لطفا صبرکنید
بازدید
31414
31414
آخرین بروزرسانی:
1394/05/13
کد سایت
id21925
کد بایگانی
18103
نمایه
زمینه های آغاز جنگ های صلیبی، تاثیرات جنگ های صلیبی
طبقه بندی موضوعی
تاریخ
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
دلیل به راه انداختن جنگ های صلیبی چه بوده است؟
پرسش
دلیل به راه انداختن جنگ های صلیبی چه بوده است؟
پاسخ اجمالی
اصطلاح جنگ های صلیبی به لشکر کشی های اروپای غربی به رهبری پاپ و کلیسای کاتولیک در فاصله 1096م تا 1291م، به مشرق زمین و جهان اسلام اطلاق می شود که میان پیروان دو دین بزرگ و قدرتمند و در محدوده جغرافیای بسیار وسیع واقع شد.
این جنگ ها با توجه به زمینه های مهمی که داشت (و ما در پاسخ تفصیلی تعدادی از آنها را ذکر کردیم) با سخنرانی پاپ در همایش کلرمونت در فرانسه که ندای آغاز جنگ علیه مسلمانان را سر داد، آغاز شد و حدود دویست سال نیز طول کشید. مورخان این جنگ ها را به هشت دوره تقسیم می کنند که مهم ترین و اثر گذارترین آن، اولین حمله صلیبی ها بود که در نتیجه آن، بیت المقدس به تصرف مسیحیان در آمد. بیت المقدس 83 سال در تصرف مسیحیان باقی ماند، تا این این که صلاحالدین ایوبی (532 ـ 599 هـ. ق) با جمعآوری و سازماندهی نیروهای مسلمان، توانست آن جا را باز پس گیرد. اما این پایان جنگ نبود، بلکه صلیبیان تا سال 1291 جنگ هائی را بر جهان اسلام تحمیل کردند ولی هرگز موفق نشدند سرزمین قدس را از مسلمانان باز پس گیرند. البته بسیاری معتقدند در سال 1291 تنها وقفه ای در جنگ میان مسیحیان و مسلمانان ایجاد شد، اما هرگز این جنگ پایان نیافت بلکه حتی تا امروز نیز ادامه داشته و حمله به بوسنی و هرزگوین، لبنان، فلسطین، عراق و افغانستان نیز در راستای هدف صلیبی ها برای نابودی مسلمانان و غارت اموال آن ها بوده است.
این جنگ علاوه بر اثرات منفی که بر هر دو طرف وارد کرد، اثرات مثبت بسیاری را داشت که بیشتر آن برای جامعه مسیحی بوده است:
1. اصلاح ذهنیت مردم اروپا نسبت به اسلام و مسلمانان و پی بردن به تمدن عظیم اسلامی و آموزه های انسانی آن
2. مخالفت رسمی مسیحیان با کلیسای کاتولیک و بروز فریادهایی در اصلاح دین مسیحی که در آن کلیسای کاتولیک قدرتی نداشت.
3. شکل گیری تمدن غرب
جنگ های صلیبی یقینا یکی از علل اصلی شکل گیری تمدن غرب بوده است. این جنگ سبب شد تا اروپائیان با تمدن اسلامی آشنا شوند و در نهایت بن مایه های تمدنی جدید را پی ریزی کنند. این زمینه سازی را می توان در دو بخش پی گیری کرد: الف- شکوفائی علمی، ب- آثار اجتماعی
این جنگ ها با توجه به زمینه های مهمی که داشت (و ما در پاسخ تفصیلی تعدادی از آنها را ذکر کردیم) با سخنرانی پاپ در همایش کلرمونت در فرانسه که ندای آغاز جنگ علیه مسلمانان را سر داد، آغاز شد و حدود دویست سال نیز طول کشید. مورخان این جنگ ها را به هشت دوره تقسیم می کنند که مهم ترین و اثر گذارترین آن، اولین حمله صلیبی ها بود که در نتیجه آن، بیت المقدس به تصرف مسیحیان در آمد. بیت المقدس 83 سال در تصرف مسیحیان باقی ماند، تا این این که صلاحالدین ایوبی (532 ـ 599 هـ. ق) با جمعآوری و سازماندهی نیروهای مسلمان، توانست آن جا را باز پس گیرد. اما این پایان جنگ نبود، بلکه صلیبیان تا سال 1291 جنگ هائی را بر جهان اسلام تحمیل کردند ولی هرگز موفق نشدند سرزمین قدس را از مسلمانان باز پس گیرند. البته بسیاری معتقدند در سال 1291 تنها وقفه ای در جنگ میان مسیحیان و مسلمانان ایجاد شد، اما هرگز این جنگ پایان نیافت بلکه حتی تا امروز نیز ادامه داشته و حمله به بوسنی و هرزگوین، لبنان، فلسطین، عراق و افغانستان نیز در راستای هدف صلیبی ها برای نابودی مسلمانان و غارت اموال آن ها بوده است.
این جنگ علاوه بر اثرات منفی که بر هر دو طرف وارد کرد، اثرات مثبت بسیاری را داشت که بیشتر آن برای جامعه مسیحی بوده است:
1. اصلاح ذهنیت مردم اروپا نسبت به اسلام و مسلمانان و پی بردن به تمدن عظیم اسلامی و آموزه های انسانی آن
2. مخالفت رسمی مسیحیان با کلیسای کاتولیک و بروز فریادهایی در اصلاح دین مسیحی که در آن کلیسای کاتولیک قدرتی نداشت.
3. شکل گیری تمدن غرب
جنگ های صلیبی یقینا یکی از علل اصلی شکل گیری تمدن غرب بوده است. این جنگ سبب شد تا اروپائیان با تمدن اسلامی آشنا شوند و در نهایت بن مایه های تمدنی جدید را پی ریزی کنند. این زمینه سازی را می توان در دو بخش پی گیری کرد: الف- شکوفائی علمی، ب- آثار اجتماعی
پاسخ تفصیلی
مورخان لشکرکشی های اروپای غربی به رهبری پاپ و کلیسای کاتولیک در فاصله 1096 م تا 1291م، به مشرق زمین و جهان اسلام را اصطلاحاً جنگ های صلیبی می نامند[1] که میان پیروان دو دین بزرگ و قدرتمند و در محدوده جغرافیای بسیار وسیع واقع شد. مسیحیان قائل اند دین و مذهب مشوق و دلیل اصلی آغاز جنگ بوده است، اما مسلمانان این ادعا رد کرده و دین را تنها بهانه ای برای کسب قدرت و کشورگشایی مقامات دینی و حکومتی غرب می دانند.
اصطلاحی که امروزه برای اشاره به این جنگ ها رایج شده، اصطلاح جنگ های صلیبی[2] است. این، اصطلاح جدیدی است که در قرون وسطی رواج نداشت[3] بلکه تنها در قرن هجدهم میلادی رواج یافت.[4] مورخان مسیحی برای اشاره به این که اهداف این جنگ کاملاً دینی است، لغاتی همچون "سفر حج"، "سفر مقدس"، "سفر قدس"، "طرح عیسای مسیح" و هزاران لغات دیگر که بار مذهبی بسیار بالایی داشته است را استفاده می کردند. از این باب تا سال ها به کسانی که در این جنگ ها حضور می یافتند "حجاج" گفته می شد.[5]
در مقابل، مورخان اسلامی از کلماتی همچون فرنجی استفاده می کردند که اشاره به ملیت و مکان زندگی آنها داشت[6] تا بفهمانند که دین و اعتقادات مذهبی تنها بهانه ای برای این جنگ ها بوده و هدف اصلی همان کشور گشایی های سابق و به دست آوردن منافع جدید بوده که قبل از اسلام نیز میان دو خطه شرق و غرب وجود داشته است.
اصطلاح جنگ های صلیبی به دلیل نقش ظاهری صلیب در این جنگ ها وضع شده است؛ زیرا صلیب در فرهنگ مسیحیت اهمیت و قداست بسیار بالایی دارد، از این باب به دفعات توسط مبلغان مذهبی و جنگ آوران به عنوان نماد استفاده می شده است.
جنگ های صلیبی به عنوان یک پدیده بزرگ اجتماعی-سیاسی- مذهبی که ده ها سال، میلیون ها نفر را درگیر خود کرده بود و تأثیرات مثبت و منفی بسیاری را برجا گذاشت، مطمئنا دارای زمینه هائی بوده که دانستن آنها در بررسی این رویداد تاریخی الزامی است و ما نیز به طور خلاصه این زمینه ها را بررسی می کنیم.
زمینه های آغاز جنگ صلیبی
در سده های نخستین میلادی، جهان مسیحیت به دو قسم بزرگ تقسیم شد که هر کدام به یک فرقه خاص از مسیحیت اختصاص داشت. شرق متعلق فرقه ارتدکس شد و غرب به دست فرقه کاتولیک افتاد.
امپراطور مسیحیت شرق که قسطنطنیه مرکز حکومتش بود، در پی سال ها جنگ با اقوام مسلمان و غیر مسلمان، بسیار ضعیف شده و نیروی نظامی کافی نیز برایش وجود نداشت. در مقابل او، حکومت مسلمانان سنی مذهب که در دست سلجوقیان بود و به دست ملک شاه اداره می شد، تهدید جدی برای قسطنطنیه و مسیحیت شرق به حساب می آمد.
همچنین در نبرد معروف ملازگرد که بین این دو گروه اتفاق افتاده بود، سلجوقیان توانسته بودند امپراطوری بیزانس را شکست دهند. نتیجه این نبرد که در قلب ارمنستان روی داد این بود که تا ده سال، سه چهارم آسیای صغیر به دست ترک های سلجوقی بیفتد.[7]
در پی این وقایع، قسطنطنیه در خطر تهدید جدی سلجوقیان قرار گرفت. از این باب امپراطور بیزانس از پاپ برای مقابله با سلجوقیان کمک خواست. این درخواست از طرف امپراطور بیزانس به مخالف خود یعنی پاپ یقیناً بسیار سخت بود؛ زیرا دشمنی دیرینه ای بین این دو گروه وجود داشت. تهدید قسطنطنیه خطر جدی برای مسیحیان به حساب می آمد و این از جمله عوامل دعوت مردم به نخستین جنگ های صلیبی بود.[8]
از طرف دیگر در میان مسیحیان شایع شده بود که مسلمانان با زائران مسیحی که به بیت المقدس می رفتند و تعدادشان نیز بسیار بود، رفتار خوبی نداشته و به مقدسات مسیحی نیز بی احترامی کرده اند. حتی شایعه ای وجود داشت که تعدادی از دیرها را نیز مصادره کرده اند.[9] از این باب رئیس مسیحیان بیت المقدس به گوش پاپ رساند که بیت المقدس را از دست مسلمانان در بیاورد.[10] اینها مجموعه علل خارجی بود که بهانه ای برای لشکر کشی پاپ و غرب شد.
در کنار این عوامل خارجی، علل درونی نیز در جامعه مسیحی وجود داشت که سبب شعله ور شدن آتش جنگ شد. در قرن یازدهم خشکسالی و قحطی موجب فقر و فلاکت مردم اروپا گردید؛ آنان در فقر و خرافات بسر میبردند؛ و چنان تباهی و ویرانی بر شهرها سایه گسترده بود که برای نجات خویش از این وضع به دنبال چاره درد خود میگشتند. موعظه گران، نیز مشرق زمین را پر از نعمت و آبادانی ترسیم میکردند و به مردم القاء میکردند که چنان که به آن سو بشتابند، از فقر و فلاکت رهایی خواهند یافت؛ و به غنائم دنیوی خواهند رسید و این از جمله عوامل استقبال بسیاری از مردم به این جنگ ها بوده است.[11]
علاوه بر این اربابان کلیسا و پادشاهان بزرگ اروپا، طمع سرزمین های اسلامی را در سر داشتند که به طور قطع و یقین مملو از نعمت برای آنها بود و می توانست سرزمین های جدید و پر نعمتی را به محدوده سرزمین های تحت حکمرانیشان در بیاورد.
آغاز جنگ های صلیبی
پاپ اربان دوم[12] آغاز کننده ندای جنگ های صلیبی بود. البته قبل از او نیز پاپ گری گوری هفتم، ندای آغاز جنگ های صلیبی را سر داده بود.[13] اما در زمان او سلجوقیان بسیار قدرت داشتند و با یکدیگر متحد بودند و پاپ نیز توان آغاز یک جنگ مسیحی را نداشت. در نتیجه؛ او نتوانست جنگی را آغاز کند اما پاپ اربان دوم که سخت وفادار گری گوری هفتم (پاپ قبل از خودش) بود ندای جنگ صلیبی را سر داد و جهان مسیحیت را علیه مسلمانان بر انگیخت. او همایش بزرگی را در فرانسه تشکیل داد که بزرگانی از قشرهای مختلف همچون حاکمان، فئودال های بزرگ و شوالیه ها و منصب داران کلیسای فرانسه در آن حضور داشتند. این اجلاس بزرگ در سال 1095 در کلرمونت فرانسه برگزار شد که به مجمع کلرمونت معروف شد.[14]
پاپ در واپسین روز این اجلاس سخنرانی بسیار مهمی را ایراد کرد که می توان آن را آغاز جنگ صلیبی دانست. او در این سخنرانی به شدت علیه مسلمانان سخن راند و تلاش کرد با ذکر اعمالی از مسلمانان نسبت به مسیحیان شرق، مسیحیان غرب را به واکنش وا دارد.[15] از همه مهم تر او دغدغه بیت المقدس را نیز برای آنها زنده کرد. او بیان داشت که بیت المقدس به دست مسلمانان افتاده و آنها بر این شهر حکومت می کنند. این بیان با توجه به اهمیت بسیار بالایی که شهر بیت المقدس برای مسیحیان آن روز داشت، موجی از نفرت و کینه را علیه مسلمانان در نزد مسیحیان به وجود آورد.
مسیحیان نیز که این جنگ را، جنگ مقدسی دانسته و گمان می کردند خیر بسیاری در این جنگ برای آنها وجود دارد، به این جنگ پیوستند. کشیشان مسیحی شهرها و روستاها را طی کردند و در آنجا برای سپاهیان مسیحی، تبلیغ کرده، سبب شدند تعداد بسیاری از مردم به خصوص فقرا و بیچارگان به این سپاه بپیوندند.[16] در کنار اینها، منافع مادی که این جنگ می توانست به همراه داشته باشد، دندان طمع بسیاری را تیز کرد و در نهایت سبب پیوستن بسیاری از فئودال ها و حاکمان بزرگ آن زمان به این سپاهیان شد.
در مقابل، کشورهای اسلامی نیز دچار اختلاف های بسیار شده بودند و جنگ های داخلی بسیاری در میان مسلمانان شکل گرفت.
در نهایت جنگی آغاز شد که حدود دویست سال طول کشید. مورخان این جنگ ها را به هشت دوره تقسیم می کنند که مهم ترین و اثر گذارترین آن، اولین حمله صلیبی ها بود که در نتیجه آن، بیت المقدس به تصرف مسیحیان در آمد.[17] بیت المقدس 83 سال در تصرف مسیحیان باقی ماند تا این که صلاحالدین ایوبی (532 ـ 599 هـ. ق) با جمعآوری و سازماندهی نیروهای مسلمان، توانست آن جا را باز پس گیرد.[18] اما این پایان جنگ نبود بلکه صلیبیان تا سال 1291 جنگ هائی را بر جهان اسلام تحمیل کردند ولی هرگز موفق نشدند سرزمین قدس را از مسلمانان باز پس گیرند. البته بسیاری معتقدند در سال 1291 تنها وقفه ای در جنگ میان مسیحیان و مسلمانان ایجاد شد، اما هرگز این جنگ پایان نیافت، بلکه حتی تا امروز نیز ادامه داشته و حمله به بوسنی و هرزگوین، لبنان، فلسطین، عراق و افغانستان نیز در راستای هدف صلیبی ها برای نابودی مسلمانان و غارت اموال آنها بوده است.
نتیجه جنگ های صلیبی
جنگی که حدود دویست سال طول کشید، یقیناً نابودی و کشته های بسیاری را داشت و این از جمله بدترین و مهم ترین نتیجه برای هر دو طرف بوده است. فهم این نتایج منفی و زیان بار برای هر شخصی قابل تصور است.
اما در مقابل این تأثیرات، اثرات مثبتی که سبب شکل گیری آینده به خصوص در اروپا شد، نیز اهمیت بالایی داشته و نیاز به توضیح دارد و ما اثرات مثبت این جنگ؛ برای مسیحیان را در اندک گفتاری بیان می داریم:
1. اصلاح ذهنیت مردم اروپا نسبت به اسلام و مسلمانان و پی بردن به تمدن عظیم اسلامی وآموزه های انسانی آن.
2- مخالفت رسمی مسیحیان با کلیسای کاتولیک و بروز فریادهایی در اصلاح دین مسیحی که در آن کلیسای کاتولیک قدرتی نداشت.
یکی از مهم ترین اثرات این جنگ بر مسیحیان، سلب اعتماد آنها از پاپ و کلیسای کاتولیک بود. مردم از جنگی که ثمره کلیسای کاتولیک بود خسته شده بودند. در نتیجه بنیان های ضد دینی در اروپا شکل گرفت و آنهایی نیز که هنوز به دین مسیحی علاقه داشتند ولی به اشکالات کلیسا واقف بودند، در پی بوجود آوردن اصلاحاتی در مسیحیت شدند. این اصلاحات اگر چه قرن ها بعد توسط لوتر و امثال او واقع شد، اما یقینا آغاز این اصلاحات در اثر مواجهه با تمدن اسلامی و اثر پذیری از آن شکل گرفت.
3. شکل گیری تمدن غرب: جنگ های صلیبی یقینا یکی از علل اصلی شکل گیری تمدن غرب بوده است. این جنگ سبب شد تا اروپائیان با تمدن اسلامی آشنا شوند و در نهایت بن مایه های تمدنی جدید را پی ریزی کنند. ما این زمینه سازی را در دو بخش پی گیری می کنیم:
الف. شکوفائی علمی: تاثیر واضح و آشکار فرهنگ و تمدن اسلامی در علوم و دانش های بشری غربی که در این زمینه می توان به ترجمه علوم مختلف اسلامی به زبان غربی، تاسیس دانشگاه در اثر آشنایی با تمدن اسلامی و متاثر شدن از آن و... اشاره کرد که از جمله مهم ترین و مؤثرترین این علوم، علم پزشکی بوده است. رواج و پیشرفت علم پزشکی، تأسیس بیمارستان ها در اروپا و ایجاد تحولات شگفت انگیز در علم پزشکی با استفاده از تجارب و تصانیف ترجمه شده پزشکان اسلامی بوده است. در این راستا کتب دانشمندان مسلمان در طب نیز سالیان متمادی از طریق اسپانیا، مخصوصاً پس از جنگ های صلیبی به اروپا راه یافت و سالیان طولانی در دانشگاه های اروپا تدریس میشد؛ از جمله کتاب «قانون» ابن سینا که قرن ها در دانشگاه های اروپا تدریس میشد.[19]
متفکران قرون وسطی با آشنایی از افکار اندیشمندان مسلمان، فلسفه و یکتاپرستی را که دو جریان معنوی همگام بود، به اروپا بردند و راه یافتن این افکار تازه به اروپای غربی؛ پایان قرون تاریکی و سپیده دم دوران علم را به همراه داشت. جنبش های اصلاحی و زدودن خرافات و روی آوردن به عقل را که دو سه قرن پس از جنگ های صلیبی به اوج خود رسید؛ بیارتباط با عـقلگـرایی همراه با دیـن مداری فلاسفه اسلامی نمیتوان دانست. «ابنرشد» اندیشمند قرن ششم هـ. ق، از جمله این اندیشمندان مؤثر بوده است. در قرون وسطی، استادان و دانشوران مسیحی اروپا، از افکار ابن رشد متأثر شده و فلسفه او از اواخر قرن سیزدهم تا پایان قرن شانزدهم بر مکتبهای فکری چیره شد. وی از طرفداران عقل بود و معتقد بود همه چیز میبایست مطیع عقل باشد. کتاب های او پس از تصفیه از مسائل مورد اعتراض کشیشان، جزو برنامه دانشگاه پاریس قرار گرفت.[20]
ب. آثار اجتماعی: آثار اجتماعی فراوانی همچون رواج موسیقی، آشنایی با انواع غذاها، لباس ها، آرایش صورت، تزیین منزل و برخی رسم و رسوم مردم مشرق زمین در اثر این جنگ وارد زندگی اروپائیان شد.[21]
اروپای آن زمان فاقد هرگونه تمدنی بود. جز رم که پایتخت روم غربی بود، بقیه مراکز سکونتی اروپا از شهرهای بزرگ و مراکز تمدن و علم بیبهره بودند؛ و به صورت واحدهای فئودالی شکل گرفته بودند. بدنبال این تغییرات اجتماعی، تفکر فئودالی جای خود را به تفکر بورژوازی داد، تفکر فئودالی یعنی مالکیت نسبت به ملک و رعایا و محصول؛ در این نوع مالکیت کشاورزان وابسته به زمین بوده و به همراه زمین خرید وفروش میشدند. ولی تفکر بورژوازی در مقابل تفکر فئودالی است، در بورژوازی زندگی، شهری است و سرمایه در بکار انداختن بازار و تفکیک صنایع بکار میرود. این جنگ سبب تغییر حکومت فئودالی به بورژوازی شد.[22]
صنعت و تکنولوژی غرب نیز ـ بویژه درجنگهای صلیبی ـ به اقتباس و تقلید از شرق روی آورد، در زمینه اسلحه، لباس و مسکن مخصوصاً در قرن دوازده و سیزده آثار این اقتباس به خوبی مشهود است. با رشد کمی و کیفی امکانات زندگی، صنعت و سپس تجارت رونق یافت. صنعت نجاری، زرگری، کاشیکاری و شیشه سازی از صنایعی است که اروپاییان آنها را از مسلمانان اقتباس کردند و به مرور این صنایع در اروپا شایع شد. مردم شهر «ونیز» طرز ساختن شیشه را از مردم صور آموختند.[23]
شرق، در فنون نیز تأثیر عمیقی بر اروپا بخشید، صلیبیان با دیدن انواع صنایع ظریفهای که از قسطنطنیه تا مصر همه جا گسترده بود، در طرز ساختن اشیاء، ظرافت را یاد گرفته و تغییر سلیقه دادند. فن معماری نیز بکلی در اروپا تغییرکرد. سبک معماری کـلاسـیک اروپایی سـه مشخصـه داشت 1ـ دیـوارهای ضخیــم 2ـ سقف کوتاه 3ـ عدم استفاده از نور. آنان با دیدن مساجد و قصرهای سلاطین، سبک معماری اسلامی را اقتباس کردند که دارای مشخصـه هایی چـون 1ـ دیـوارهای نـازک 2ـ سقف بلنـد 3ـ استفاده از نور 4ـ استفاده از تزیینات در ساختمان و استفاده از شیشههای رنگی، بود.[24]
اصطلاحی که امروزه برای اشاره به این جنگ ها رایج شده، اصطلاح جنگ های صلیبی[2] است. این، اصطلاح جدیدی است که در قرون وسطی رواج نداشت[3] بلکه تنها در قرن هجدهم میلادی رواج یافت.[4] مورخان مسیحی برای اشاره به این که اهداف این جنگ کاملاً دینی است، لغاتی همچون "سفر حج"، "سفر مقدس"، "سفر قدس"، "طرح عیسای مسیح" و هزاران لغات دیگر که بار مذهبی بسیار بالایی داشته است را استفاده می کردند. از این باب تا سال ها به کسانی که در این جنگ ها حضور می یافتند "حجاج" گفته می شد.[5]
در مقابل، مورخان اسلامی از کلماتی همچون فرنجی استفاده می کردند که اشاره به ملیت و مکان زندگی آنها داشت[6] تا بفهمانند که دین و اعتقادات مذهبی تنها بهانه ای برای این جنگ ها بوده و هدف اصلی همان کشور گشایی های سابق و به دست آوردن منافع جدید بوده که قبل از اسلام نیز میان دو خطه شرق و غرب وجود داشته است.
اصطلاح جنگ های صلیبی به دلیل نقش ظاهری صلیب در این جنگ ها وضع شده است؛ زیرا صلیب در فرهنگ مسیحیت اهمیت و قداست بسیار بالایی دارد، از این باب به دفعات توسط مبلغان مذهبی و جنگ آوران به عنوان نماد استفاده می شده است.
جنگ های صلیبی به عنوان یک پدیده بزرگ اجتماعی-سیاسی- مذهبی که ده ها سال، میلیون ها نفر را درگیر خود کرده بود و تأثیرات مثبت و منفی بسیاری را برجا گذاشت، مطمئنا دارای زمینه هائی بوده که دانستن آنها در بررسی این رویداد تاریخی الزامی است و ما نیز به طور خلاصه این زمینه ها را بررسی می کنیم.
زمینه های آغاز جنگ صلیبی
در سده های نخستین میلادی، جهان مسیحیت به دو قسم بزرگ تقسیم شد که هر کدام به یک فرقه خاص از مسیحیت اختصاص داشت. شرق متعلق فرقه ارتدکس شد و غرب به دست فرقه کاتولیک افتاد.
امپراطور مسیحیت شرق که قسطنطنیه مرکز حکومتش بود، در پی سال ها جنگ با اقوام مسلمان و غیر مسلمان، بسیار ضعیف شده و نیروی نظامی کافی نیز برایش وجود نداشت. در مقابل او، حکومت مسلمانان سنی مذهب که در دست سلجوقیان بود و به دست ملک شاه اداره می شد، تهدید جدی برای قسطنطنیه و مسیحیت شرق به حساب می آمد.
همچنین در نبرد معروف ملازگرد که بین این دو گروه اتفاق افتاده بود، سلجوقیان توانسته بودند امپراطوری بیزانس را شکست دهند. نتیجه این نبرد که در قلب ارمنستان روی داد این بود که تا ده سال، سه چهارم آسیای صغیر به دست ترک های سلجوقی بیفتد.[7]
در پی این وقایع، قسطنطنیه در خطر تهدید جدی سلجوقیان قرار گرفت. از این باب امپراطور بیزانس از پاپ برای مقابله با سلجوقیان کمک خواست. این درخواست از طرف امپراطور بیزانس به مخالف خود یعنی پاپ یقیناً بسیار سخت بود؛ زیرا دشمنی دیرینه ای بین این دو گروه وجود داشت. تهدید قسطنطنیه خطر جدی برای مسیحیان به حساب می آمد و این از جمله عوامل دعوت مردم به نخستین جنگ های صلیبی بود.[8]
از طرف دیگر در میان مسیحیان شایع شده بود که مسلمانان با زائران مسیحی که به بیت المقدس می رفتند و تعدادشان نیز بسیار بود، رفتار خوبی نداشته و به مقدسات مسیحی نیز بی احترامی کرده اند. حتی شایعه ای وجود داشت که تعدادی از دیرها را نیز مصادره کرده اند.[9] از این باب رئیس مسیحیان بیت المقدس به گوش پاپ رساند که بیت المقدس را از دست مسلمانان در بیاورد.[10] اینها مجموعه علل خارجی بود که بهانه ای برای لشکر کشی پاپ و غرب شد.
در کنار این عوامل خارجی، علل درونی نیز در جامعه مسیحی وجود داشت که سبب شعله ور شدن آتش جنگ شد. در قرن یازدهم خشکسالی و قحطی موجب فقر و فلاکت مردم اروپا گردید؛ آنان در فقر و خرافات بسر میبردند؛ و چنان تباهی و ویرانی بر شهرها سایه گسترده بود که برای نجات خویش از این وضع به دنبال چاره درد خود میگشتند. موعظه گران، نیز مشرق زمین را پر از نعمت و آبادانی ترسیم میکردند و به مردم القاء میکردند که چنان که به آن سو بشتابند، از فقر و فلاکت رهایی خواهند یافت؛ و به غنائم دنیوی خواهند رسید و این از جمله عوامل استقبال بسیاری از مردم به این جنگ ها بوده است.[11]
علاوه بر این اربابان کلیسا و پادشاهان بزرگ اروپا، طمع سرزمین های اسلامی را در سر داشتند که به طور قطع و یقین مملو از نعمت برای آنها بود و می توانست سرزمین های جدید و پر نعمتی را به محدوده سرزمین های تحت حکمرانیشان در بیاورد.
آغاز جنگ های صلیبی
پاپ اربان دوم[12] آغاز کننده ندای جنگ های صلیبی بود. البته قبل از او نیز پاپ گری گوری هفتم، ندای آغاز جنگ های صلیبی را سر داده بود.[13] اما در زمان او سلجوقیان بسیار قدرت داشتند و با یکدیگر متحد بودند و پاپ نیز توان آغاز یک جنگ مسیحی را نداشت. در نتیجه؛ او نتوانست جنگی را آغاز کند اما پاپ اربان دوم که سخت وفادار گری گوری هفتم (پاپ قبل از خودش) بود ندای جنگ صلیبی را سر داد و جهان مسیحیت را علیه مسلمانان بر انگیخت. او همایش بزرگی را در فرانسه تشکیل داد که بزرگانی از قشرهای مختلف همچون حاکمان، فئودال های بزرگ و شوالیه ها و منصب داران کلیسای فرانسه در آن حضور داشتند. این اجلاس بزرگ در سال 1095 در کلرمونت فرانسه برگزار شد که به مجمع کلرمونت معروف شد.[14]
پاپ در واپسین روز این اجلاس سخنرانی بسیار مهمی را ایراد کرد که می توان آن را آغاز جنگ صلیبی دانست. او در این سخنرانی به شدت علیه مسلمانان سخن راند و تلاش کرد با ذکر اعمالی از مسلمانان نسبت به مسیحیان شرق، مسیحیان غرب را به واکنش وا دارد.[15] از همه مهم تر او دغدغه بیت المقدس را نیز برای آنها زنده کرد. او بیان داشت که بیت المقدس به دست مسلمانان افتاده و آنها بر این شهر حکومت می کنند. این بیان با توجه به اهمیت بسیار بالایی که شهر بیت المقدس برای مسیحیان آن روز داشت، موجی از نفرت و کینه را علیه مسلمانان در نزد مسیحیان به وجود آورد.
مسیحیان نیز که این جنگ را، جنگ مقدسی دانسته و گمان می کردند خیر بسیاری در این جنگ برای آنها وجود دارد، به این جنگ پیوستند. کشیشان مسیحی شهرها و روستاها را طی کردند و در آنجا برای سپاهیان مسیحی، تبلیغ کرده، سبب شدند تعداد بسیاری از مردم به خصوص فقرا و بیچارگان به این سپاه بپیوندند.[16] در کنار اینها، منافع مادی که این جنگ می توانست به همراه داشته باشد، دندان طمع بسیاری را تیز کرد و در نهایت سبب پیوستن بسیاری از فئودال ها و حاکمان بزرگ آن زمان به این سپاهیان شد.
در مقابل، کشورهای اسلامی نیز دچار اختلاف های بسیار شده بودند و جنگ های داخلی بسیاری در میان مسلمانان شکل گرفت.
در نهایت جنگی آغاز شد که حدود دویست سال طول کشید. مورخان این جنگ ها را به هشت دوره تقسیم می کنند که مهم ترین و اثر گذارترین آن، اولین حمله صلیبی ها بود که در نتیجه آن، بیت المقدس به تصرف مسیحیان در آمد.[17] بیت المقدس 83 سال در تصرف مسیحیان باقی ماند تا این که صلاحالدین ایوبی (532 ـ 599 هـ. ق) با جمعآوری و سازماندهی نیروهای مسلمان، توانست آن جا را باز پس گیرد.[18] اما این پایان جنگ نبود بلکه صلیبیان تا سال 1291 جنگ هائی را بر جهان اسلام تحمیل کردند ولی هرگز موفق نشدند سرزمین قدس را از مسلمانان باز پس گیرند. البته بسیاری معتقدند در سال 1291 تنها وقفه ای در جنگ میان مسیحیان و مسلمانان ایجاد شد، اما هرگز این جنگ پایان نیافت، بلکه حتی تا امروز نیز ادامه داشته و حمله به بوسنی و هرزگوین، لبنان، فلسطین، عراق و افغانستان نیز در راستای هدف صلیبی ها برای نابودی مسلمانان و غارت اموال آنها بوده است.
نتیجه جنگ های صلیبی
جنگی که حدود دویست سال طول کشید، یقیناً نابودی و کشته های بسیاری را داشت و این از جمله بدترین و مهم ترین نتیجه برای هر دو طرف بوده است. فهم این نتایج منفی و زیان بار برای هر شخصی قابل تصور است.
اما در مقابل این تأثیرات، اثرات مثبتی که سبب شکل گیری آینده به خصوص در اروپا شد، نیز اهمیت بالایی داشته و نیاز به توضیح دارد و ما اثرات مثبت این جنگ؛ برای مسیحیان را در اندک گفتاری بیان می داریم:
1. اصلاح ذهنیت مردم اروپا نسبت به اسلام و مسلمانان و پی بردن به تمدن عظیم اسلامی وآموزه های انسانی آن.
2- مخالفت رسمی مسیحیان با کلیسای کاتولیک و بروز فریادهایی در اصلاح دین مسیحی که در آن کلیسای کاتولیک قدرتی نداشت.
یکی از مهم ترین اثرات این جنگ بر مسیحیان، سلب اعتماد آنها از پاپ و کلیسای کاتولیک بود. مردم از جنگی که ثمره کلیسای کاتولیک بود خسته شده بودند. در نتیجه بنیان های ضد دینی در اروپا شکل گرفت و آنهایی نیز که هنوز به دین مسیحی علاقه داشتند ولی به اشکالات کلیسا واقف بودند، در پی بوجود آوردن اصلاحاتی در مسیحیت شدند. این اصلاحات اگر چه قرن ها بعد توسط لوتر و امثال او واقع شد، اما یقینا آغاز این اصلاحات در اثر مواجهه با تمدن اسلامی و اثر پذیری از آن شکل گرفت.
3. شکل گیری تمدن غرب: جنگ های صلیبی یقینا یکی از علل اصلی شکل گیری تمدن غرب بوده است. این جنگ سبب شد تا اروپائیان با تمدن اسلامی آشنا شوند و در نهایت بن مایه های تمدنی جدید را پی ریزی کنند. ما این زمینه سازی را در دو بخش پی گیری می کنیم:
الف. شکوفائی علمی: تاثیر واضح و آشکار فرهنگ و تمدن اسلامی در علوم و دانش های بشری غربی که در این زمینه می توان به ترجمه علوم مختلف اسلامی به زبان غربی، تاسیس دانشگاه در اثر آشنایی با تمدن اسلامی و متاثر شدن از آن و... اشاره کرد که از جمله مهم ترین و مؤثرترین این علوم، علم پزشکی بوده است. رواج و پیشرفت علم پزشکی، تأسیس بیمارستان ها در اروپا و ایجاد تحولات شگفت انگیز در علم پزشکی با استفاده از تجارب و تصانیف ترجمه شده پزشکان اسلامی بوده است. در این راستا کتب دانشمندان مسلمان در طب نیز سالیان متمادی از طریق اسپانیا، مخصوصاً پس از جنگ های صلیبی به اروپا راه یافت و سالیان طولانی در دانشگاه های اروپا تدریس میشد؛ از جمله کتاب «قانون» ابن سینا که قرن ها در دانشگاه های اروپا تدریس میشد.[19]
متفکران قرون وسطی با آشنایی از افکار اندیشمندان مسلمان، فلسفه و یکتاپرستی را که دو جریان معنوی همگام بود، به اروپا بردند و راه یافتن این افکار تازه به اروپای غربی؛ پایان قرون تاریکی و سپیده دم دوران علم را به همراه داشت. جنبش های اصلاحی و زدودن خرافات و روی آوردن به عقل را که دو سه قرن پس از جنگ های صلیبی به اوج خود رسید؛ بیارتباط با عـقلگـرایی همراه با دیـن مداری فلاسفه اسلامی نمیتوان دانست. «ابنرشد» اندیشمند قرن ششم هـ. ق، از جمله این اندیشمندان مؤثر بوده است. در قرون وسطی، استادان و دانشوران مسیحی اروپا، از افکار ابن رشد متأثر شده و فلسفه او از اواخر قرن سیزدهم تا پایان قرن شانزدهم بر مکتبهای فکری چیره شد. وی از طرفداران عقل بود و معتقد بود همه چیز میبایست مطیع عقل باشد. کتاب های او پس از تصفیه از مسائل مورد اعتراض کشیشان، جزو برنامه دانشگاه پاریس قرار گرفت.[20]
ب. آثار اجتماعی: آثار اجتماعی فراوانی همچون رواج موسیقی، آشنایی با انواع غذاها، لباس ها، آرایش صورت، تزیین منزل و برخی رسم و رسوم مردم مشرق زمین در اثر این جنگ وارد زندگی اروپائیان شد.[21]
اروپای آن زمان فاقد هرگونه تمدنی بود. جز رم که پایتخت روم غربی بود، بقیه مراکز سکونتی اروپا از شهرهای بزرگ و مراکز تمدن و علم بیبهره بودند؛ و به صورت واحدهای فئودالی شکل گرفته بودند. بدنبال این تغییرات اجتماعی، تفکر فئودالی جای خود را به تفکر بورژوازی داد، تفکر فئودالی یعنی مالکیت نسبت به ملک و رعایا و محصول؛ در این نوع مالکیت کشاورزان وابسته به زمین بوده و به همراه زمین خرید وفروش میشدند. ولی تفکر بورژوازی در مقابل تفکر فئودالی است، در بورژوازی زندگی، شهری است و سرمایه در بکار انداختن بازار و تفکیک صنایع بکار میرود. این جنگ سبب تغییر حکومت فئودالی به بورژوازی شد.[22]
صنعت و تکنولوژی غرب نیز ـ بویژه درجنگهای صلیبی ـ به اقتباس و تقلید از شرق روی آورد، در زمینه اسلحه، لباس و مسکن مخصوصاً در قرن دوازده و سیزده آثار این اقتباس به خوبی مشهود است. با رشد کمی و کیفی امکانات زندگی، صنعت و سپس تجارت رونق یافت. صنعت نجاری، زرگری، کاشیکاری و شیشه سازی از صنایعی است که اروپاییان آنها را از مسلمانان اقتباس کردند و به مرور این صنایع در اروپا شایع شد. مردم شهر «ونیز» طرز ساختن شیشه را از مردم صور آموختند.[23]
شرق، در فنون نیز تأثیر عمیقی بر اروپا بخشید، صلیبیان با دیدن انواع صنایع ظریفهای که از قسطنطنیه تا مصر همه جا گسترده بود، در طرز ساختن اشیاء، ظرافت را یاد گرفته و تغییر سلیقه دادند. فن معماری نیز بکلی در اروپا تغییرکرد. سبک معماری کـلاسـیک اروپایی سـه مشخصـه داشت 1ـ دیـوارهای ضخیــم 2ـ سقف کوتاه 3ـ عدم استفاده از نور. آنان با دیدن مساجد و قصرهای سلاطین، سبک معماری اسلامی را اقتباس کردند که دارای مشخصـه هایی چـون 1ـ دیـوارهای نـازک 2ـ سقف بلنـد 3ـ استفاده از نور 4ـ استفاده از تزیینات در ساختمان و استفاده از شیشههای رنگی، بود.[24]
[1]. خیری، حسن، تاراج تمدن شرق، ص 51، مجله معرفت، پاییز 72.
[2]. Crusade
[3]. مادن، توماس، نگاهی نو و فشرده به تاریخ جنگ های صلیبی، ص12، ترجمه: ناصری طاهری، عبدالله، کرمی، اکرم، نشر علم، تهران، 1389.
[4]. عودی، ستار، تاریخ فشرده جنگ های صلیبی، ص 26، پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، تهران، 1387.
[5]. همان، ص 26.
[6]. عبد الرحمن بن محمد بن خلدون، ديوان المبتدأ و الخبر فى تاريخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوى الشأن الأكبر، ج 5، ص 242، تحقيق خليل شحادة، بيروت، دار الفكر، 1408؛ عز الدين أبو الحسن على بن ابى الكرم (ابن الأثير)، الكامل في التاريخ، ج 10، ص 489، بيروت، دار صادر - دار بيروت، 1385 ه /1965 م.
[7]. گروسه، رنه، تاریخ جنگ های صلیبی، مقدمه مترجم ص 5، ترجمه: شادان، ولی ا...، انتشارات فروزان، تهران، 1377.
[8]. همان، ص 6.
[9]. تاریخ فشرده جنگ های صلیبی، ص 33.
[10]. همان، ص 56.
[11]. تاراج تمدن شرق، ص 53.
[12]. Urbain II
[13]. تاریخ جنگ های صلیبی، ص 55.
[14]. تاریخ فشرده جنگ های صلیبی، ص 58.
[15]. در مورد سخنرانی پاپ اربان دوم ، مطالب مختصری در بعضی از کتب نقل شده « نگاهی نو و فشرده به تاریخ جنگ های صلیبی»، ص 26.
[16]. برای توضیحات بیشتر دراین زمینه رجوع کنید به: تاریخ فشرده جنگ های صلیبی ص 61- 67.
[17]. تاراج تمدن شرق، ص 51.
[18]. همان، ص 52.
[19]. همان، ص 56.
[20]. همان، ص 56.
[21]. تاریخ فشرده جنگ های صلیبی، ص 40 - 44.
[22]. تاراج تمدن شرق، ص 54.
[23]. همان، ص 57.
[24]. همان.
ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات