لطفا صبرکنید
223803
- اشتراک گذاری
تقوا نیرویى بازدارنده درونى در وجود انسان است که او را در برابر ارتکاب کارهای خلاف حفظ مىکند.
درجه بالای تقوا آن است که علاوه بر دوری از گناهان و حرامها، از آنچه احتمال گناهبودن آنها میرود و از مکروهات نیز اجتناب شود. تقوا داراى مراحل، شاخهها و آثاری است که در پاسخ تفصیلی به آنها خواهیم پرداخت.
"تقوا" در اصل از ماده "وقی یقی وقایه" به معناى قراردادن خویش در پناهگاه است.[1] و در اصطلاح شرع، به معناى خویشتندارى در برابر گناهان میباشد.
به عبارت دیگر تقوا نیرویى بازدارنده است که به صورت یک ملکه نفسانی و نیروی درونی در انسان به وجود آمده و او را در برابر طغیان شهوات و ارتکاب کارهای خلاف حفظ مىکند. کمال تقوا آن است که علاوه بر دوری از گناهان و محرمات، از مشتبهات نیز اجتناب شود.
در آیات و احادیث، تشبیهات فراوانى براى تقوا بیان شده که به بعضی از آنها اشاره میشود:
1. زاد و توشه: قرآن تقوا را به زاد و توشه تشبیه کرده و آن را بهترین زاد و توشه شمرده و میفرماید:" توشه برگیرید پس به درستی که بهترین توشه تقوا است".[2]
2. لباس: و نیز آن را به لباس تشبیه کرده و تقوا را بهترین لباس دانسته است: " لباس تقوا، بهترین لباس براى شما است.[3]
3. دژی نیرومند: امام علی(ع) میفرماید " اى بندگان خدا! بدانید که تقوا دژى مستحکم و غیر قابل نفوذ است".[4]
4. مرکب راهوار: و نیز در کلام دیگری میفرماید: "تقوا مانند مرکبى راهوار است که کنترل آن در دست سوارش بوده و او را تا دل بهشت پیش مىبرد."[5]
5. بعضى از بزرگان، تقوا را به حالت کسى تشبیه کردهاند که از سرزمینی پر از خار عبور مىکند و سعى دارد دامن خود را کاملا جمع کرده و با احتیاط گام بردارد مبادا نوک خارى در پایش بنشیند، و یا به لباسش آسیب برساند.[6] از این تشبیه به خوبى استفاده مىشود که تقوا به این نیست که انسان انزوا و گوشهگیری را انتخاب کند، بلکه باید در دل اجتماع باشد و اگر اجتماع آلوده بود، خود را حفظ کند.[7]
تقوا، نشانه ایمان به" مبدء" و "معاد" یعنى خدا و رستاخیز و معیار فضیلت و افتخار انسان و مقیاس سنجش شخصیت او در اسلام به شمار میآید.[8]
از نظر قرآن "تقوا" نوری الاهى است که هر جا راسخ شود، علم و دانش مىآفریند.[9]
مراحل تقوا
تقوا داراى مراحلی است. بعضى از بزرگان براى تقوى سه مرحله قائل شدهاند:
1- نگهدارى نفس از گرفتارشدن در دوزخ و عذاب جاویدان از طریق تحصیل اعتقادات صحیح.
2- پرهیز از هر گونه گناه اعم از ترک واجب و فعل معصیت.
3- خویشتندارى در برابر آنچه قلب آدمى را به خود مشغول مىدارد و از حق منصرف مىکند، و این تقواى خواص بلکه خاص الخاص است.[10]
شاخههای تقوا
تقوا داراى شاخهها و شعبههاى متعددی است، که از آن میان میتوان به شاخههای زیر اشاره کرد:
تقواى مالى و اقتصادى، تقواى جنسى، تقوای اجتماعى، تقواى سیاسى، تقوای اخلاقی و ...
انسان باتقوا شخصی است که تقوا را در تمام این جهات رعایت کند.
آثار تقوا
تقوا آثار مثبت زیادی در زندگی انسان دارد که به بعضی از آنها اشاره میکنیم:
1. انسانسازی: امام علی(ع ) میفرماید: تقوا یک ویژگی روحی و یک تربیت معنوی است که در پرتوش جان انسان ساخته و پرداخته میشود.[11]
2. مسؤلیتپذیری: فرد باتقوا از زیربار مسئولیتهای شرعی شانه خالی نمیکند، بلکه آنها را مشتاقانه میپذیرد و سختیها و مشکلاتش را به جان میخرد و مسیر را هموار میکند.
3. آزادگی: تقوا وسیله آزادی انسان از هر بندگی است کسی که دارای تقوا است در برابر شهوات به زانو در نمیآید؛ در برابر مقام و دیگر تمایلات نفسانی تسلیم نمیشود، بنابر این از هر هلاکتی در امان است.
4. رستگاری در آخرت: تقوا کلید هدایت است و فرد باتقوا با انجام کارهای مثبت و گام برداشتن در مسیر هدایت، علاوه بر سعادت در دنیا به کسب پاداشهای اخروی و ذخیره آن برای روز معاد موفق می شود.
[1]. راغب اصفهانى حسین بن محمد، مفردات فی غریب القرآن، ج1،ص 881 ماده،"وقی"؛ دارالعلم الدار الشامیة، دمشق، بیروت، 1412 ق.
[2] . بقره، 197، "وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوى".
[3] . اعراف، 26،" وَ لِباسُ التَّقْوى ذلِکَ خَیْرٌ".
[4] . نهج البلاغه خطبه 157:"اعلموا عباد اللَّه ان التقوى دار حصن عزیز".
[5]. نهج البلاغه خطبه 16."... الا و ان التقوى مطایا ذلل، حمل علیها اهلها و اعطوا ازمتها، فاوردتهم الجنة ...".
[6] . ر.ک: ابو الفتوح رازى، حسین بن على، روض الجنان و روح الجنان فى تفسیرالقرآن، ج 1، ص 101 ، بنیاد پژوهش هاى اسلامى آستان قدس رضوى، مشهد، 1408 ق؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 1، ص 80، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، تهران، 1374 ش.
[7] . تفسیر نمونه، ج 22، ص 204.
[8] . حجرات، 14،" إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ".
[9] . بقره، 282 " اتَّقُوا اللَّهَ وَ یُعَلِّمُکُمُ اللَّهُ ".
[10]. تفسیر نمونه، ج 22، ص 205؛ علامه مجلسى، بحار الانوار" ج 70، ص 136، مؤسسة الوفاء، بیروت - لبنان، 1404 هـ ق.
[11]. نهج البلاغه، خطبه متقین.