لطفا صبرکنید
20575
- اشتراک گذاری
وقتی عربها خط را از سریانی و انباطی گرفتند، نقطه نداشت. خط سریانی هنوز هم نقطه ندارد. عربها هم تا نیمه قرن اول سال قمری، حروف را بدون نقطه مینوشتند. اما چیزی نگذشت که خط عربی وارد مرحلهٔ جدیدی شد. دورهای که حروف، نقطهدار شده و خط، نیز رو به زیبایی گذاشت. در نیمه دوم قرن اول، مردم توسط يحيى بن يعمر و نصر بن عاصم -دو شاگرد ابوالأسود دوئلی- با حروف نقطهدار آشنا شدند. علت انجام این کار این بود که سرزمین اسلامی پهناور شده و عجمهای زیادی مسلمان شده و نیاز به آشنایی با قرآن داشتند. این کار برای جلوگیری از غلط خواندن قرآن توسط عجمها صورت پذیرفت؛ چراکه خود عربها به طور فطری قرآن را صحیح میخواندند و نیازی به علامتگذاری نداشتند.[1] ابو احمد عسکری این کار علامتگذاری را به نصر بن عاصم نسبت داده است.[2]
پس از اینکه نیاز دیگری برای قرآن کریم؛ یعنی لزوم اعرابگذاری حروف احساس شد، بنابر مشهور، ابوالأسود دوئلی انجام این کار را با اشارهٔ امام علی بن ابی طالب(ع) بر عهده گرفت و علم نحو؛ یعنی علم اعراب القرآن را بنا گذاشت.[3] البته این اعرابگذاری به صورت نقطه در بالا و روی حرف (برای علامت فتحه) و روبروی حرف (برای علامت ضمه) و زیر حروف (برای علامت کسره) انجام شد. بعدها برای اشتباه نشدن این نقطهها با نقطههای حروف، معمولاً با رنگی غیر از رنگ حروف نوشته میشد. در اکثر اوقات این نقطهها به رنگ سبز نگاشه میشد. این علامتگذاری نیز در نیمه دوم قرن اول صورت گرفت. اما این نقطهها نیز دچار تحوّل شد، سپس توسط خلیل بن احمد فراهیدی (متوفای 175ق) به شکل اعرابهای امروزی در آمدند. او علامتهای همزه و تشديد و روم و إشمام را نیز ابداع کرد. گفته شده اواخر قرن سوم بود که علامت ساکن (که برگرفته از سر حرف «خ» بود) به این علامات اضافه شد.[4]
علامتهای وقف، ابتدا برای اولین بار توسط شخصی به نام محمد بن طيفور سجاوندى (م 560 ق)، مفسّر، نحوى و استاد بزرگ قرائت ابداع گردید. این علامتها به رموز سجاوندی معروف شدند. این علامتها عبارتند از «م- ط- ج- ص- ز- لا».[5]
نشانههاى ديگرى نيز متأخّرين از اساتيد علم قرائت -از جمله تاج القراء شيخ مصدّر بخارى- تعيين نمودهاند كه در بالاى كلمات بعضى از قرآنهاى قديمى نوشته شده و عبارتند از: قف- س- قفه- ق- قلا- صل- صلى- صق- صب- جه- ک.[6]
برخی از فقها، رعایت وقف به حركت و وصل به سكون را در نماز لازم نمیدانند، اما برخی دیگر به احتیاط واجب لازم میدانند.[7]
[1]. معرفت، محمد هادی، التمهيد فی علوم القرآن، ج1، ص 360، مؤسسه النشر الاسلامی، قم، چاپ دوم، 1415ق.
[2]. به نقل از: همان، ص 361.
[3]. شیخ مفيد، محمد، الجمل و النصرة لسيد العترة في حرب البصرة، محقق و مصحح: ميرشريفى، على، ص 446، كنگره شيخ مفيد، قم، چاپ اول، 1413ق؛ ذهبى، محمد بن احمد بن عثمان، معرفة القراء الكبار على الطبقات و الأعصار، ج 1، ص 154، مركز البحوث الاسلامية، استانبول، چاپ اوّل، 1416ق؛ زركشى، محمد بن عبد الله، البرهان فی علوم القرآن، ج 1، ص 36، دار المعرفة، بيروت، چاپ اوّل، 1410ق؛ زرقانى، محمد عبد العظيم، مناهل العرفان فی علوم القرآن، ج 1، ص 23، دار احياء التراث العربى، بىجا، چاپ: بىنا، بىتا؛ علی الصغیر، محمد حسین، تاریخ القرآن، ص 127، دار المؤرخ العربی، بیروت، چاپ اول، 1420ق.
[4]. التمهيد فی علوم القرآن، ج 1، ص 362 و 363.
[5]. سادات فاطمی، سید جواد، پژوهشى در وقف و ابتداء، ص 86، بهنشر، مشهد، چاپ اول، 1382ش.
[6]. بیگلری، حسن، سر البيان فى علم القرآن، ص 251، کتاب خانه سنایی، بیجا، چاپ پنجم، بیتا.
[7]. ر.ک: امام خمینی، توضیح المسائل (محشّی)، گردآورنده: بنیهاشمی خمینی، سید محمدحسین، ج 1، ص 554 و 555، م 1004، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ هشتم، 1424ق.