942
برهان افتراض، یا قیاس افتراض، یا دلیل افتراض، يكی از روشهـای منطـقی اسـت که در موارد متعددی به کار میرود؛ یکی از کاربردهای آن، اثبات برخی از اقسام شکل دوم و سوم قیاس است.
از نظر منطقیها، در میان اشکال چهارگانهی قیاس، فقط شکل اوّل آن بدیهی است؛ اما اشکال دیگر بدیهی نیستند؛ از اینرو اثبات آنها نیاز به استدلال و برگرداندن به شکل اوّل دارد.
اهل منطق برای اثبات اقسام و ضروبی از شکل دوم و سوم که یکی از مقدمات آن جزئی است؛ از دلیل افتراض بهره میگیرند، و به این طریق شکل دوم و سوم را به شکل اوّل برمیگردانند.
گفتنی است که منطـقدانـان مسلمان در مورد ساختار و چيستی دلیل افتراض همنظر نيـستند؛ از يـکسـو، سـهروردی و فخر رازی آنرا گونهای از قياس شكل سوم به شـمار آوردهانـد، و در نتیجه آنرا به نوعی دور ارزیابی نموده و غیر قابل استناد میدانند؛ و از سـوی ديگـر، خواجه نصير، نه تنها آنرا قياس شكل سوم نمیداند، بلكه يکسـره آنرا از قلمـرو قياس بيرون كرده است؛ و آنرا روشی برای تبیین استدلال و قابل استناد میداند.