جستجوی پیشرفته
بازدید
12615
آخرین بروزرسانی: 1391/02/31
خلاصه پرسش
آیا بروز کرامت از کسی به معنای حقّانیت او است؟
پرسش
آیا بروز و سر زدن کرامت و امور خارق العاده لزوماً به معنای حقانیت فردی است که این امور را ارائه می کند؟
پاسخ اجمالی

یکی از مباحثی که در عرفان رایج بوده، مسئله «کرامت» و انجام امور خارق العاده است.

در مسیر عرفان و سیر و سلوک، پیدا شدن کرامت و مکاشفه و کارهای غیر عادی، چیزهایی نیستند که انسان به آنها مغرور شده و آنها را امور چندان مهمی تلقّی کند. اینها از آثار گام های ابتدایی و درجات بسیار نازل عرفان و معرفت شهودی خدای متعال است و عارفان وارسته و راستین هیچ گاه به این امور دل نمی بندند.

در این راستا چون این نوع توانایی ها و انجام کارهای غیر عادی، مشترک بین حق و باطل است، دلیلی بر حقانیت هر فرد و مسلک و روش او و نیز نشانه مقرّب بودن او در پیشگاه خداوند نیست و نمی توان آن را شاهدی گرفت بر این که آن شخص از اولیاء الله و دارای مقام و منزلتی ویژه نزد خدای متعال است؛ البته دلیل بر نداشتن مقام و منزلت هم نیست و ممکن است واقعاً بندگان شایسته ای باشند که خداوند مصلحت بداند که گاهی به دست آنها کارهای خارق العاده ای را جاری کند. به همین جهت، شخصی را که کرامت و کارهای غیر عادی از خود نشان می دهد، باید به درستی شناخته شود.

پاسخ تفصیلی

یکی از مباحثی که با عرفان آمیختگی پیدا کرده و تعبیری کاملاً رایج بوده، مسئله «کرامت» و انجام کارهای غیر عادی است. بسیاری از بزرگان و اولیای خدا را سراغ داریم که دارای چنین مقاماتی بوده اند و برخی از آنها حتی در زمان حیاتشان به کرامت و امور خارق العاده مشهور بوده اند و مردم به آنان ارادتی خاص داشته اند.

در عرفان اسلامی، منظور از «کرامت» این است که شخص از نظر روحی دارای قدرتی است که کارهای خارق العاده ای از او سر می زند و می تواند تصرّفاتی در عالم وجود انجام دهد. [1] برای نمونه، می تواند طی الارض کند، مریضی را شفا دهد، یا بدون اسباب ظاهری چیزی را از جایی به جایی منتقل کند. در صورتی که این کارها مستند به اذن الاهی و نشانه ارتباط با خدا باشد، «کرامت» نامیده می شود. مرتبه بالاتر این امر که توسط انبیا و اولیا و ائمه اطهار (ع) و برای اثبات دعوی نبوت و امامت صورت می پذیرد «معجزه» نامیده می شود. [2]

نکته حایز اهمیت، در باره نسبت «عرفان» و «انجام و ظهور امور خارق العاده» این است که اساساً در مسیر عرفان و سیر و سلوک، پیدا شدن کرامت، مکاشفه و اطلاع بر ضمیر و درون افراد چیزهایی نیستند که انسان به آنها مغرور شود و نباید امور چندان مهمی تلقی شوند. اینها از آثار گام های ابتدایی و درجات بسیار نازل عرفان و معرفت شهودی خدای متعال است و عارفان وارسته و راستین هیچ گاه به این امور دل نمی بندند. خدای متعال بر اساس صلاح و مصلحتی که خود از آن آگاه است، گاهی برخی از این امور را به افرادی می دهد و گاه نیز ممکن است مصالحی ایجاب کند که این گونه امور از فردی دریغ شود. همچنان که در مواردی نیز کسانی با آن که صاحب کرامت هستند، اما بنا بر مصالحی آن را ظاهر نمی کنند.

به هر حال، بروز کرامت از سوی برخی، یک امر واقعی بوده که قابل انکار نیست و به طور حتم برخی از انسان ها می توانند در حالاتی و به واسطه قدرت روحی که دارند، مسائلی را درک کنند و چیزهایی را ببینند یا بشنوند و یا کارهایی را انجام دهند که دیگران از ادراک و دیدن و شنیدن و انجام آنها عاجزند.

امّا، چون این نوع توانایی ها و انجام امور خارق عادت، مشترک بین حق و باطل است، دلیلی بر حقانیت هر فرد و مسلک و روش او و نیز نشانه مقرّب بودن او در پیشگاه خداوند نیست و نمی توان آن را شاهدی گرفت بر این که آن شخص از اولیاء الله و دارای مقام و منزلتی ویژه نزد خدای متعال است؛ زیرا:

أ. این قبیل از توانایی ها حتی ممکن است برای کسی حاصل شود که هیچ اعتقادی به خدا ندارد. مانند بسیاری از مرتاضان هندی که اعتقادی به دین و خدا و قیامت ندارند، ولی با ریاضت هایی که متحمل می شوند، باعث شده که آنها دریافت هایی داشته باشند، چیزهایی را ببینند و کارهایی انجام دهند که دیگران نمی توانند انجام دهند. در مقابل، برخی از کارهای خارق العاده و کرامت، نتیجه عبودیت و بندگی و عمل به دستورات خداوند و تحمل ریاضت های شرعی و صحیح است که بزرگانی هم در این وادی شناخته شده اند.

ب. رکن اساسی و مهم در «عرفان» و سیر الی الله، پایه و درجه ای است که فرد در معرفت خدای متعال کسب می کند. مقصود از این معرفت، معرفت حضوری و شهودی است، و این چیزی است که غیر از خود شخص، دیگران راهی به آن ندارند. این که آیا چنین معرفتی در نفس فرد وجود دارد یا خیر، و اگر هست در چه پایه و درجه ای است، امری است که از حیطه علم و اطلاع ما خارج است و تنها کم و بیش می توان در این باره حدس هایی زد. [3]

ج. حقیقت عرفان، که همان معرفت قلبی و شهودی خدای متعال است، هیچ ملازمه ای با اظهار و ذکر مطالب عرفانی و یا انجام امور خارق العاده ندارد. نه دانستن و ذکر مطالب و مفاهیم عرفانی و انجام امور خارق عادت دلیل بر وجود حقیقت عرفان نزد کسی است، و نه بلد نبودن الفاظ و اصطلاحات عرفانی و ظاهر نشدن امور خارق العاده از کسی دلیل بر آن است که او از معرفت شهودی و حضوری خدای متعال بهره ای ندارد. [4]

به همین جهت، شخصی را که کرامت و امور خارق العاده از خود نشان می دهد، باید به درستی شناخته شود؛ یعنی، بررسی شود که آیا اعتقادات و مذهب و مسلک، رفتار و کردارش درست بوده و زندگی او طبق دستورات شرع مقدس تنظیم شده یا این که اهل اعمال خلاف شرع و ریاضت های باطل است و عقاید درست و صحیحی ندارد؛ چون بروز کرامت و امثال آن چیزهایی نیستند که انسان بخواهد به آنها دل ببندد، بلکه دل بستگی به این امور در واقع نوعی شرک است و از دام های شیطان در این راه محسوب می شود. بندگی حقیقی خدا این است که انسان خدای متعال را تنها به این سبب که خدا است بندگی کند؛ اگر خداوند صلاح بداند به آنها این امور را عطا می کند؛ پس نباید خدا را به انگیزه کشف و کرامت بندگی کرد و گرنه از مصادیق کسانی خواهد بود که به بیان قرآن هوس خویش را معبود خود قرار داده: «أَ فَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ»؛ [5] آیا دیدى کسى را که معبود خود را هواى نفس خویش قرار داده‏؟



[1] مصباح یزدی، محمد تقی، در جستجوی عرفان اسلامی، ص 294، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، قم، چاپ دوم، 1387ش.

[2] برای آگاهی بیشتر نمایه «جایگاه معجزه در رسالت انبیاء»، سؤال 11681 (سایت: 13467) را مطالعه کنید.

[3] در جستجوی عرفان اسلامی، ص 317.

[4] همان، ص 318.

[5] جاثیه، 23.

ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

  • آیا «اخلاق فضیلت» ارتباطی با «فضیلت‌مندی» به معنای دینی آن دارد؟
    5977 انسان شناسی 1396/11/03
    اخلاق فضیلت، به عنوان شاخه‌ای از اخلاق هنجاری،[1] بر رفتار فضیلت‌مندانه با دیدگاهی غایت‌اندیشانه و کمال‌طلبانه تأکید دارد و در آن تلاش می‌شود مبنایی عقلانی و کامل برای گزاره‌ها و کنش‌های رفتاری وضع شود که مبتنی بر سعادت‌محوری با توجه به «خیر» است.
  • «ضروری دین» و «ضروری مذهب» یعنی چه؟
    1467 1402/06/21
    در پاسخ به این پرسش، توضیح مختصری در مورد این دو اصطلاح که کاربرد فراوانی در متون اسلامی دارد، ارائه می‌کنیم:ضروری دین: آنچه تمام فرقه‌ها و گروه‌های اسلامى آن‌‏را جزو آموزه‌های قطعی و تردیدناپذیر دین اسلام می‌دانند؛ ضروری دین نامیده می‌شود. اموری مانند توحید و یگانگی پروردگار، ...
  • فلسفه انفاق به فقیران چیست؟
    17933 تفسیر 1389/03/05
    گاهی گفته می‌شود: اگر فلانى فقیر است لابد کارى کرده که خدا می‌خواهد فقیر بماند، و اگر ما غنى هستیم لابد عملى انجام داده‌ایم که مشمول لطف خدا شده‌ایم، بنابراین نه فقر آنها و نه غناى ما هیچ‌کدام بی‌حکمت نیست! در حالی که دستور الهی به انفاق به ...
  • آیا ارتباط جنسی جن‌ها برای زاد و ولد مثل انسان‌ها است؟
    89185 تفسیر 1391/11/03
    از آیات متعدد قرآن کریم، استفاده می‌شود که، جنّیان چون انسان‌ها با یکدیگر سخن می‌گویند و یکدیگر را به نیکوکارى دعوت کرده و از عذاب خدا می‌ترسانند. همچنین همانند انسان‌ها تکلیف، زندگی، مرگ و عقاب و ثواب دارند. اما این‌که تکثیر و زاد و ولد جنّیان چگونه است ...
  • آیا دعای نوری که بر روی کفن می‌نویسند، دارای سند معتبر است؟
    32609 درایه الحدیث 1392/06/14
    آنچه با عنوان «دعای نور» در برخی سایت‌های اینترنتی آمده، در منابع حدیثی و ادعیه یافت نشد، بلکه آنچه سفارش شده که بر روی کفن نوشته شود، «دعای جوشن کبیر» است که سید ابن طاوس و دیگران از پیامبر اکرم(ص) و امام کاظم(ع) نقل کرده‌اند و فقها نیز ...
  • آیا علت انکار خدا نارسائی در دلایل اثبات خداست؟
    14477 Islamic Philosophy 1390/09/05
    این حقیقت که انبیای الاهی با همه حکمت و براهین قاطع خود، باز هم مورد انکار افراد کافر در زمان خود قرار گرفته اند، نشانگر عناد منکران است؛ چرا که نمی خواهند حق را تصدیق کنند، نه این که دلایل کافی ارائه نشده، یا دلایل منکران همگی رد نشده ...
  • آیا باید در ازدواج موقت عده نگه داشت؟ آیا زنان فاحشه هم باید عده نگه بدارند؟
    62475 Laws and Jurisprudence 1387/04/30
    زن (غیر باکره) که به خاطر طلاق یا مرگ همسر، از او جدا شد، حتما باید عدّه نگه دارد (مگر این که یائسه باشد) و در زمان عده، نمی تواند به عقد دیگری در آید. حال اگر زن بگوید عدّه‏ام تمام شده است، با دو شرط از او قبول مى‏شود:
  • کسی که نمی دانسته سیگار روزه را باطل می کند، روزه هایی که با کشیدن سیگار گرفته، علاوه بر قضا کفاره هم دارد یا نه؟
    66938 Laws and Jurisprudence 1387/06/23
    نظرحضرت امام خمینی (ره) و سایر مراجع معظم تقلید این است که:"اگر (روزه دار) به واسطه ندانستن مسئله کارى انجام دهد که روزه را باطل مى‏کند، چنانچه مى‏توانسته مسئله را یاد بگیرد، بنابر احتیاط واجب کفاره بر او ثابت مى‏شود و اگر نمى‏توانسته مسئله را یاد بگیرد، یا اصلًا ملتفت ...
  • آیا با وجود فقیر، می‌توان زکات فطره را جهت سایر موارد پرداخت کرد؟
    13847 زکات فطره 1393/05/06
    فطریه را می‌توان در یکی از هشت موردی که در بحث زکات مال بیان می‌شود مصرف نمود (که جهت اطلاع از آن می‌توانید به نمایه 6221 (موارد مصرف زکات) مراجعه نمایید)، ولى احتیاط مستحبّ[1] آن است که فقط به فقراى شیعه پرداخت شود.
  • «العلّة تعمّم و تخصص» به چه معنا است؟
    12958 مبانی فقهی و اصولی 1392/08/21
    عبارت «العلة تعمم و تخصص»؛ اصطلاحی مرتبط با علم اصول فقه است؛ اگرچه در دیگر علوم و حتی در بیانات عرفی نیز به کار گرفته می‌شود. اگر حکمی بیان شود که علت واقعی نیز در آن آمده باشد، می‌توان با توجه به علت ذکر شده، موارد مشابهی که ...

پربازدیدترین ها