جستجوی پیشرفته
بازدید
32225
آخرین بروزرسانی: 1392/05/09
خلاصه پرسش
چرا سجده بر روی چوب، کاغذ و ... را که از زمین می‌روید، جایز است؛ ولی سجده بر مواد پلاستیکی که از نفت تهیه می‌شوند و یا قیر جایز نیست؟
پرسش
چرا سجده بر روی چوب، کاغذ و ... را که از زمین می‌روید، جایز است؛ چون اینها روییدنی‌هایی هستند که قابل خوردن و یا پوشیدن نیستند، ولی سجده بر قیر و یا مواد پلاستیکی که از نفت تهیه می‌شوند و نفت هم که از زمین استخراج می‌شود جایز نیست. لطفاً علت آن‌را بیان کنید.
پاسخ اجمالی
معیار و ملاکی که فقها درباره چیزهایى که سجده بر آنها صحیح است از روایات به دست آورده‌اند و آن‌را شرط می‌دانند چیزی است که نام «أرض» و زمین بر آنها صدق کند و یا از زمین بروید، اما جزو خوراکی‌ها و پوشیدنی‌ها نباشد.
روایاتی هم در ارتباط با جواز سجده بر قیر وجود دارد، اما با توجه به وجود روایات دیگری در مورد عدم جواز چنین سجده­ای، انصاف این است که جواز سجده را حمل بر زمان‌های اضطراری کنیم.
در همین راستا، برخی از فقها گفته‌اند: سجده بر قیر و نفت در هنگام ناچاری برتر از سجده بر چیزهای دیگری است که سجده بر آن درست نیست. و در حال اختیار سجده بر قیر، مجاز اما مکروه است.
همچنین اگرچه برخی مواد پلاستیکی از نفت تهیه می‌شوند و نفت هم از زمین استخراج می‌شود، اما بر نفت نام زمین صدق نمی‌کند؛ لذا در حال اختیار و بدون اضطرار سجده بر مواد پلاستیکی نیز صحیح نیست. اما در حال ناچاری سجده بر مواد پلاستیکی جایز است.
گفتنی است؛ در مقام تقلید هرکسی باید در مسئله مورد بحث از مرجع تقلید خود پیروی نماید.
پاسخ تفصیلی
درباره محل سجده مباحث زیادی در منابع فقهی انجام گرفته و روایات مربوط به آن بررسی شده است که در این‌ نوشته در بخش‌های زیر تا اندازه‌ای به همه جوانب آن می‌پردازیم.
معیار و ملاک در محل سجده
معیار و ملاکی که فقها درباره محل سجده (چیزهایى که سجده بر آنها صحیح است) از روایات به دست آورده‌اند و آن‌را شرط می‌دانند چیزی است که نام «أرض» و زمین بر آنها صدق کند و یا از زمین بروید، اما جزو خوراکی‌ها و پوشیدنی‌ها نباشد.[1] به همین جهت گفته‌اند: باید بر زمین و چیزهایی که از زمین می‌روید و خوراکی و پوشاکی نباشد؛ مانند چوب و برگ درخت، سجده کرد. و سجده بر چیزهای خوراکی و پوشاکی؛ مانند: گندم، جو و پنبه جایز نیست.[2] و آنچه که عرفاً از اجزای زمین شمرده نمی‌شود؛ مانند: طلا، نقره، قیر و نفت، سجده بر آن درست نیست،[3] ولی سجده بر قیر و نفت در هنگام اضطرار و ناچاری برتر از سجده بر چیزهای دیگری است که سجده بر آن درست نیست.[4]
از جمله روایاتی که معیار و ملاک را درباره محل سجده بیان می‌کنند، سخنان امام صادق(ع) است که می‌فرماید:
«بر چیزى سجده مکن جز بر زمین و آنچه از زمین بروید، به استثناى پنبه و کتان».[5] «می‌توان بر هر چیزی که از زمین بروید سجده نمود مگر آنچه خوردنى یا پوشیدنى باشد».[6] «سجده کردن جایز نیست مگر بر زمین یا بر آنچه از زمین روید غیر از خوردنی‌ها و پوشیدنی‌ها».[7]
درباره علت و حکمت جایز نبودن سجده بر خوردنی‌ها و پوشیدنی‌ها می‌توان گفت: از آن‌جایی که خوردنی‌ها و پوشیدنی‌ها و معادن، مورد علاقه نوع بشر است و سجده بر آنها از خلوص و خضوع مى‌کاهد؛ لذا طبق روایت سجده بر آنها ممنوع شده است.
همان‌طور که در روایتی آمده است: هشام بن حکم به امام صادق(ع) گفت: مرا از آنچه سجده کردن بر آن جایز است، و آنچه سجود بر آن جایز نیست آگاه فرما، آن حضرت فرمود: «سجده کردن جایز نیست مگر بر زمین یا بر آنچه از زمین روید غیر از خوردنی‌ها و پوشیدنی‌ها» هشام از آن‌حضرت پرسید: فدایت گردم علّت این‌که بر خوردنى و پوشیدنى سجده نباید کرد چیست؟ آن‌حضرت پاسخ فرمود: «چون سجده عبارت است از خضوع و فروتنى براى خدای عزّ و جلّ، پس شایسته نیست که سجده یا خضوع با استفاده از چیزى که خورده یا پوشیده می‌شود به عمل آید؛ زیرا اهل دنیا بندگان خوردنی‌ها و پوشیدنی‌ها هستند [و در برابر آنچه خورده و پوشیده می‌شود همچون بنده‌اند در برابر مولاى خود) و سجده‌کننده در حال سجده خود در عبادت خدای عزّ و جلّ و بندگى و تذلّل به سر می‌برد، پس با این اوصاف شایسته نیست که پیشانى خود را به هنگام سجده بر معبود اهل دنیا که به نیرنگ و فریب، فریفته شده‌اند گذارد، و سجده کردن بر زمین بهتر و برتر از سایر چیزهایی است [که بر آنها سجده جایز است]؛ زیرا زمین در نشان دادن فروتنى و خضوع و خاک‌سارى در برابر خداوند عزّ و جلّ گویاتر و رساتر و کامل‌تر است».[8]
سجده بر قیر و نفت
سؤال: در برخی از روایات آمده است سجده بر قیر اشکالی ندارد، در حالی‌که قیر از نفت ساخته می‌شود و اسم زمین هم بر آن صدق نمی‌کند؟
روایاتی که بر جایز بودن سجده بر قیر دلالت دارند، و اجمالاً همه آنها دارای سند صحیح و قابل اعتماد هستند، عبارت‌اند از:
1. مُعلّى بن خُنَیس از امام صادق(ع) پرسید: آیا نماز خواندن یا سجده کردن بر قُفر (چیزی است شبیه قیر و نفت[9]) و بر قیر جایز است؟ آن‌حضرت فرمود: «اشکالى ندارد».[10] شیخ طوسی سند این روایت را به صورت کامل این‌گونه آورده است: «الْحُسَیْنُ بْنُ سَعِیدٍ عَنِ النَّضْرِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی حَمْزَةَ عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ عَمَّارٍ...».[11]
2. ابراهیم بن میمون می‌گوید از امام صادق(ع) پرسیدم: گاهى که با کشتى به اهواز می‌رویم در کشتى نماز را به جماعت می‌خوانیم، آیا درست است؟ آن‌حضرت فرمود: «بلى، اشکالی ندارد»، گفتم: بر همان چیزها که در کشتى موجود است و بر قیر سجده می‌کنیم، آن‌حضرت فرمود: «اشکالى ندارد».[12]
3. منصور بن حازم می‌گوید: امام صادق(ع) فرمود: «الْقِیرُ مِنْ نَبَاتِ الْأَرْضِ‌«؛[13] قیر از روییدنی‌های زمین است.
هر چند این روایات دلالت دارند که سجده بر قیر جایز است، اما روایات دیگری هم داریم که آنها نیز دارای سند صحیح و قابل اعتماد هستند و دلالت دارند بر این‌که سجده بر قیر جایز نیست:
امام رضا(ع) فرمود: «بر قیر، قُفر و صاروج[14] سجده نکن».[15]
زراره می‌گوید: از امام باقر(ع) پرسیدم: آیا بر روى قیر سجده کنم؟ امام(ع) فرمود: «نه. و بر روى اینها هم سجده نکن: منسوجات پنبه‌اى، مواد پشمى، مواد حیوانى، مواد خوراکى، میوه و بر هیچ متاعى از متاع زندگى سجده نکن».[16]
جمع این دو دسته از روایات
یکی از راه‌کارهای علمای اصول فقه در تبیین و تحلیل تعارض روایات که ارتباط مستقیم با متن حدیث دارد، مبحث تعادل و تراجیح است. گاهی دو حدیث با یکدیگر تنافی و تعارض دارند، به گونه‌ای که مضمون هر یک مفاد و محتوای حدیث دیگر را رد می‌کند. که روایات مربوط به قیر نیز از این دسته هستند.
یکی از راه‌کارهای ارائه شده، «مرجّحات»[17] است که خود به چند نوع قابل تقسیم است؛ یکی از این مرجحات، «اعتضاد به دلیل»[18](پشتوانه و کمکی برای یک دلیل) است؛ گاهی مضمون یکی از دو خبر متعارض با دلیل دیگری چون آیه و  دیگر احادیث تأیید و تقویت می‌شود ولی خبر متعارض دیگر، مؤیّدی از کتاب و سنّت ندارد، در این صورت، حدیثی که پشتوانه دارد بر حدیثی که تأییدی ندارد رجحان و برتری داده می‌شود.
همچنین یکی از راه‌کارها شهرت عملی است؛ یعنی خبری که بیشتر فقیهان به آن فتوا داده و بدان عمل کرده‌اند، بر خبر دیگری که فتوای بر طبق آن شاذ و نادر است، رجحان و برتری دارد.
با توجه به این مقدمه؛ فقهای بزرگوار این روایات را در بحث مربوط به محل سجده آورده‌اند و با توجه به مبانی خود به نتایج مختلفی که در ذیل بیان می‌شود، رسیده‌اند:
یک. شیخ طوسی(ره) درباره روایتی که دلالت بر جواز سجده بر قیر دارند، (روایت معاویة بن عمار) می‌گوید: «این روایت بر حال ضرورت و تقیّه حمل می‌شود و سجده بر قیر در حال اختیار جایز نیست».[19] مخصوصاً از روایت مربوط به کشتى، معلوم می‌شود که پرسشگری که این سؤال را طرح کرده در میان اهل سنت بوده، و مى‏خواسته تکلیف خود را در موقع سجده بداند، لذا می‌پرسد آن‌گونه که آنان بر قیر سجده مى‏کنند، من هم سجده کنم؟ که آن‌حضرت در پاسخ فرمود: اشکالی ندارد.
دو. روایاتی که از سجده بر قیر نهی می‌کنند، حمل بر کراهت می‌شوند.[20]
سه. هر چند حمل بر کراهت جایز است، اما این در صورتی است که اجماع نباشد، در حالی که فقها اجماع دارند بر این‌که سجده بر قیر در حال اختیار جایز نیست.[21]
چهار. هرچند سند روایات جواز سجده بر قیر صحیح است، اما دلیلی که متن و محتوای این دسته از روایات را پشتیبانی و کمک(اعتضاد) کند وجود ندارد؛ چون روایات و قواعد مخالف آن وجود دارد، در حالی‌که روایات نهی سجده بر قیر دارای پشتوانه و اعتضاد است و آن پشتوانه، اتفاق فقها و نیز روایاتی که به صورت عمومی صراحت داشتند بر این‌که سجده بر چیزی که نام زمین بر آن صدق کند و یا از نبات و روییدنی‌های زمین باشد،[22] در حالی‌که قیر نه نام زمین بر آن صدق می‌کند و نه از نباتات و روییدنی‌های زمین به حساب می‌آید.
پنج. توضیح این‌که؛ در روایت منصور بن حازم آمده است که امام صادق(ع) فرمود: «الْقِیرُ مِنْ نَبَاتِ الْأَرْضِ‌«:
«نبات» از «نبت» به معنای «چیزى که از زمین می‌روید»[23] و  «چیزی که رشد و نموّ داشته باشد؛ مانند بشر که رشد و نمو پیدا می‌کند»[24] و «گیاه»[25] و معانی دیگری که از این قبیل است و همه به نوعی به این معانی برگشت می‌کنند.
اما قیر در زبان اهل لغت و عرف جزو «نبات» نیست؛ و روئیدنی نیست؛ همچنین نفت از نبات و روئیدنی‌ها نیست؛ هر چند از درون زمین خارج می‌شود.
بنابر این، هر چند اصل معادن جزو زمین است[26] اما نام «أرض» بر آنها صدق نمی‌کند و به آنها زمین گفته نمی‌شود و تنها از زمین استخراج می‌شوند،[27] در حالی‌که جواز سجده دائر مدار صدق أرض است نه عدم صدق معدن؛[28] لذا طلا، نقره، عقیق، الماس، فیروزه و مانند اینها تنها از نظر پوشیدنى بودنشان نباید بر آنها سجده کرد،[29] نه این‏که خارج از درون «زمین» باشند؛ لذا فقها در توضیح روایت بالا گفته‌اند:
1. مقصود این است که قیر در حکم نبات و روئیدنی‌های زمین است.[30] و با توجه به روایات نهی از سجده بر قیر، در حال اضطرار سجده بر قیر جایز است، اما در حال غیر اضطرار یا مکروه است و یا اگر چیز دیگری که سجده بر آن صحیح است، وجود داشته باشد، سجده بر قیر حرام است و آن روایات نهی از سجده بر قیر، حمل بر حرمت می‌شود.[31]
2. بر فرض بپذیریم که نبات معنای جامعی دارد و شامل مواردی مثل قیر هم می‌شود؛ در خصوص این روایت، چون اجماع بر خلاف مضمون آن داریم، نمی‌توانیم به این روایت عمل کنیم و در حال اختیار سجده بر قیر را جایز بدانیم.[32]
3. قیر و نفت به جهت استحاله از نام زمین و یا نبات خارج شده‌اند.[33] همان‌طور که بیشتر دانشمندان منشأ تشکیل نفت را گیاهان و موجودات آلی موجود در اقیانوس‌های اولیه می‌دانند. باقی‌مانده جانوران و گیاهانی که میلیون‌ها سال قبل(قبل از دایناسورها) در محیط دریا (آب) زندگی می‌کرده‌اند، طی میلیون‌ها سال‌ مدفون شده‌اند و تحت فشار و دمای بالا، نبود اکسیژن و مدت زمان طولانی تبدیل به نفت گردیده‌اند.
نتیجه‌گیری
الف. به هر حال، برای این‌که روایات مربوط به قیر را به طور کلی رد نکنیم، انصاف این است که آنها را حمل بر اضطرار کنیم و بگوییم: در حال اضطرار سجده بر قیر اشکال ندارد. و همان‌طور که برخی از فقها گفته‌اند: سجده بر قیر و نفت در هنگام ناچاری برتر از سجده بر چیزهای دیگری است که سجده بر آن درست نیست. در حال اختیار سجده بر قیر مکروه است.
ب. اگرچه برخی مواد پلاستیکی از نفت تهیه می‌شوند و نفت هم از زمین استخراج می‌شود، اما بر نفت نام زمین صدق نمی‌کند، لذا در حال اختیار و بدون اضطرار سجده بر مواد پلاستیکی صحیح نیست.[34] اما در حال ناچاری سجده بر مواد پلاستیکی جایز است.
گفتنی است؛ در مقام تقلید هر کسی باید در مسئله مورد بحث از مرجع تقلید خود پیروی نماید.
ضمائم:
نظر مراجع عظام تقلید درباره‌ی سجده بر قیر و سایر مواد نفتی، چنین است:[35]
حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای (مد ظله العالی):
صحیح نمى‌باشد.
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی):
خیر، همچنین سجده بر فرش که از مواد نفتی است جایز نیست، مگر به عنوان تقیه و در مساجد اهل سنت.
حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی):
باید بر زمین و چیزهاى غیر خوراکى و پوشاکى که از زمین مى‏روید، مانند چوب و برگ درخت، سجده کرد. و سجده بر چیزهاى خوراکى و پوشاکى مانند، گندم و جو و پنبه و آنچه که از اجزاء زمین شمرده نشود، مانند طلا و نقره و امثال اینها صحیح نیست، ولى قیر و زفت (که نوع پستى از قیر است) در موقع ناچارى بر چیزهاى دیگرى که سجود بر آنها صحیح نیست، مقدم مى‏باشند.  
حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی(مد ظله العالی):
سجده بر موارد مذکور در سوال صحیح نیست.
حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (مد ظله العالی):
صحیح نیست.
 

[1]. نجفی، محمد حسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، محقق و مصحح: قوچانی، عباس، آخوندی، علی، ج 8، ص 412، ‌دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ هفتم، 1404ق؛ طباطبایی حائری، سید علی، ریاض المسائل، محقق و مصحح: بهره‌مند، محمد، قدیری، محسن، انصاری، کریم، مروارید، علی، ج 3، ص 39، مؤسسه آل البیت(ع)، قم، چاپ اول، 1418ق؛ همدانی، آقا رضا، مصباح الفقیه، ج 11، ص 171 – 173، مؤسسة الجعفریة لإحیاء التراث و مؤسسة النشر الإسلامی، قم، چاپ اول، 1416ق.
[2]. نجفی، محمد حسن، مجمع الرسائل (محشّی)، ص 200، مؤسسه صاحب الزمان(ع)، مشهد، چاپ اول، 1415ق؛ امام خمینی، توضیح المسائل (محشّی)، گردآورنده: بنی‌هاشمی خمینی، سید محمدحسین، ج 1، ص 584 – 585، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ هشتم، 1424ق.
[3]. مجمع الرسائل (محشّی)، ص 200؛ طباطبایی یزدی، سید محمد کاظم، العروة الوثقی (المحشّی)، گردآورنده: محسنی سبزواری‌، احمد، ج 2، ص 388 – 389، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، 1419ق؛ توضیح المسائل (محشّی)، ج 1، ص 585.
[4]. حسینی سیستانى، سید على، منهاج الصالحین، ج 1، ص 184، دفتر حضرت آیة الله سیستانى‌، قم، چاپ پنجم، 1417ق؛ بهجت، محمد تقی، جامع المسائل، ج 1، ص 398، دفتر معظم‌له، قم، چاپ دوم، 1426ق.
[5].  کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 3، ص 330، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق.
[6]. من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 268.
[7]. همان، ص 272.
[8]. همان.
[9]. ‏طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، تحقیق: حسینی‏، سید احمد، ج 3، ص 463، کتابفروشی مرتضوی، تهران، چاپ سوم، 1375ش.
[10]. «وَ سَأَلَ الْمُعَلَّى بْنُ خُنَیْسٍ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(ع) عَنِ الصَّلَاةِ عَلَى الْقُفْرِ وَ الْقِیرِ فَقَالَ لَا بَأْسَ بِهِ»؛ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 269، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ دوم، 1413ق.
[11]. شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، محقق و مصحح: موسوی خرسان، حسن، ج 2، ص 303، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق.    
[12]. من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 457؛  تهذیب الأحکام، ج 3، ص 298.
[13]. من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 457.
[14]. صاروج به معنای  «آهک آمیخته با خاکستر و غیر آن»، «آهک رسیده با چیزها آمیخته است که بر آب انبار و حوض و امثال آن می‌مالند» و «نوره» است. لغت نامه دهخدا، واژه «صاروج».
[15]. الکافی، ج 3، ص 331.
[16]. همان، ص 330.
[18]. ر.ک:  محمد حسین اصفهانى، الفصول الغرویة، ص 445، دار الإحیاء علوم اسلامى، 1404ق؛ میرزاى رشتى، بدائع الأفکار، ص 461، مؤسسه آل البیت (ع)، 1313ق.
[19]. تهذیب الأحکام، ج 2، ص 303.
[20]. فیض کاشانی، محمد محسن، الوافی، ج 8، ص 736، کتابخانه امام أمیر المؤمنین علی(ع)، اصفهان، چاپ اول، 1406ق.
[21]. موسوی عاملی، محمد بن علی، مدارک الأحکام فی شرح عبادات شرائع الإسلام، ج 3، ص 244، مؤسسه آل البیت(ع)، بیروت، چاپ اول، 1411ق.
[22]. محدث بحرانی، یوسف بن احمد، الحدائق الناضرة فی أحکام العترة الطاهرة، محقق و مصحح: ایروانی، محمد تقی، مقرم‌، سید عبد الرزاق، ج 7، ص 256، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، 1405ق.
[23]. صاحب بن عباد، المحیط فی اللغة، محقق و مصحح: آل یاسین، محمد حسن، ج 9، ص 446، عالم الکتاب، بیروت، چاپ اول، 1414ق؛ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 2، ص 95، دار صادر، بیروت، چاپ سوم، 1414ق.
[24]. ر.ک: قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج 7، ص 9 – 10، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ ششم، 1371ش؛ مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج 12، ص 20، دار الکتب العلمیة، بیروت، چاپ سوم.
[25]. بستانی، فؤاد افرام، مهیار، رضا، فرهنگ ابجدی عربی-فارسی، ص 896، انتشارات اسلامی، تهران، چاپ دوم، 1375ش.
[26]. محقق حلّی، نجم الدین جعفر بن حسن، شرائع الإسلام فی مسائل الحلال و الحرام، محقق و مصحح: بقال، عبد الحسین محمد علی، ‌ج 1، ص 63، مؤسسه اسماعیلیان، قم، چاپ دوم، 1408ق؛
[27]. موسوی عاملی، محمد بن علی، مدارک الأحکام فی شرح عبادات شرائع الإسلام، ج 3، ص 243، مؤسسه آل البیت(ع)، بیروت، چاپ اول، 1411ق؛  شهید ثانی، زین الدین بن علی، مسالک الأفهام إلی تنقیح شرائع الإسلام، ج 1، ص 177، مؤسسة المعارف الإسلامیة، قم، چاپ اول، 1413ق؛ مصباح الفقیه، ج 11، ص 171 – 173.
[28]. حائری یزدی، عبد الکریم، کتاب الصلاة، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، قم، چاپ اول، 1404ق؛ العروة الوثقی (المحشّی)، ج 2، ص 389؛ مصباح الفقیه، ج 11، ص 171؛ امام خمینی، کتاب الطهارة، ج 2، ص 99، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(قدس سره)، تهران، چاپ اول، 1421ق. 
[29]. ر.ک: ابن ادریس حلّی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، محقق و مصحح: الموسوی، حسن بن احمد، ابن مسیح، ابو الحسن، ج 1، ص 267 – 268، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ دوم، 1410ق؛ شرائع الإسلام فی مسائل الحلال و الحرام، ج 1، ص 63؛ علامه حلّی، حسن بن یوسف، تذکرة الفقهاء، ج 2، ص 436، مؤسسه آل البیت علیهم السلام، قم، چاپ اول، بی تا.
[30]. مجلسی اول، محمد تقی، روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، محقق و مصحح: موسوی کرمانی، سید حسین، اشتهاردی، علی‌پناه، طباطبائی، سید فضل الله، ‌ج 2، ص 653، مؤسسه فرهنگی اسلامی کوشانپور، قم، چاپ دوم، 1406ق؛ موسوعة الإمام الخوئی‌، ج 13، ص 143.
[31]. مجلسی اول، محمد تقی، روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، محقق و مصحح: موسوی کرمانی، سید حسین، اشتهاردی، علی‌پناه، طباطبائی، سید فضل الله، ‌ج 2، ص 653، مؤسسه فرهنگی اسلامی کوشانپور، قم، چاپ دوم، 1406ق.
[32]. محقق داماد یزدی، سید محمد، کتاب الصلاة، مقرر: مؤمن، محمد، جوادی طبری آملی‌، عبد الله، ج 3، ص 98 – 99، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ دوم، 1416ق.
[33]. علامه حلّی، حسن بن یوسف، منتهی المطلب فی تحقیق المذهب، ج 4، ص 360 – 361، مجمع البحوث الإسلامیة، مشهد، چاپ اول، 1412ق.
[34]. محمودى، محمد رضا، مناسک حج (محشّٰى)، ص 609، نشر مشعر، تهران، ویرایش‌جدید، 1429ق؛ امام خمینی، استفتاءات، ج 1، ص 164، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، 1422ق.
[35]. استفتا از دفاتر آیات عظام: خامنه‌ای، سیستانی، مکارم شیرازی، صافی گلپایگانی، نوری همدانی (مد ظلهم العالی) توسط سایت اسلام کوئست.
ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها