جستجوی پیشرفته
بازدید
71421
آخرین بروزرسانی: 1396/06/29
خلاصه پرسش
در برخی منابع به دعاهایی اشاره شده است که افراد را از آسیب «ام صبیان» در امان می‌دارد. «ام صبیان» چیست و چه آزاری می‌تواند برساند؟!
پرسش
معنای ام صبیان چیست؟ آیا دعای «امّ صبیان» که برای جلوگیری از اذیت جنّ نسبت به زن حامله و نوزادان است و در سایت‌های مختلف آمده صحیح است؟ منبع آن کجا است؟
پاسخ اجمالی
الف. «أمّ صبیان» در طب قدیم، نام نوعی بیماری مخصوص کودکان (صرع؛ یعنی غش) است.[1] همچنین گفته‌اند ام صبیان، نام جنّ یا شیطانی است که دشمن کودکان و نوزادان و آزار دهنده آنها است.[2]
صرع‌ کودکان‌ در جوامع‌‌ اسلامى‌ به‌ نام‌های‌ گوناگون‌ دیگری‌ نیز شناخته‌ مى‌شده‌ است‌. از آن‌ جمله‌ است‌: «ریح‌ الصبیان»‌، «ام الشیطان»، «فزع‌ اطفال» و «کُخ‌ کودکان». این‌ نام‌ها به‌ احتمال‌ زیاد برگرفته‌ از مجموعه واژگان‌ و مصطلحات‌ رایج‌ در فرهنگ‌ عامه مردم‌ بوده؛ چون‌ مردم‌ با نوع‌ این‌ بیماری‌ و علت‌ بروز آن‌ آشنایى‌ نداشتند و عامل‌ آن‌را جنّ‌ یا شیطان‌ یا دیوباد می‌پنداشتند؛ از این‌رو، چنین‌ نام‌هایى‌ بر این‌ بیماری‌ نهاده‌ بودند.[3]
گفته‌اند وقتى‌ ام‌ صبیان‌ در تن‌ کودکى‌ برود، جان‌ و روان‌ او را تسخیر می‌کند، و به‌ اصطلاح‌ او را می‌زند، یا می‌گیرد و بیمار می‌کند.[4]  
ب. با توجه به این‌که «ام صبیان» نوعی بیماری است، در منابع اسلامی توصیه به خواندن دعاهایی شده است تا اگر خدا بخواهد از بروز این بیماری جلوگیری شود:
1. پیامبر خدا(ص) در سخنانی فرمود: «هر کس صاحب فرزند شود و در گوش راست او اذان و در گوش چپ او اقامه بگوید، امّ صِبیان به او زیان نمی‌رساند».[5]
2. «ای علی! وقتی فرزندى نصیبت شود در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه بگو تا هرگز شیطان به او آسیبى نرساند».[6]
3. ابو یحیى رازى می‌گوید: امام صادق(ع)فرمود: «چون کودکتان زاده شود، با او چه می‌کنید؟».
گفتم: نمی‌دانم چه کنیم.
فرمود: «به اندازه یک عدس، گاوْشیر[7] بردار و آن‌را در آب، حل کن. سپس، از آن، دو قطره در سوراخ راست بینى و یک قطره در سوراخ چپ بینى وى بچکان و در گوش راست او اذان و در گوش چپ او اقامه بگوى. این کار، پیش از آن‌که ناف نوزاد را ببُرند، برایش انجام شود؛ چرا که در این صورت، هرگز پریشانى نبیند و به امّ صِبیان مبتلا نشود».[8]
3. امام جواد(ع) تعویذی برای فرزندش امام هادی(ع) برای جلوگیری از بیماری‌های گوناگون مانند ام صبیان نگاشت: «بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِالله الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ ... وَ مِنْ شَرِّ کُلِّ ذِی شَرٍّ مِنَ السَّحَرَةِ وَ الْغِیلَانِ وَ أُمِّ الصِّبْیَانِ وَ مَا وَلَدُوا وَ مَا وَرَدُوا وَ مِنْ شَرِّ کُلِّ ذِی شَرٍّ دَاخِلٍ أَوْ خَارِجٍ وَ عَارِضٍ وَ مُعْتَرِضٍ وَ سَاکِنٍ وَ مُتَحَرِّکٍ وَ ضَرْبَانِ عِرْقٍ وَ صُدَاعٍ وَ شَقِیقَةٍ وَ أُمِّ مِلْدَمٍ‏».[9]
4. فردی به امام هادی(ع) نامه نوشت و از این‌که کودکش دچار بیماری ام صبیان شده است، نزد حضرت شکایت کرد. امام(ع) فرمود: «این [دعا] را در ورقی بنویس، و بر او آویزان کن، او انجام داد، و فرزندش به خواست خدا شفا یافت، دعا این است: "بِسْمِ اللهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ الْحَلِیمِ الْکَرِیمِ الْقَدِیمِ الَّذِی لَا یَزُول‏ أَعُوذُ بِعِزَّةِ الْحَیِّ الَّذِی لَا یَمُوتُ مِنْ شَرِّ کُلِّ حَیٍّ یَمُوتُ"؛ به نام خداوند والا مقام، بزرگ مرتبه بردبار، بخشنده ازلی، آن‌که همیشه هست، پناه می‌برم، به عزت‌مندی خداوند زنده‌ای که نمی‌میرد، از شرّ هر زنده‌ای که می‌میرد».[10]
برخی دعاهای دیگر نیز در سایت‌ها برای بیماری ام صبیان نقل شده است[11] که نمی‌توان به صورت کلی آنها را تأیید کرد، بلکه در هر مورد باید به دنبال سند و اعتبار منبعی بود که این دعا در آن وجود دارد.
 

[1]. ثعالبی، أبو منصور عبد الملک بن محمد بن إسماعیل‏، ثمار القلوب فی المضاف و المنسوب، ص 42، مشهد، دانشگاه فردوسی، چاپ اول‏، 1376ش؛ هروى، محمد بن یوسف‏، بحر الجواهر معجم الطب الطبیعی، ص 52، قم، جلال الدین‏، چاپ اول‏، 1387ش؛ طریحى، فخر الدین بن محمد، مجمع البحرین، ج ‏1، ص 260، تهران، مرتضوی‏، چاپ سوم‏، 1375ش.
[2]. ابن سیده، على بن اسماعیل‏، المخصص، ج ‏13، ص 189، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول‏، بی‌تا؛ دارابى کشفى‏، جعفر بن أبى إسحاق‏، تحفة الملوک، ج ‏2، ص 816، قم، بوستان کتاب‏، چاپ اول‏، 1381ش.
[3]. نک: مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه بزرگ اسلامی، ج 10، ص مقاله: ام صبیان، شماره 3945.
[4]. نک: کشاف اصطلاحات الفنون، ج ‏1، ص 267.
[5]. أبویعلى موصلی، أحمد بن علی، مسند أبی یعلى، ج 12، ص 150، دمشق، دار المأمون للتراث، چاپ اول، 1404ق.
[6]. ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول(ص)، محقق، غفاری، علی اکبر، ص 13، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1404ق.
[7]. گاوشیر، صمغ درختی است که ساق آن کوتاه و برگ آن شبیه به برگ انجیر و برگ زیتون می‌باشد و گل آن زرد و تخمش خوشبوی می‌شود. ساق آن‌را بشکافند تا صمغ از آن برآید و بهترین آن زعفرانی باشد و در آب زود حل شود و مانند شیر نماید. گویند وقتی که از ساق درخت برمی‌آید سفید است و چون خشک می‌شود زرد می‌گردد طبیعت آن گرم و خشک است. لغت نامه دهخدا، واژه «گاوشیر».
[8]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ‏6، ص 23، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[9]. شیخ طوسی، محمد بن حسن، مصباح المتهجد و سلاح المتعبّد، ج ‏2، ص 499، بیروت، مؤسسة فقه الشیعة، چاپ اول، 1411ق.
[10]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ‏92، ص 151 – 152، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
[11]. مانند این دعا: «بسم الله الرحمن الرحیم، بسم الله و بالله و من الله و الی الله و لاغالب الا الله و هذا کتاب من الله العلی العظیم و من نقش خاتم سلیمان بن داود و هو ملک الجن و الانس و الشیاطین...».
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها