جستجوی پیشرفته
بازدید
10456
آخرین بروزرسانی: 1392/07/29
 
کد سایت fa29067 کد بایگانی 35039 نمایه ائمه(ع) و ارائه پاسخ‌های متفاوت در یک مسئله
طبقه بندی موضوعی درایه الحدیث
اصطلاحات اختلاف ، تفاوت
گروه بندی اصطلاحات سرفصل‌های قرآنی
خلاصه پرسش
چرا ائمه(ع) در پاسخ یک سؤال جواب‌های متفاوت ارائه می‌کردند؟
پرسش
سلام علیکم؛ در بسیاری از احادیث می‌‌بینیم که راوی آمده سؤالی را از امام معصوم(ع) پرسیده و امام نیز به او جواب داده‌‌اند. اما من نوعی که الآن این جواب را می‌‌خوانم قانع نمی‌‌شوم؛ یعنی می‌گوئیم فرضاً اگر جواب این سوال این است پس فلان سوال چه می‌‌شود؟! پس فلان حالت چه می‌‌شود؟! پس اگر این‌طور شد چه؟! یا حتی برخی اوقات این احساس به من دست می‌‌دهد که امام(ع) جواب فلان سوال را به شکل مغالطه یا به شکل جدلی داده‌‌اند و واقعاً جواب سوال نیست. واقعاً چرا این‌گونه است؟!
پاسخ اجمالی
1. بدیهی است که میزان درک و فهم افراد به یک اندازه نیست. همان‌طور که میزان ایمان افراد نیز به یک میزان نمی‌‌باشد.
امام صادق(ع) فرمود: روزى نزد امام سجاد(ع) سخن از تقیه پیش آمد، آن‌حضرت فرمود: به خدا اگر ابوذر مى‌‏دانست آنچه در دل سلمان بود. او را می‌‌کشت، در صورتى که پیامبر(ص) میان آن‌دو برادرى برقرار کرد.[1]
روشن است با توجه به تفاوت میزان درک این‌دو، سخنی که پیامبر اسلام(ص) با آنها می‌‌گفت نیز متفاوت بود.
2. رسول خدا(ص) فرمود ما گروه پیامبران دستور داریم که با مردم به اندازه عقلشان سخن بگوییم.[2]
این سخن حکیمانه از پیامبر اسلام(ص) به ما می‌‌آموزد، زمانی که می‌‌خواهیم در جایی سخنی بگوییم از شرایط خوب سخن گفتن این است که افرادی را که می‌‌خواهند سخن ما را بشنوند، از حیث تفکر، میزان درک، توانایی گیرایی و ... در نظر بگیریم تا کلام ما نافذ باشد.
۳. با نظر به مقدماتی که بیان شد روشن می‌‌شود شخص حکیم و بلیغ[3]به هیچ وجه در همه جا یک نوع سخن نمی‌‌گوید چه بسا سخن درستی که موجب بی‌ایمانی شخصی شود.
بر این اساس بسیاری از پاسخ‌‌ها با توجه به شرایط پیرامونی ارائه شده و برخی در واقع پاسخ کامل نبوده‌، بلکه به دلیل ضعف دانش پرسش‌­گر و یا هر دلیل دیگری، تنها پاسخی اقناعی ارائه شده است.
در این‌جا به نمونه‌‌ای در روایات بسنده می‌‌کنیم.
الف. امام‏ صادق(ع) می‌فرماید؛ از امام علی(ع) سؤال شد که آیا پروردگارت بر این قدرت دارد که دنیا را در تخم مرغى داخل کند بى‌‏آن‌‌که دنیا کوچک شود یا تخم بزرگ شود؟ امام(ع) فرمود که خداوند تبارک و تعالى به عجز نسبت داده نمی‌‌شود و آنچه را که تو از من پرسیدی نمی‌‌تواند باشد.[4]
ب. عبد اللَّه دیصانى از هشام پرسید: تو پروردگارى دارى، گفت: آرى؛ پرسید: او قادر است؟ گفت: آرى قادر و هم قاهر است؛ گفت: می‌‌تواند تمام جهان را در تخم مرغى بگنجاند که نه تخم مرغ بزرگ شود و نه جهان کوچک: هشام گفت: مهلتم بده، دیصانى گفت: یک سال به تو مهلت دادم و بیرون رفت. هشام سوار شد و خدمت امام صادق(ع) رسید و اجازه خواست و حضرت به او اجازه داد، هشام عرض کرد: یا بن رسول اللَّه(ص) عبد اللَّه دیصانى از من سؤالى کرده که در آن تکیه گاهى جز خدا و شما نباشد. امام فرمود: چه سؤالى کرد: گفت: چنین و چنان گفت. حضرت فرمود: اى هشام چند حس دارى! گفت: پنج حس. فرمود: کدام یک کوچک‌‌تر است! گفت باصره (یعنى چشم). فرمود: اندازه بیننده آن چقدر است، گفت: اندازه یک عدس یا کوچک‌‌تر از آن. امام(ع) فرمود: اى هشام به جلو برو و به بالاى سرت نگاه کن و به من بگو چه مى‌‏بینى، گفت: آسمان و زمین و خانه‌‏ها و کاخ‌‌ها و بیابان‌‌ها و کوه‌‌ها و نهرها مى‏‌بینم. امام(ع) فرمود: آن‌‌که توانست آنچه را تو مى‌‏بینى در یک عدس یا کوچک‌‌تر از عدس درآورد مى‌‏تواند جهان را در تخم مرغ درآورد بى‌‏آن‌‌که جهان کوچک و تخم مرغ بزرگ شود.[5]
نتیجه این‌‌که هر دو پاسخ از یک امام(ع) گزارش شده است، امّا با توجه به این‌که در روایت دوم پرسش‌‌گر (عبد اللَّه دیصانى) از توانایی بالایی برخوردار نیست تا حقیقت را درک کند و چه بسا امام(ع) و مسلمانان را متهم می‌‌نمود؛ از این‌رو آن‌حضرت جواب اقناعی داده‌‌اند.
در حقیقت امام(ع) در این پاسخ در صدد بیان قدرت خداوند هستند تا توهم عجز خداوند نشود.[6]
 

[1]. «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ ذُکِرَتِ التَّقِیَّةُ یَوْماً عِنْدَ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ (ع) فَقَالَ وَ اللَّهِ لَوْ عَلِمَ أَبُو ذَرٍّ مَا فِی قَلْبِ سَلْمَانَ لَقَتَلَهُ وَ لَقَدْ آخَى رَسُولُ اللَّهِ (ص) بَیْنَهُمَا»، کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفارى، على اکبر، آخوندى، محمد، ج ‏1، ص 401، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، تهران، 1407ق‏.
[2]. «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) إِنَّا مَعَاشِرَ الْأَنْبِیَاءِ أُمِرْنَا أَنْ نُکَلِّمَ النَّاسَ عَلَى قَدْرِ عُقُولِهِمْ»، کافی، ج ‏1، ص 23.
[3]. بلاغت مطابق بودن کلام است با مقتضای مقام یعنی لایق حال مخاطب و مناسب مقام سخن بگوید، و خالص بودن کلام از ضعف، دهخدا، علی اکبر، لغتنامه دهخدا، واژه «بلاغت».
[4]. «حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ مَاجِیلَوَیْهِ رَحِمَهُ اللَّهُ عَنْ عَمِّهِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی الْقَاسِمِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِی أَیُّوبَ الْمَدَنِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَیْنَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ قِیلَ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ (ع) هَلْ یَقْدِرُ رَبُّکَ أَنْ یُدْخِلَ الدُّنْیَا فِی بَیْضَةٍ مِنْ غَیْرِ أَنْ یُصَغِّرَ الدُّنْیَا أَوْ یُکَبِّرَ الْبَیْضَةَ قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لَا یُنْسَبُ إِلَى الْعَجْزِ وَ الَّذِی سَأَلْتَنِی لَا یَکُون»، ‏شیخ صدوق، توحید، محقق، مصحح، حسینى، هاشم‏، ص 130، جامعه مدرسین‏، قم، چاپ اول، 1398ق‏.
[5]. کافی، ج ‏1، ص 79‏.
[6]. مجلسى، محمد باقر، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، محقق، مصحح، رسولى محلاتى، هاشم، ج ‏1، ص 257، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ دوم، 1404ق‏.
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

پرسش های اتفاقی

  • جایگاه حاکم اسلامی از دیدگاه شیعه و اهل سنت کلامی است یا فقهی؟
    8406 دلائل ولایت فقیه 1395/04/21
    پرسش‌ مطرح شده به اندازه‌ای کلی است که جواب دادن به آن مستلزم نگارش کتاب و یا مقاله‌ای طولانی است که تهیه چنین پاسخی در حال حاضر برای ما مقدور نیست. اما به صورت مختصر تبیین جایگاه حاکم اسلامی در اسلام نیازمند توجه به دو مقدمه است. یکی ...
  • چرا خداوند در مقابل درخواست رؤیت خدا توسط یهودیان، آنها را مجازات کرد؟
    8110 تفسیر 1392/01/26
    آنچه باید در این‌جا مورد دقت قرار گیرد، این عبارت در آیه است: « فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ». باء در «بظلمهم» معنای سببیت بوده و متعلق به «اخذتهم» است و معنا این‌گونه می‌شود که آنها را به جهت ستمی که روا داشته­‌اند، با صاعقه مجازات می‌کنیم. این عبارت نمایان‌گر ...
  • اختیار انسان چگونه است؟
    13290 جبر یا اختیار و عدالت پروردگار 1387/09/07
    استناد وجود افعال اختیاری انسان به خدا منافاتی با استناد آنها به خود وی ندارد، زیرا این استنادها در طول یکدیگرند و تزاحمی با هم ندارند. به بیانی دیگر، استناد فعل به فاعل انسانی در ...
  • اگر کسی بخواهد به مقدار چهار فرسخ سفر کند، ولی قصد بازگشت نداشته باشد، حکم نمازش چیست؟
    4754 مسافت 1399/07/30
    کسی که قصد سفر به مکانی را دارد که مسافت رفت و برگشت به آن‌جا جمعا بیش از هشت فرسخ است؛ چنانچه قصد کند که تا قبل از ده روز از آن مکان بازگردد، نمازش شکسته است، در غیر این صورت، نمازش کامل است.بر این اساس، ...
  • راه های پرورش و استقلال عقل و فکر چیست؟
    21494 عقل، علم، حکمت 1388/04/06
    عقل، قوه ای در نفس انسان است که بدان حسن و قبح و کمال و نقصان و خیر و شر تمییز و تشخیص داده می شود. در مکتب حیات بخش اسلام، عقل دارای جایگاه رفیع و بلندی است. بعضی از را ه های پرورش عقل و فکر و کسب ...
  • چگونه می توان به بخشیده شدن گناه علم پیدا کرد؟
    64575 توبه 1389/04/15
    توبه واقعی دارای شرایطی است که اگر رعایت شود مورد قبول خدای مهربان قرار می گیرد این شرایط عبارتند از:1-فرد گناه کار گناه را از روی جهالت و نادانی انجام داده باشد؛ 2- عدم آگاهی از مرگ؛ 3- ترک گناه؛ 4- ندامت؛ 5- تصمیم جدی بر ترک گناه و ...
  • اگر فردی در رساندن مالی به صاحبش تأخیر کند و آن مال تلف شود، آیا وی ضامن است؟
    3037 ضمان 1398/11/07
    با آن‌که فرد امین در صورت نگهداری عرفی و قابل قبول امانت،‌ در ارتباط با بروز خسارات وارده به آن مسئول نیست، اما در فرض سؤال، اگر در نگهداری و رساندن کارت‌ها به صاحبانشان کوتاهی صورت گرفته، فرد ضامن است و باید جبران نماید.ضمائم:پاسخ ...
  • شخصیت ابودرداء چگونه بود؟ نظر اهل بیت درباره او چه بود؟ روایات منقول از او چه حکمی را دارد؟
    23594 تاريخ بزرگان 1390/12/23
    «عویمر بن مالک» از نوادگان خزرج‏ که بیشتر به کنیه خود (ابو درداء) خوانده می شده، از صحابه پیامبر اکرم (ص) بوده است. او به عنوان یکی از افراد قبیله خزرج در مدینه زندگی می کرد و بعد از گذشت چند ماه از حضور رسول اکرم (ص) ...
  • آیا در شب عید فطر، فطریه مهمان، به عهده صاحب‌خانه است؟
    126660 زکات فطره 1392/06/20
    مراجع تقلید می‌گویند، در شب عید فطر، شخصی که نان‌خور صاحب‌خانه است، فطریه‌اش بر عهده صاحب‌خانه می‌باشد. اما درباره‌ی اینکه نان‌خور به چه کسی گفته می‌شود بین فقها اختلاف نظر است. اکثر فقها می‌گویند شخص میهمان با یک شب، نانخور، محسوب نمی‌شود، اما برخی از مراجع
  • آیا شهدا به معراج می روند؟
    8778 اسراء و معراج 1391/05/07
    واژه شناسان «معراج» را به صعود و بالا رفتن معنا کرده اند.[1] بنابر معنای لغوی این کلمه، هر سیر و صعودی را می توان معراج دانست؛ عوامل مختلفی نیز می توانند در این معراج دخیل باشند؛ عبادات از جمله مهم ترین و مؤثرترین ...

پربازدیدترین ها