جستجوی پیشرفته
بازدید
20198
آخرین بروزرسانی: 1393/09/12
 
کد سایت fa32182 کد بایگانی 38424 نمایه خشونت، خرافات و داستان‌های دروغین در کتاب مقدس
طبقه بندی موضوعی یهود
خلاصه پرسش
احکام خلاف عقل و فطرت در آیین یهودیت و کتاب مقدس آنها چیست؟
پرسش
احکام خلاف عقل و فطرت در آیین یهودیت و کتاب مقدس آنها چیست؟
پاسخ اجمالی
کتاب مقدس که بن مایه اصلی خود را از کتاب‌های آسمانی گرفته است؛ قطعاً مطالب زیبا و خواندنی بسیاری دارد و حتی در بسیاری موارد شباهت‌هایی بین مطالب قرآن و کتاب مقدس به خصوص اسفار خمسه وجود دارد. اما باید توجه داشت که این کتاب‌ها، مورد تحریف قرار گرفته‌اند و مطالب خرافی، خلاف عقل، و خلاف اخلاق در آنها وجود دارد. از نشانه‌های تحریف این است که تورات‌های موجود در برخی قسمت‌ها، داستان مرگ موسی را مطرح کرده‌اند، با این‌که این کتاب‌ها منسوب به شخص موسی(ع) است؛ بنابر این نمی‌توان نویسندگی موسی(ع) بر تمام تورات موجود را پذیرفت. علاوه بر این، تحریفات بسیاری نیز در کتاب مقدس وجود دارد؛ یکی از اصلی‌ترین انحراف‌ها در کتاب مقدس، تهمت‌ها و بی عفتی‌هایی است که به انبیای الهی نسبت داده شده، این در مقابل نگاه ما مسلمانان به انبیاء الهی است که همه آنها را معصوم می‌دانیم. در کتاب مقدس نه تنها عصمتی برای آنها وجود ندارد بلکه گناه به بدترین شکل آن؛ از زنا با زن شوهردار و محارم تا قتل و غارت شهرها و کشتن همه اهالی آن از جمله زنان و کودکان، به آنها نسبت داده می‌شود. علاوه بر اینها خشونت‌هایی در کتاب مقدس بیان شده که خلاف انسانیت انسان می‌باشد و چطور است که آنان با وجود انتساب چنین اعمالی به پیامبران الهی، خود را اهل محبت و در راه حق می‌دانند.
پاسخ تفصیلی
در آغاز توجه به این نکات ضروری است:
1. بنابر اعتقاد ما مسلمانان، حضرت موسی(ع) صاحب کتابی بوده[1] که آن‌را تورات می‌گفتند.[2] این کتاب قطعاً سرشار از آموزه‌های دینی و اعتقادی بوده است. آنچه امروزه به عنوان تورات وجود دارد؛ پنج کتابی است که به آنها أسفار (کتاب‌ها) خمسه گفته می‌شود. کتاب‌های دیگری نیز وجود دارد که به افراد مختلف همچون برخی انبیاء منتسب است. مجموع این کتاب‌ها، کتاب مقدس یهودیان را تشکیل می‌دهد. این کتاب‌ها برای مسیحیان نیز مقدس بوده و از آن تعبیر به عهد عتیق (عهد قدیم) می‌کنند.
2. این کتاب‌ها مطالب زیبا و خواندنی بسیاری دارند و حتی در بسیاری موارد شباهت‌هایی بین مطالب قرآن و کتاب مقدس به خصوص اسفار خمسه وجود دارد. اما باید توجه داشت که این کتاب‌ها، مورد تحریف قرار گرفته‌اند و مطالب خرافی، خلاف عقل، و خلاف اخلاق در آنها وجود دارد که در این مختصر به بررسی برخی از آنها می‌پردازیم.
3. یکی از اصلی‌ترین انحراف‌ها در کتاب مقدس، تهمت‌ها و بی عفتی‌هایی است که به انبیای الهی نسبت داده شده است. این در مقابل نگاه ما مسلمانان به انبیای الهی است که همه آنها را معصوم می‌دانیم. در کتاب مقدس نه تنها عصمتی برای آنها وجود ندارد بلکه گناه به بدترین شکل آن؛ از زنا با زن شوهر دار و محارم تا قتل و غارت شهرها و کشتن همه اهالی آن از جمله زنان و کودکان، به آنها نسبت داده می‌شود.
4. همان‌گونه که گفته شد، عهد قدیم، کتاب مورد اعتماد یهودیان و مسیحیان می‌باشد و نقدهایی که بر آن نوشته‌ها جاری شود، نقدی است بر همه معتقدان به آن از جمله یهودیان و مسیحیان.
از نشانه‌های تحریف این است که تورات‌های موجود در برخی قسمت‌ها، داستان مرگ موسی را مطرح کرده‌اند، با این‌که این کتاب‌ها منسوب به شخص موسی(ع) است؛ بنابر این نمی‌توان نویسندگی موسی(ع) بر تمام تورات موجود را پذیرفت و این شاهدی بر وجود تحریف در کتاب مقدس است؛  علاوه بر این، انواع بی عفتی‌ها و بی اخلاقی‌ها به انبیای الهی منسوب شده در حالی‌که آنها را نماینده خدا در روی زمین می‌دانند، انتسابی که در نگاه ما قطعاً غیر واقع بوده و از موارد تحریف و خلاف واقعیات است. خشونت‌های بسیاری نیز در کتاب مقدس بیان شده که خلاف انسانیت انسان است. وجود این انتساب‌ها به پیامبران الهی، در حالی است که آنها خود را اهل محبت و در راه حق می‌دانند. حال با استناد به آیات کتاب مقدس، این موارد تحریف را بررسی می‌کنیم.
داستان مرگ موسی در کتاب منسوب به موسی
در تورات، داستان مرگ موسى به همراه جزئیات عزاداری و محل دفن و ... آمده است:
«پس موسی بنده خدا در آنجا به زمین موآب بر حسب قول خداوند مرد و او را در زمین موآب در مقابل بیت ‌فعور در دره دفن کرد و احدی قبر او را تا امروز ندانسته است».[3] از عبارت «و احدی قبر او را تا امروز ندانسته است» به دست می‌آید که متن مذکور، سال‌ها بعد از مرگ موسی نوشته شده است. همچنین آمده است: «و بنی‌اسرائیل برای موسی در عربات موآب سی روز ماتم گرفتند. پس روزهای ماتم و نوحه‌‌گری برای موسی سپری گشت».[4]
بدون تردید نویسنده این آیات شخص حضرت موسی(ع) نیست؛ زیرا به زمانی اشاره می‌کند که تا امروز قبر موسی شناخته نشده است و جالب این جا است که نویسنده به جزئیات مراسم دفن و عزاداری حضرت موسی(ع) نیز اشاره می­‌کند و می­‌گوید که بنی اسرائیل سی روز برای موسی ماتم گرفتند. بنا بر این انتساب تمام تورات موجود به حضرت موسی(ع)، امری باور نکردنی و باطل است.
انبیا و انتساب انواع گناهان به ایشان
از موارد دروغ و باطل در کتاب مقدس، انتساب‌های نابجا و دروغ به انبیای الهی است که در این مختصر تعدادی از آنها را بیان می‌کنیم:
بی غیرتی ابراهیم
«و ابرام به مصر فرود آمد... به زن خود سارا می‌گفت: اینک می‌دانم که تو زن نیکو منظر هستی همانا چون اهل مصر تو را ببیند گویند این زوجه اوست پس مرا بکشند و تو را زنده نگاه دارند پس بگو که تو خواهر من هستی تا به خاطر تو  برای من خیرت شود ... و امرای فرعون او را دیدند و او را در حضور فرعون ستودند پس وی را به خانه‌ی  فرعون در آوردند و به خاطر وی با ابرام احسان نمود و او صاحب میش‌ها و گاوان و ... شد و خداوند فرعون و اهل خانه او را سبب سارای زوجه ابرام به  بلایای سخت مبتلا ساخت و فرعون ابرام را خوانده گفت: ... چرا گفتی او خواهر منست، که او را به زنی گرفتم ...».[5]
در این بیان کتاب مقدس، ابراهیم از ترس و برای کسب منفعت، اجازه داد همسر او به زوجیت فرعون مصر در آید.
یعقوب، پیامبری دروغ‌گو و حیله‌‌گر
کتاب مقدس داستانی درباره یعقوب آورده است که به فریب، برکت را که شامل ولایت بر دیگر برادران و مواهب مادی و معنوی بعد از اسحاق بود، از برادرش عیسو سرقت می‌کند. زمانی که اسحاق پیر شده و چشمانش از دیدن تار گشته بود، پسر بزرگ خود، عیسو را طلبیده به وی گفت: ... اکنون سلاح خود یعنی ترکش و کمان خویش را گرفته به صحرا برو و نخجیری برای من بگیر و خورشی برای من چنانکه دوست می‌دارم ساخته نزد من حاضر کن تا بخورم و جانم قبل از مردنم تو را برکت دهد… رفقه بشنید… آنگاه رفقه (همسر حضرت اسحاق) پسر خود یعقوب را خوانده گفت:
«به سوی گله بشتاب و دو بزغاله‌ی خوب از بزها نزد من بیاور تا از آنها غذایی برای پدرت به طوری که دوست می‌دارد، بسازم و آن را نزد پدرت ببر تا بخورد و تو را قبل از وفاتش برکت دهد … پس نزد پدر خود آمده گفت: ای پدر من، گفت: لبیک، تو کیستی ای پسر من؟(کدام یک از پسرانم هستی) یعقوب به پدر خود گفت: من نخست زاده‌ی تو عیسو هستم … پس او را برکت داد و گفت آیا تو همان پسر من عیسو هستی؟ گفت: من هستم. پدرش‌ اسحاق به وی گفت: ای پسر من! نزدیک بیا و مرا ببوس. پس نزدیک آمده، او را بوسید و رایحۀ لباس او را بوییده، او را برکت داد و گفت: همانا رایحۀ پسر من، مانند رایحۀ صحرایی است که خداوند آن را برکت داده باشد. پس خدا تو را از شبنم آسمان و از فربهی زمین، و از فراوانی غله و شیره عطا فرماید. قوم­ها تو را بندگی نمایند و طوایف تو را تعظیم کنند، بر برادران خود سرور شوی، و پسران مادرت تو را تعظیم نمایند. ملعون باد هر که تو را لعنت کند، و هر که تو را مبارک خواند، مبارک باد»[6] در این داستان ولایت و نبوت با مکر یعقوب به او منتقل شد و عیسو که شایسته بر این امر بود، از ولایت و برکت باز داشته شد. این انتقال به نوعی بوده که حتی قابل برگشت نبوده و اسحاق نتوانست آن را به عیسو بر گرداند.[7]
لوط و زنای با محارم
یکی از موارد تحریف در کتاب مقدس، در داستان لوط و دخترانش است که می‌گوید لوط توسط دخترانش مست شد و با آنها نزدیکی کرده و آنها فرزندی برای لوط به دنیا آوردند.[8]
داود و زنا با زن شوهردار
و واقع شد در وقت عصر که داود از بسترش برخاسته بر پشت بام خانه‌ی پادشاه گردش کرد و از پشت بام زنی را دید که خویشتن را شستشو می‌کند و آن زن بسیار نیکو منظر بود. پس داود فرستاده درباره زن استفسار نمود و او را گفتند که آیا این بتشبع دختر الیعام، زن اوریای حِتّی نیست؟ و داود قاصدان فرستاده او را گرفت و او نزد وی آمده داود با او همبستر شد و او از نجاست خود طاهر شده و به خانه خود برگشت و آن زن حامله شد و فرستاده‌ی داود را مخبر ساخت و گفت که من حامله هستم»[9] داود حتی به این هم اکتفا نکرد و در دستوری به فرمانده سپاه خود، گفت تا او را در نقطه‌ای قرار دهد تا در جنگ کشته شود. در نهایت شوهر آن زن در جنگ کشته شد و داود آن زن را برای خود گرفت.[10]
کتاب مقدس و خشونت بی‌اندازه
در کتاب مقدس، خشونت‌ها و کشتارهای بسیاری را به خداوند و انبیای الهی نسبت می‌دهد که حتی در آن کودکان شیرخوار نیز در امان نبوده و به قتل می‌رسند:
«اما از شهرهای این امت‌هایی که یَهُوه، خدایت، تو را به ملکیت می‌دهد، هیچ ذی نفس را زنده مگذار. بلکه ایشان را، ....، بالکل هلاک ساز».[11]
«و بنی اسرائیل زنان مدیان و اطفال ایشان را به اسیری بردند و جمیع بهایم و جمیع مواشی ایشان و همه املاک ایشان را غارت کردند. و تمامی شهرها و مساکن و قلعه‌های ایشان را به آتش سوزانیدند. ... و موسی بر رؤسای لشکر یعنی سرداران هزاره‌ها و سرداران که از خدمت جنگ باز آمده بودند، غضبناک شد. و موسی به ایشان گفت: آیا همه زنان را زنده نگاه داشتید؟ ... پس الآن هر ذکوری از اطفال را بکشید و هر زنی را که مرد را شناخته با او همبستر شده باشد بکشید. و از زنان هر دختری را که مرد را نشناخته و با او همبستر نشده برای خود زنده نگاه دارید».[12]
«بنی اسرائیل در مسیر بازگشت از مصر به سرزمین کنعان می‌خواستند از میان سرزمین سیحون عبور کنند اما پادشاه سیحون اجازه عبور به ایشان را نداد به همین علت بنی اسرائیل به سیحون حمله کردند ... و یَهُوَه خدای ما او را به دست ما تسلیم نموده او را با پسرانش و جمیع قومش زدیم. و تمامی شهرهای او را در آن وقت گرفته مردان و زنان و اطفال هر شهر را هلاک کردیم که یکی را باقی نگذاشتیم».[13]
«و هر آنچه در شهر بود از مرد و زن و جوان و پیر و حتی گاو و گوسفند و الاغ را به دم شمشیر هلاک کردند».[14]
«... و آنها را بالکلّ هلاک کردیم ... هر شهر را با مردان و زنان و اطفال هلاک ساختیم.[15]
اینها مواردی است که در کتاب مقدس مورد تأیید یهودیان و مسیحیان ذکر شده است. حال اگر این فرض را بپذیریم که در واقع خداوند به این موارد دستور داده است –فرضی که نه عقلا و نه وجدانا قابل قبول نیست- این سوال را باید از آنها پرسید که چگونه به ما مسلمانان این‌گونه طعنه می‌زنید؛ خدای اسلام را خدایی خشن و بی رحم می‌دانید، پیامبر اسلام را مردی تندخو و بی‌رحم می‌شناسانید- ادعایی که تنها از سر بی اطلاعی و تعصب نابجا بر دین خود، آن را بیان داشته‌اید_ در حالی که در کتاب شما این چنین آمده و انبیاء شما بنابر ادعای خودتان این چنین کرده‌اند.
در اینجا بیان برخی از احکام فقهی در کتاب مقدس، قابل استفاده خواهد بود. امروزه بر ما مسلمانان بسیار طعنه می‌زنند که احکامی چون سنگسار در اسلام وجود دارد. با این‌که محدوده سنگسار در اسلام بسیار محدود بوده و در قرآن نیز ذکر نشده است. در مقابل کتاب مقدس بارها و بارها این عقاب را ذکر کرده و تعداد بیشتری از گناهان را با عقاب سنگسار مواخذه می‌کند.
علاوه بر این، یکی دیگر از احکامی که در کتاب مقدس آمده، حکم سوزاندن افراد که نه با اختیار، بلکه به اجبار جاری می‌شده است: «اگر کسی زنی با مادرش را بگیرد، این قباحت است. او و ایشان به آتش سوخته شوند، تا در میان شما قبائحی نباشد».[16] و یا این‌که دختر کاهن اگر زنا کند باید به آتش سوزانده شود: «و دختر هر کاهنی که خود را به فاحشگی بی‌عصمت ساخته باشد، پدر خود را بی‌عصمت کرده است، به آتش سوخته شود».[17]
 

[1]. بقره، 53، «وَ إِذْ آتَیْنا مُوسَى الْکِتابَ وَ الْفُرْقانَ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُون» ؛ « و [یاد کنید] هنگامى که به موسى، کتاب و میزان جداکننده [حق از باطل‏] عطا کردیم تا هدایت یابید».
[2]. اسفراینى، ابوالمظفر شاهفور بن طاهر، تاج التراجم فى تفسیر القرآن للاعاجم، ج 1، ص 99، علمى و فرهنگى، تهران، چاپ اول، 1375ش.
[3]. تثنیه، 34: 5 – 6.
[4]. تثنیه، 34: 8.
[5]. پیدایش، 10: 12 – 19.
[6]. پیدایش، 27: 1 – 29.
[7]. پیدایش، 27: 37 – 40.
[9]. دوم سموئیل ۱۱: ۲ – ۵.
[10]. دوم سموئیل: 11: 14 – 27.
[11]. تثنیه، 20: 16.
[12]. اعداد : 31 : 9 – 18.
[13]. سفر تثنیه، 2: 32 - 34.
[14]. یوشع، 6: 21.
[15]. تثنیه، 3 : 6.
[16]. لاویان، 20 : 14
[17]. لاویان، 21 :‌ 9
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها