389/03/05
    گاهی گفته می‌شود: اگر فلانى فقیر است لابد کارى کرده که خدا می‌خواهد فقیر بماند، و اگر ما غنى هستیم لابد عملى انجام داده‌ایم که مشمول لطف خدا شده‌ایم، بنابراین نه فقر آنها و نه غناى ما هیچ‌کدام بی‌حکمت نیست! در حالی که دستور الهی به انفاق به ...
  • آیا ارتباط جنسی جن‌ها برای زاد و ولد مثل انسان‌ها است؟
    89185 تفسیر 1391/11/03
    از آیات متعدد قرآن کریم، استفاده می‌شود که، جنّیان چون انسان‌ها با یکدیگر سخن می‌گویند و یکدیگر را به نیکوکارى دعوت کرده و از عذاب خدا می‌ترسانند. همچنین همانند انسان‌ها تکلیف، زندگی، مرگ و عقاب و ثواب دارند. اما این‌که تکثیر و زاد و ولد جنّیان چگونه است ...
  • آیا دعای نوری که بر روی کفن می‌نویسند، دارای سند معتبر است؟
    32609 درایه الحدیث 1392/06/14
    آنچه با عنوان «دعای نور» در برخی سایت‌های اینترنتی آمده، در منابع حدیثی و ادعیه یافت نشد، بلکه آنچه سفارش شده که بر روی کفن نوشته شود، «دعای جوشن کبیر» است که سید ابن طاوس و دیگران از پیامبر اکرم(ص) و امام کاظم(ع) نقل کرده‌اند و فقها نیز ...
  • آیا علت انکار خدا نارسائی در دلایل اثبات خداست؟
    14477 Islamic Philosophy 1390/09/05
    این حقیقت که انبیای الاهی با همه حکمت و براهین قاطع خود، باز هم مورد انکار افراد کافر در زمان خود قرار گرفته اند، نشانگر عناد منکران است؛ چرا که نمی خواهند حق را تصدیق کنند، نه این که دلایل کافی ارائه نشده، یا دلایل منکران همگی رد نشده ...
  • آیا باید در ازدواج موقت عده نگه داشت؟ آیا زنان فاحشه هم باید عده نگه بدارند؟
    62475 Laws and Jurisprudence 1387/04/30
    زن (غیر باکره) که به خاطر طلاق یا مرگ همسر، از او جدا شد، حتما باید عدّه نگه دارد (مگر این که یائسه باشد) و در زمان عده، نمی تواند به عقد دیگری در آید. حال اگر زن بگوید عدّه‏ام تمام شده است، با دو شرط از او قبول مى‏شود:
  • کسی که نمی دانسته سیگار روزه را باطل می کند، روزه هایی که با کشیدن سیگار گرفته، علاوه بر قضا کفاره هم دارد یا نه؟
    66938 Laws and Jurisprudence 1387/06/23
    نظرحضرت امام خمینی (ره) و سایر مراجع معظم تقلید این است که:"اگر (روزه دار) به واسطه ندانستن مسئله کارى انجام دهد که روزه را باطل مى‏کند، چنانچه مى‏توانسته مسئله را یاد بگیرد، بنابر احتیاط واجب کفاره بر او ثابت مى‏شود و اگر نمى‏توانسته مسئله را یاد بگیرد، یا اصلًا ملتفت ...
  • آیا با وجود فقیر، می‌توان زکات فطره را جهت سایر موارد پرداخت کرد؟
    13847 زکات فطره 1393/05/06
    فطریه را می‌توان در یکی از هشت موردی که در بحث زکات مال بیان می‌شود مصرف نمود (که جهت اطلاع از آن می‌توانید به نمایه 6221 (موارد مصرف زکات) مراجعه نمایید)، ولى احتیاط مستحبّ[1] آن است که فقط به فقراى شیعه پرداخت شود.
  • «العلّة تعمّم و تخصص» به چه معنا است؟
    12958 مبانی فقهی و اصولی 1392/08/21
    عبارت «العلة تعمم و تخصص»؛ اصطلاحی مرتبط با علم اصول فقه است؛ اگرچه در دیگر علوم و حتی در بیانات عرفی نیز به کار گرفته می‌شود. اگر حکمی بیان شود که علت واقعی نیز در آن آمده باشد، می‌توان با توجه به علت ذکر شده، موارد مشابهی که ...

پربازدیدترین ها