لطفا صبرکنید
بازدید
12730
12730
آخرین بروزرسانی:
1391/11/17
کد سایت
fa23797
کد بایگانی
28321
نمایه
گروه انصار در خطبه فدکیه
طبقه بندی موضوعی
درایه الحدیث|شیعه چه می گوید
اصطلاحات
انصار|فدک ، خطبه فدکیه
گروه بندی اصطلاحات
سرفصلهای قرآنی|مکانها و مناطق
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
چرا در پایان خطبهی فدکیه، حضرت زهرا(س) گفتار خود را خطاب به انصار ایراد میفرمایند؟
پرسش
چرا در پایان خطبهی فدکیه، حضرت زهرا(س) گفتار خود را اختصاصاً خطاب به انصار ایراد میفرمایند؟ و اینکه میفرمایند «برگزیدگانی هستید که برای ما اهل بیت اختیار گشتهاید » مگر مهاجرین گوش به فرمان اهل بیت نبودهاند؟
پاسخ اجمالی
حضرت زهرا(س) پس از آنکه سخنان مستدل و عتاب آمیزی خطاب جمع حاضر در مسجد و شخص ابوبکر ایراد فرمودند، روی سخن را به سمت انصار کرده[1] و برای بیدار کردن و توجه دادن آنها به عمق جریان، مطالب دیگری را متذکر شد. عطف توجه حضرت فاطمه(س) به گروه انصار میتواند دلایلی داشته باشد، از جمله:
1. حضرت در اینجا میخواهند بفرمایند: اسلام به واسطه شما و در دامن شما بزرگ شده و توسعه پیدا کرده است؛ زیرا انصار بودند که سبب حفظ اسلام گشتند. آنان با عهد و پیمانی که با پیامبر اسلام(ص) بستند و آنحضرت را به مدینه دعوت کردند، اولین حکومت اسلامی را تشکیل دادند؛ یعنی در حقیقت با فداکاری انصار بود که نهال نوپای اسلام محکم و پابرجا شد. بر این اساس، حضرت خطاب به آنان میفرماید: «و حضنة الاسلام»، یعنی ای حافظان اسلام که اسلام در دامن شما رشد و توسعه پیدا کرد. «حضنة» جمع «حاضن» به معنای حفظ و نگهداری کردن است.[2] «و أعضاد الملة»؛ و ای بازوان دین و شریعت! «أعضاد» جمع «عضد» است به معنای بازو.[3] از باب اینکه بازو وسیله قدرت انسان است و انسان قدرت خود را به وسیله بازو اعمال میکند، حضرت میفرمایند شما بازوان شریعت اسلام بودید و شما بودید که اسلام را یاری کردید.
2. شاید این خطاب خاص به دلیل وصیت و سفارش ویژهای باشد که پیامبر اکرم(ص) در مورد اهل بیت، به انصار نمودند: «احْفَظُونِی مَعَاشِرَ الْأَنْصَارِ فِی أَهْلِ بَیْتِی فَإِنَّ اللَّطِیفَ الْخَبِیرَ أَخْبَرَنِی أَنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْض»؛[4] ای گروه انصار، مرا در اهل بیتم حفظ کنید؛ چراکه خداوند لطیف و خبیر به من خبر داد که این دو(قرآن و اهل بیت) هرگز از هم جدا شدنی نیستند تا در حوض کوثر بر من عرضه شوند!
از اینرو است که دختر رسول خدا میفرماید: «أما کان رسول الله(ص) أبی یقول: المرء یحفظ فی ولده؟»؛ آیا پدرم رسول خدا(ص) نمیفرمود: [حرمت] هر مردی در [احترام به] اولادش حفظ میشود؟
این سخن در حقیقت بیانگر این است که اگر میخواهید حرمت و موقعیت شخصی که از دنیا رفته، محفوظ باشد به فرزندان او احترام کنید، حرمت فرزندانش را نگهدارید؛ زیرا بچهها، یادگاران او هستند. اگر شما بخواهید به پیامبر(ص) احترام کنید، باید حرمت اولاد او را نگاه دارید، از حقوق اهل بیتش دفاع کنید.
احترام به سادات نیز از همین جا سرچشمه میگیرد؛ چون آنان اولاد پیامبر(ص) هستند و احترام گذاشتن ما به آنان در حقیقت احترام به پیامبر اسلام(ص) است.
به هر صورت، حضرت فاطمه(س) در پایان خطبه فدکیه متوجه گروه انصار شده و آنان را مورد خطاب قرار داده و فرمود: ای گروه بزرگانی که از همه چیز آگاهید؛[5] چرا این قدر نسبت به حق من از خود ضعف نشان میدهید؟ حضرت زهرا در واقع میخواهند بفرمایند شما که بازوان ملت اسلام بودید و اسلام در دامن شما رشد پیدا کرد و همواره مطیع پیامبر(ص) بودید، چگونه است که الآن در مقابل این همه ظلمی که به عترت پیامبرتان میشود ساکت نشستهاید و از حریم آنان دفاع نمیکنید؟!: «والسنة عن ظلامتی؟»؛ و چیست این چرت و غفلت شما از ظلمی که به من وارد شده است؟ «سنة» مصدر باب «وسن، یوسن» است به معنای چرت زدن،[6] و به معنای غفلت هم به کار رفته است.[7]
در اینجا حضرت خطاب به انصار میفرمایند: چرا چرتتان برده و از ظلمی که به من وارد شده است، چشم برهم گذاشتهاید؟ آنانی که بعد از پیامبر(ص) قدرت را به قبضهی خویش درآوردند، هر کاری بخواهند میکنند و شما هیچ عکس العملی از خود نشان نمیدهید، گویا خودتان را به خواب زدهاید!
1. حضرت در اینجا میخواهند بفرمایند: اسلام به واسطه شما و در دامن شما بزرگ شده و توسعه پیدا کرده است؛ زیرا انصار بودند که سبب حفظ اسلام گشتند. آنان با عهد و پیمانی که با پیامبر اسلام(ص) بستند و آنحضرت را به مدینه دعوت کردند، اولین حکومت اسلامی را تشکیل دادند؛ یعنی در حقیقت با فداکاری انصار بود که نهال نوپای اسلام محکم و پابرجا شد. بر این اساس، حضرت خطاب به آنان میفرماید: «و حضنة الاسلام»، یعنی ای حافظان اسلام که اسلام در دامن شما رشد و توسعه پیدا کرد. «حضنة» جمع «حاضن» به معنای حفظ و نگهداری کردن است.[2] «و أعضاد الملة»؛ و ای بازوان دین و شریعت! «أعضاد» جمع «عضد» است به معنای بازو.[3] از باب اینکه بازو وسیله قدرت انسان است و انسان قدرت خود را به وسیله بازو اعمال میکند، حضرت میفرمایند شما بازوان شریعت اسلام بودید و شما بودید که اسلام را یاری کردید.
2. شاید این خطاب خاص به دلیل وصیت و سفارش ویژهای باشد که پیامبر اکرم(ص) در مورد اهل بیت، به انصار نمودند: «احْفَظُونِی مَعَاشِرَ الْأَنْصَارِ فِی أَهْلِ بَیْتِی فَإِنَّ اللَّطِیفَ الْخَبِیرَ أَخْبَرَنِی أَنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْض»؛[4] ای گروه انصار، مرا در اهل بیتم حفظ کنید؛ چراکه خداوند لطیف و خبیر به من خبر داد که این دو(قرآن و اهل بیت) هرگز از هم جدا شدنی نیستند تا در حوض کوثر بر من عرضه شوند!
از اینرو است که دختر رسول خدا میفرماید: «أما کان رسول الله(ص) أبی یقول: المرء یحفظ فی ولده؟»؛ آیا پدرم رسول خدا(ص) نمیفرمود: [حرمت] هر مردی در [احترام به] اولادش حفظ میشود؟
این سخن در حقیقت بیانگر این است که اگر میخواهید حرمت و موقعیت شخصی که از دنیا رفته، محفوظ باشد به فرزندان او احترام کنید، حرمت فرزندانش را نگهدارید؛ زیرا بچهها، یادگاران او هستند. اگر شما بخواهید به پیامبر(ص) احترام کنید، باید حرمت اولاد او را نگاه دارید، از حقوق اهل بیتش دفاع کنید.
احترام به سادات نیز از همین جا سرچشمه میگیرد؛ چون آنان اولاد پیامبر(ص) هستند و احترام گذاشتن ما به آنان در حقیقت احترام به پیامبر اسلام(ص) است.
به هر صورت، حضرت فاطمه(س) در پایان خطبه فدکیه متوجه گروه انصار شده و آنان را مورد خطاب قرار داده و فرمود: ای گروه بزرگانی که از همه چیز آگاهید؛[5] چرا این قدر نسبت به حق من از خود ضعف نشان میدهید؟ حضرت زهرا در واقع میخواهند بفرمایند شما که بازوان ملت اسلام بودید و اسلام در دامن شما رشد پیدا کرد و همواره مطیع پیامبر(ص) بودید، چگونه است که الآن در مقابل این همه ظلمی که به عترت پیامبرتان میشود ساکت نشستهاید و از حریم آنان دفاع نمیکنید؟!: «والسنة عن ظلامتی؟»؛ و چیست این چرت و غفلت شما از ظلمی که به من وارد شده است؟ «سنة» مصدر باب «وسن، یوسن» است به معنای چرت زدن،[6] و به معنای غفلت هم به کار رفته است.[7]
در اینجا حضرت خطاب به انصار میفرمایند: چرا چرتتان برده و از ظلمی که به من وارد شده است، چشم برهم گذاشتهاید؟ آنانی که بعد از پیامبر(ص) قدرت را به قبضهی خویش درآوردند، هر کاری بخواهند میکنند و شما هیچ عکس العملی از خود نشان نمیدهید، گویا خودتان را به خواب زدهاید!
[1]. «ثُمَّ رَمَتْ بِطَرْفِهَا نَحْوَ الْأَنْصَارِ فَقَالَتْ یَا مَعَشرَ النقیبة وَ أَعْضَادَ الْمِلَّةِ، وَ حضنة الْإِسْلَامِ، مَا هَذِهِ الْغَمِیزَةُ فِی حَقِّی، وَ السِّنَةُ عَنْ ظُلَامَتِی ...».
[2]. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 13، ص 123، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، بیروت، چاپ سوم، 1414ق.
[3]. راغب اصفهانى، حسین بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، تحقیق، صفوان عدنان داودى، ص 571، دارالعلم الدار الشامیة، دمشق بیروت، چاپ اول، 1412ق؛ لسان العرب، ج 3، ص 292.
[4]. ابن طاووس، على بن موسى، طرف من الأنباء و المناقب، ص 144، تاسوعا، مشهد، چاپ اول، ۱۴۲۰ق.
[5]. در نسخه طبرسی اصطلاح «النقیبة» آمده است. طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی أهل اللجاج، محقق و مصحح، خرسان، محمد باقر، ج ۱، ص ۱۰۲، نشر مرتضی، مشهد، چاپ اول، 1403ق.
[6]. لسان العرب، ج 13، ص 449.
[7]. المفردات فی غریب القرآن، ص 872.
نظرات