جستجوی پیشرفته
بازدید
3541
آخرین بروزرسانی: 1400/05/24
خلاصه پرسش
برخی گزارش‌های تاریخی از درگیری و اختلاف‌ نظر شدید امام حسین(ع) با برادرش امام حسن(ع) در امور سیاسی و حکومتی حکایت دارد. این امر چگونه با عصمت ائمه(ع) سازگار است؟
پرسش
برخی از گزارش‌های تاریخی از درگیری لفظی امام حسین(ع) با برادرش امام حسن(ع) حکایت دارد. این امر چگونه با عصمت امام(ع) سازگار است؟
پاسخ اجمالی

‌در رابطه با موضوع مطرح شده در پرسش باید گفت؛ بر اساس اعتقاد شیعه که امامت را منصبی الهی و امام را مصون از خطا و اشتباه می‌داند، تمام پیروان و شیعیان واقعی - حتی امام حسین(ع)- مطیع محض امام خود بوده و هیچ‌گونه اعتراضی عملی نسبت به عمل‌کرد امام خود نداشتند. البته اعتراض و مخالفت غیر از مشورت و ارائه نظر است که امری بسیار پسندیده و مورد سفارش قرآن و خود ائمه(ع) است.

اما در ارتباط با مواردی که در آن، نوعی تندی و خشونت از جانب امام حسین(ع) نسبت به امام حسن(ع) به چشم می‌خورد، باید گفت؛ این‌گونه گزارش‌ها به صورت مستقل در منابع شیعی وجود نداشته و تقریبا تمام این گزارش‌ها مستند به منابع اهل‌‌سنت بوده و ممکن است این گزارش‌ها ناشی از توطئه بنی‌امیه باشد که با هر روش، در صدد آن بودند تا امام حسین(ع) را فردی خشونت‌طلب معرفی کنند که رویکردی بر خلاف برادرش امام حسن(ع) داشت. همچنین امام حسن(ع) را فردی ترسو و محافظه‌کار معرفی کنند که دائم در فکر خوش‌گذرانی و ازدواج‌های مکرر بود. طبیعی است آنان که در منبرهای خود به لعن و نفرین امام علی(ع) که بزرگ‌ترین شخصیت جهان اسلام بعد از پیامبر اسلام(ص) بود می‌پرداختند، جعل چنین گزارش‌هایی چندان دشوار نبود.

البته ممکن امام حسین(ع) در برخی از موارد بدون هیچ خشونت و تندی به برادرشان مشورت‌هایی داده و نظر خویش را با ایشان در میان می‌گذاشتند که این‌گونه گزارش‌ها می‌تواند قابل پذیرش باشد:

بعد از پیوستن یاران امام حسن(ع) به سپاه معاویه و پراکنده شدن لشگر آن‌حضرت(ع)، قیس بن سعد نامه‌ای به امام(ع) نوشت و ایشان را از وضعیت به وجود آمده مطلع نمود. امام(ع) به بزرگان لشگرش گفت: شما با یارانتان با من چه کردید. نامه قیس بن سعد به من رسید که برخی سران شما به معاویه پیوستند! به خدا سوگند که این امر از شما بعید نیست؛ زیرا شما در جنگ صفین پدرم را بر حکمیت مجبور کردید و وقتی ایشان به حکم حکمیت راضی نشد و شما را به جنگ معاویه فرا خواند، سستی کردید و با او موافقت نکردید. بعد از آن با میل و رغبت و بدون هیچ اکراه و اجباری برای خلافت با من بیعت کردید. من نیز سخن شما را قبول کردم. خدا از نیت نیکو و اعتقاد پاک من آگاه است. هدف من آن بود که مسلمانان در آسایش و رفاه باشند؛ اما شما با من برخوردی داشتید که خود بهتر می‌دانید.

بعد از آن بود که امام حسین(ع) از برادرشان خواستند تا معاهده صلح را امضا نکند؛ اما امام حسن(ع) نپذیرفت و صلاح را در آن دید که حکومت را به معاویه واگذار نماید.‏[1]

این گزارش‌ها که در آنها از تندی و خشونت خبری نیست را می‌توان پذیرفت و این‌گونه توجیه کرد که آن‌حضرات(ع) در واقع اختلاف نظری نداشتند و تنها با این گفت‌وگوها در صدد روشنگری و آگاهی شیعیان از دلیل صلح با معاویه و رهاکردن حکومت ظاهری بودند.

 

 

[1]. ابن اعثم کوفی، احمد بن اعثم، الفتوح، تحقیق، شیری، علی،ج 4، ص 289، بیروت، دار الاضواء،1411ق.

نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها